مروری بر کتاب روایت داستان برای فتوژورنالیست ها
در کتب و مقالاتی که درباره تاریخچه عکاسی مستند نوشته شده است آغاز عکاسی مستند، یک تاریخ مشخص و واحد ندارد. در برخی از کتب آغاز عکاسی مستند را بهطورجدی به دوران رکود اقتصادی آمریکا در دهه 1930 مرتبط میدانند، زمانی که شرایط اسفبار کشاورزان باعث شد مردم آمریکا نیاز به اصلاحات اجتماعی را احساس کنند.
پروژه FSA (اداره امنیت کشاورزی) در سال 1937 در همین راستا و برای مستند کردن وضع اسفناک کشاورزان و جامعه روستایی آمریکا به وجود آمد و عکاسان زیادی با این پروژه همکاری کردند و بیش از 000/80 عکس مستند تولید شد.
اما با استناد به دایرةالمعارف عکاسی آکسفورد که عکس مستند را چنین تعریف میکند: «به معنای وسیع، تمام عکسهایی که صرفاً بهعنوان وسیلهای برای بیان هنری در نظر گرفته نشدهاند و عکس مستند میتواند یک سند تصویری، از یک واقعه، یک مکان، شیء یا شخص در نظر گرفته شود، که شواهدی از یک لحظه از زمان را ارائه میدهد، با توجه به تعریف فوق، میتوان ظهور عکاسی مستند را تقریباً از آغاز پیدایش عکاسی و در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی یافت.»
اصطلاح مستند که برای این نوع از عکاسی به کار میرود خود حالت و ژانر آن را بیان میکند، عکسهایی که به منظور ثبت دقیق مکانها یا شرایط ناشناخته، پنهان، ممنوع و با دسترسی دشوار به خرابههای خاور نزدیک، مصر و مناطق بیابانی آمریکا بازمیگردد که به روش داگروتیپ و کالوتایپ ثبت شدهاند. بهعنوانمثال جان بیزلی گرین (John Beasley Greene). باستانشناس قرن نوزدهم، در اوائل دهه 1850 برای عکاسی از خرابههای بزرگ منطقه به نوبیا (Nubia) سفر کرد. یکی دیگر از اولین پروژههای مستندسازی مأموریت هلیو گرافیک فرانسوی بود که توسط کمیسیون رسمی تاریخچه بناهای تاریخی (Commission des Monuments historiqus) سازماندهی شده بود. این پروژه شامل تهیه آرشیوی از میراث معماری و انسانی فرانسه که بهسرعت در حال نابودی بود توسط عکاسان مشهوری مانند هنری لوسک (Henri Le Secq) ادوارد دنیس بالدوس (Édouard-Denis Baldus) و گوستاو لوگری (Gustave Le Gray) بود.
در ایالات متحده، عکاسانی از پیشرفت جنگ داخلی آمریکا (1865 – 1861) عکاسی کردهاند، کسانی مانند ماتیو بردی (Mathew Brady) و الکساندر گاردنر (Alexander Gardner) که منجر به یک بایگانی عمده از سایتهای نبرد شد و تصاویر دلهرهآور از مردگان توسط تیموتی او سولیوان (Timothy H.O’Sullivan) و تصاویر خاطرهانگیز توسط جورج ن. برنارد (George N. Barnard) به ثبت رسید.
در خلال سالهای 1878 – 1868 پروژهای تحت نام سازمان زمینشناسی و جغرافیای اراضی توسط USGS برگزار شد که منجر به تهیه بایگانی بزرگی از عکسهای مستند شد. در این پروژه از عکاسانی مانند تیموتی او سالیوان و ویلیام هنری جکسون (William Henry Jackson) استفاده شد.
