مروری بر کتاب دیپلماسی فوتبال (روابط بین الملل و فوتبال از سال 1914 تا به امروز)
بخشی از مقدمه کتاب به قلم دکتر احمد نقیب زاده
از دیرباز، شاهان و امپراتوران، برای برقراری رابطه با یکدیگر، نشانهها و علاماتی رد و بدل میکردند و از آنجا که انسان اساسا موجودی نمادگراست، پاسخها هم به همین صورت نمادین ارسال میشد و اثر خود را آشکار میساخت. از قرن نوزدهم به این سو، روابط دیپلماتیک که در انحصار دولتها بود و به جز آن هم رابطه دیگری متصور نبود، برای تبیین آنچه بین کشورها در حال جریان یافتن بود، افاقه نمی کرد.
از این رو، عنوان دیپلماسی عمومی (در برابر دیپلماسی خصوصی که به سیاست و روابط خارجی یک کشور خاص اطلاق میشد) جای خود را به عنوانی گستردهتر با دایره شمول بیشتر یعنی روابط بینالملل داد و در قرن بیستم، مفهوم روابط بینالملل تعین بیشتری یافت و میرفت تا معنای خاص و درست خود را پیدا کند. از جنگ جهانی دوم، روابط بینالملل به کلیه روابط جریان یافته بین کشورها اطلاق شد که از روابط بین دولتی تا تلفن دو شهروند مقیم دو کشور را هم در بر میگرفته است.
کم کم، نقش نهادها و تشکلهای مدنی و حتی نقش افراد در روابط بین کشورها تجلی بیشتری یافت و عنوان «دیپلماسی عمومی» از نو باب شد، اما این بار برای تعریف این گونه نقش آفرینیها و استفاده از نیروهای نرم و غیر سیاسی برای تاثیرگذاری بر تصمیمات و سیاستهای دولتها. در این میان، نقش ورزش به ویژه فوتبال برجسته شد. شاید به این دلیل که فوتبال ورزشی است که محبوب همه اقشار اجتماعی در همه کشورها است.
بر خلاف نظریه پی یر بوردیو، جامعه شناس شهیر فرانسوی در کتاب «تمییز» یا جداسازی خود که القا کرده بود که وقتی ورزشی همگانی میشود اقشار ممتاز جامعه برای اینکه مرزهای تشخص خود را از تودهها برجسته کنند به ورزش دیگری روی میآورند از جمله اینکه پس از اقبال کارگران به فوتبال، طبقات ممتاز به تنیس روی آوردند و حالا که تنیس هم عمومی شده، به گلف روی آورده اند، همه دادهها نشان میدهند که فوتبال همچنان محبوب، خاص و عام باقی مانده است.
این نکته را برمبرژه، مردم شناس فرانسوی، طی مقالهای به بوردیو گوشزد کرد ولی بوردیو از درج مقاله او امتناع ورزید. امروزه کوشش بر آن است که مسابقات ورزشی را از شائبه سیاسی به دور نگه دارند ولی این تلاش همیشه کارگر نمی افتد.
کتابی که پیش روی خوانندگان قرار دارد، چند دیدگاه را در باب نقش فوتبال در سیاستهای خارجی و روابط بینالملل مطرح میکند. ترجمه روان کتاب و نقش رو به رشد فوتبال در عرصه بینالمللی، این فرصت را در اختیار علاقمندان به سیاست و روابط بینالملل قرار میدهد تا در کوچه پس کوچههای روابط پیچیده بینالملل گشت و گذاری بکنند و شاید توشهای برگیرند.
بازه زمانی که نویسندگان به آن پرداخته اند، بازه 1914 تا امروز را دربر میگیرد. امروز که سخن از عصر پساوستفالیا در روابط بینالملل به میان است، به باور پارهای از صاحب نظران پایههای آن، از همین سال (1914) به تدریج شکل گرفت، چنانکه ریشههای جهانی شدن را هم در سالهای متعاقب 1914 جستجو میکنند.
در این دوره، حاکمیت ملی و انحصار بازیگری دولت، از سوی نیروهای فراملی، وابستگی متقابل، جهانی شدن و دهها گونه بازیگر جدید نظیر سازمانها و نهادهای بینالمللی و مدنی، به شدت به چالش کشیده شده است؛ عصری که به تعبیر آنتونیو نگری و میکائل هاآرت، دیگر هیچ کشوری نمی تواند مدعی ابرقدرتی باشد، دیگر قدرت، یک مرکز سرزمینی نداشته و بر مرزهای ثابتی تکیه ندارد، بلکه قدرت، حالتی نامتمرکز، بیسرزمین و سیال دارد، که تمامی فضاهای جهان را در مرزهای باز و پیوسته در حال گسترش خود، جذب و هضم میکند و از طریق شبکههای درهم تنیده فرماندهی، به مدیریت هویتهای دوگانه، سلسله مراتب ناپایدار و مبادلات متکثر میپردازد و رنگهای ملی متمایز، در رنگین کمان جهانی، ادغام و مخلوط میشوند.
در پرتو این تحولات، مفهوم قدرت، در کنار بعد سخت، در چارچوب قدرت نرم و مولفههای آن یعنی فرهنگ، هویت ملی، افکار عمومی، ارتقای تصویر، وجهه، پرستیژ، جاذبه، جذابیت، محبوبیت و نفوذ، اهمیت و برجستگی روزافزون یافته و گستره وسیعی از بازیگران غیردولتی چون سازمانها، موسسات و نهادهای بینالمللی و منطقهای، سازمانهای مردم-نهاد، رسانهها، جنبشها و پدیدههای اجتماعی و ورزشی، نخبگان و … پدید آمده و به تبع آن، دیپلماسی سنتی دولت محور به دیپلماسی عمومی مردم-ذهن محور تحول یافته است
.در این چارچوب، فرهنگ و حوزههای آن مانند ورزش، جایگاهی برجسته و رفیع دارد؛ در این فضا، جنبشها و ابر-پدیدههای اجتماعی مشخصا جنبش بینالمللی المپیک و ابرپدیده اجتماعی ورزشی فوتبال، در عین حال که بستری برای تولید و بازتولید قدرت از سوی بازیگران عرصه روابط بینالملل و دیپلماسی بوده اند، درگذر زمان، خود نیز به عنوان یک مولفه قدرت و بازیگر نوظهور این عرصه مطرح شدهاند.
اثر حاضر، کتاب «دیپلماسی فوتبال؛ روابط بینالملل و فوتبال از 1914» نگاشته ده نویسنده برجسته دانشگاهی که توسط هدر ل. دیکتر، گردآوری و از سوی احسان محمدی ترجمه شده است، در همین چارچوب معنا پیدا میکند؛ اثر، اهتمام سودمند و موفقی است در به تصویر کشیدن نقش و جایگاه فوتبال در عرصه روابط بینالملل و دیپلماسی از 1914 تا به امروز، از رهگذر مطالعه تحولات مهم تاریخ روابط بینالملل و دیپلماسی، در برشهایی تاریخی یا موضوعی یا موردی از جمله دوره بین جنگ جهانی اول و دوم، جنگ سرد، جنگ ویتنام، فاشیسم، آپارتاید، فساد و … در چارچوب فوتبال به مثابه ابزار دیپلماسی، دیپلماسی فوتبال و مناسبات متقابل.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.