مروری بر کتاب تاریخ جام جهانی 2010-1930
فوتبال هرگز مرا از لذت بردن از فریادهای تشویقی باشکوه و توانایی فراخوانی گسترهای از احساسات و عواطف باز نداشته است. عشق و شیفتگی تودهها و بازی فوق ستارهها در گوشه و کنار این کره خاکی، این همان بزرگترین نمایش عمومی در جهان است. جشنهای پایان بازیها هر چهار سال یک بار در جامجهانی جایی که میلیونها نگاه از میلیونها نفر – چه زن، چه مرد و حتی بچهها در هر سن و سالی– با قطع کردن کار معمول روزانه برای دنبال کردن بخت و اقبال تیم ملی مورد نظرشان گرد میآیند، اتفاق میافتد. در طی چهار هفتهای که مبارزات تیمها در جریان است، دولتها تعطیل و تولید هم کاهش مییابد. خانوادههای زیادی به مناطق مسابقه سفر میکنند و بخش بزرگی از پول خود را برای تجربه لذت شخصی و انرژی بازیها صرف جام جهانی میکنند.
با اینکه من بعد از آنکه شهروند این کشور بزرگ – ایالات متحده – شدم، در هر دو جامهای جهانی 1994 و 1998 به عنوان بازیکن ایالات متحده امریکا بازی کردهام ولی توصیف احساساتم کار بسیار سختی است. در سال 2006، من نخستین جام جهانیام را به عنوان هوادار تجربه کردم و این بعد از این بود که به همراه پسرم برای دیدن مسابقات به کشور زادگاهم آلمان سفر کردم. من جامهای جهانی زیادی را از تلویزیون تماشا کردهبودم ولی بودن در آلمان در طول همه یک ماه رقابتها بزرگترین تفریحی بود که من تاکنون شاهد آن بودهام.. من میتوانستم شور و هیجان را در چشمان مردمی که در حال پایکوبی، خوردن و خواندن در خیابانها و حتی داخل ورزشگاهها بودند را ببینم. بوی چمن تازه، آتش بازی قبل از آغاز هر بازی، و شور و اشتیاق حاصل از یک گل، همه و همه بخشی از تجربه جام جهانی من بشمار میآید.
فوتبال، برای حداقل یک ماه آزگار، قادر است مردمی با زبانها و فرهنگهای متفاوت را به صورت واحد در آورد. مردم حاضر در جام جهانی از جمله من، هیچ آرزو و میل دیگری جز این که فوتبال، ساکر، فوتبول، فوتی بال، کالچیو و یا هر کلمه دیگری در هر زبان دیگری، ببینند، را نداشتند. فوتبال حقیقتا یک زبان جهانی است. و آن به معنای دوستی، سرخوشی، لذت و خوشحالی بیدردسر است و هر چهار سال برای تماشا و لذت همگان بر پا میشود.
فوتبال و به ویژه جام جهانی، نوعی کسب و کار چندین میلیارد دلاری است که طی دهههای پیشِ رو به خصوص به رشد خود ادامه خواهد داد. عشق و علاقه نیز در بخشی از هواداران طی سالهای پیشِ رو افزایش خواهد یافت. برای مثال جام جهانی2010، علاقمندان بسیاری از سراسر دنیا را به خود جلب کرد. همه بازیها، گلها و هر سوت نابجایی در توئیتر، فیسبوک و وبلاگها، زیر ذرهبین قرار میگیرد. دنیا نسبت به وقتی که من بچه بودم و از جام جهانی لذت میبردم بسیار کوچکتر شده و مسابقات اخیر مثال بارزی در این باره است که دنیا طی همین دهه گذشته چقدر کوچکتر شدهاست.
در هر جام جهانی، مسابقات رقابتیتر میشوند و ستارهها تولد مییابند. موفقیت سبب جشن و پایکوبی است و ناکامی لاجرم گریز ناپذیر. در جام جهانی 1994 که در خاک امریکا انجام میشد، یک اشتباه از بازیکن خط دفاعی کلمبیا یعنی اندریاس اسکوبار که توپ برگشتی را در بازی منجر به بُرد تاریخی 2-1 امریکا در روز بال، به درون دروازه خودی زد، به قیمت همه زندگیاش تمام شد. اسکوبار بعد از بازگشت به وطن کشته شد و این یکی از تراژیکترین حوادثی است که در رابطه با جام جهانی رخ داده است. تقریبا بعد از 16 سال، هنوز مردان کشورش و هم تیمیهایش برای اسکوبار سوگواری میکنند.
در جام جهانی 1966، انگلیس در بازی نهایی آلمان غربی را شکست داد، تنها بعد از اینکه جف هورست، گل مناقشه برانگیزی را بعد از اصابت به بخش بیرونی دیرک به جای اینکه به پشت خط دروازه برود روی خط قرار گرفت، به عنوان گل سالم پذیرفت. این گل یک هدیه بود و در نتیجه آن انگلیس تنها عنوان همه دورانش را بدست آورد. این گل ولی به عنوان ناعادلانهترین رخداد تاریخ بازیهای جام جهانی در اذهان باقی ماند. چیزی که بعد از 40 سال هنوز مردم دربارهی آن حرف میزنند.
کتاب کلمنته لسی ادای احترامی است به این رویداد بزرگ که در فاصله یک دوره هشتاد ساله برگزار شده است و فصلی دیگر از آن با جام جهانی 2010 به پایان میرسد. شرح بازیها، نتایج، برندهها و بازندهها و داستانهای حاشیه آنها، داستان تیمها و مصاحبههایی که همه و همه برای بدست آوردن هواداران تازه و برای کهنه کارهایی نظیر من، راه بهتری برای فهمیدن جام جهانی آن طور که برای مردم سراسر دنیا و نیز این کشور معنا میدهد. این کتابی عالی برای خواندن، هم فکری کردن، و حرمت گزاری به جام جهانی بعدی در برزیل، جایی که این بازی، یک بازی ملی است و تقریبا همه آن را بازی میکنند. امیدوارم در سال 2014 همه را در برزیل ببینیم.
توماس دالی بعد از اینکه شهروند امریکا شد از سال 1992 تا 1999 برای تیم ملی امریکا بازی کرد. او یک هافبک دفاعی بود و در جام جهانی 1994 بازی کرد و کاپیتانی تیم را در سال 1998 بر عهده داشت. او قبل از پیوستن به کلمبوس کرو و ان وای مترو استار در لیگ برتر فوتبال امریکا، در آلمان برای باشگاههای معروف کایزرز لاترن، بایر لورکوزن، و شالکه 04 بازی کردهبود. او در سال 2000 بعد از 95 بازی برای ام ال اس و زدن 7 گل بازنشسته شد. قبل از آمدن به این کشور، دالی با تیم باشگاه کایزرز لاترن در سال 1991، عنوان قهرمانی لیگ برتر یعنی بوندس لیگا را ؛ و با شالکه 04 در سال 1997 جام یوفا را برده بود. او در عین حال مربیگری تیم آلمانی اف سی ساربروکن را در فصل 2002-2003 بر عهده داشت. دالی در سالن مشهورترینهای تیم فوتبال امریکا در سال 2010 ثبت شد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.