عکاسی از جنگ داخلی و پروژه USGS هر دو حکایت از اهمیت عکاسی مستند دارند: تولید آرشیوی از وقایع مهم تاریخی، و توزیع و انتشار آن در بین طیف وسیعی از مخاطبان. دولت آمریکا عکسهای مربوطه را به صورت گزارش سالانه منتشر نمود و بودجه نظرسنجی علمی در جای خود محفوظ ماند.
پیشرفت روش بازتولید و تکنولوژی عکاسی، باعث تداوم آن در فضایی نوین برای دور بعدی عکاسی مستند، در اواخر 1880 و 1870، و با رسیدن به دهههای اولیه قرن بیستم را فراهم آورد. در این دوران رویکرد و نگاه عکاسی مستند از موضوعات باستانی و منظره به سوی موضوعات شهری و بحرانهای آن تغییر جهت داد. امکان چاپ عکس در مطبوعات که در نیمه دوم قرن نوزدهم حاصل شد، نقش هویتگرایانه مطبوعات در جنبش اجتماعی را پررنگتر کرد. نخستین مجموعه عکاسی مستند، مطالعات جامعهشناسی مصور «جان تامسن» (John Thomson) با عنوان «زندگی خیابانی در لندن» (Street Life in London) بود که سال 1877 انتشار یافت. تصحیح رویکرد فتوگراور (Photogravure)، و سپس معرفی روش هاف تُن (Half Tone) در حدود سال 1890 بازتولید انبوه و ارزان در مطبوعات را ممکن ساخت. یکی از عوامل شکلگیری عکاسی مستند جدید فعالیتهای عکاسی مستند جیکوب ریس (Jacob Riss) در مطبوعات بود. ریس گزارشگر ضرب و شتم پلیس نیویورک بود و در ابتدا با استفاده و جمعآوری عکسهای دیگرانی که از این موضوعات اجتماعی عکاسی میکردند به ایده اصلاح اجتماعی شهری رسید. اما سرانجام خودش دوربین به دست گرفت.
در کتابهای او، بهویژه «چگونگی زندگی نیمه دیگر» (How the other Lives) 1890 و «کودکان زاغهنشین» (The Children of Slums) 1892، از این عکسها استفاده شده است.
عکاسی مستند ریس با شور و اشتیاق به تغییر شرایط غیرانسانی فقرایی که در مراکز صنعتی – شهری بهسرعت در حال گسترش زندگی میکردند میپرداخت. تلاش او در این جهت موفق به جاانداختن عکس در جنبشهای اصلاحات شهری شد. مشهورترین جانشین وی لوئیس ویکز هاین (Lewis Wicks Hine) بود که به طور عمده به بررسی شرایط کودکان کار پرداخت و موجب اصلاحاتی در قوانین مربوطه شد.
در سال 1900، خانمی انگلیسی به نام آلیس سیلی هرس (Alice Seeley Harris) بهاتفاق همسرش به ایالت آزاد کنگو سفر کردند. او در آنجا با دوربین ابتدایی کداک براونی (Kodak Brownie) از جنایات بلژیکیها علیه مردم محلی عکس گرفت.
عکسها به طور گستردهای از طریق نمایش مجیک لنترن (Magic Lantern) توزیع شده و در تغییر درک عمومی از بردهداری و در نهایت مجبور ساختن لئوپولد دوم بلژیک (Leopold II) به واگذاری قلمرو به دولت بلژیک و ایجاد کنگو بلژیک بسیار مؤثر بود.
در دهه 1930، رکود بزرگ در آمریکا، موج جدیدی از مستندنگاری را، هم از نظر شرایط زندگی روستایی و همشهری، به وجود آورد. اداره امنیت کشاورزی (FSA) عکاسانی را با نظارت روی استرایکر (Roy Stryker) به استخدام درآورد تا از وضعیت نابسامان کشاورزان و مهاجرت آنها عکاسی کنند. عکاسانی چون واکر اوانز (Walker Evans)، دروتیا لنگ (Dorothea Lange)، راسل لی (Russel Lee)، جان وکان (John Vachon)، ماریون پست ولکات (Marion Post Wolcott). امروزه این پروژه هنوز یکی از مهمترین پروژههای تاریخ عکاسی مستند است.
از اتفاقات مهم تاریخ عکاسی تأسیس آژانسهای عکس بود که بی شک یکی از مهمترین آنها بهخصوص برای عکاسان مستند و خبری، آژانس عکاسی مگنوم (Magnum) است که دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، یعنی در سال ۱۹۴۷ توسط گروهی از عکاسان بنیان گذاشته شد. مگنوم که یکی از معتبرترین آژانسهای عکس جهان محسوب میشود توسط چهار عکاس به نامهای رابرت کاپا (Robert Capa)، هانری کارتیه برسون (Henri Cartier-Bresson)، جرج راجر (George Rodger) و دیوید سیمور (David Seymour) تأسیس شد.
نخستین حرکت مگنوم این بود که هریک از عکاسان خود را به گوشهای از جهان بفرستد و ازاینرو، کاپا در ایالات متحده، کارتیه برسون در هند و شرق دور، راجر در آفریقا و دیوید سیمور در اروپا به عکاسی مشغول شدند. این چهار عکاس، ازاینرو به تأسیس مگنوم پرداختند تا هم خود و هم دیگر عکاسان زبده بتوانند خارج از فرمولهای رایج در ژورنالیسم نشریهای، به عکاسی بپردازند. حق نشر عکسهایی که توسط عکاسان مگنوم گرفته میشود، از آن خود عکاسان است، نه نشریاتی که آنها را چاپ میکنند. لازم به ذکر است که عکاس توانمند ایرانی عباس عطار نیز از سال ۱۹۸۱ به این آژانس پیوست و در ۱۹۸۵ عضو تماموقت مگنوم شد؛ همچنین از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ رئیس دورهای مگنوم بود. وی در سال 1397 در پاریس درگذشت. بعد از عباس عطار نیوشا توکلیان هم عضو ایرانی آژانس مگنوم است که هماکنون در حال فعالیت است.
بههرحال تا دههٔ ۱۹۵۰ این نکته روشن بود که عکاسان مستندکار در راه اصلاح جامعه، کاری بیش از رماننویسان رمانتیک انجام ندادهاند. اما بعضی از وجدانهای بیدار بشری تحت تأثیر این عکسها قرار گرفته بودند و بعضی از قوانین که تا آن زمان اجرا نمیشد، به مرحلهٔ عمل درآمدند، عکسهای هاین راه را برای اصلاح قوانین کار هموار کرد و بسیاری از کودکان را که در کارخانهها مانند برده کار میکردند، از شرایط فلاکتباری که داشتند نجات داد.
جنگهای داخلی آمریکا نقطهٔ شروع عکاسی جنگ بود. در این عکسها چهرهٔ خشن و بیپردهای از زشتیهای این جنگ داخلی برای مردم فاش شد. در واقع مردمی که جنگ داخلی را اقدامی شرافتمندانه بهحساب میآوردند با دیدن تصاویری از واقعیتهای این جنگ شوکه شدند. به علت حساسیتهای نظامی و استراتژیک، اجازهٔ تصویربرداری چندانی در جنگ جهانی اول به عکاسان داده نشد، هرچند عکاسی از پیکارهای مبارزاتی، سالها پیشازاین جنگ آغاز شده بود. عکسهای جنگی در طول جنگ جهانی دوم بیشتر ترغیبکنندهٔ روحیهٔ میهنپرستی و افشاکنندهٔ بیعدالتیهای اجتماعی بود. اما عکسهای تکاندهنده از فاجعههای جنگ ویتنام باعث ایجاد روحیه و تفکرات ضد جنگ در مردم شد.
زنگ آغاز تحولی جدید در عکاسی مستند، با انتشار کتاب امریکاییها در سال 1958 توسط رابرت فرانک نواخته شد. عکسهای این کتاب، که فرانک ضمن مسافرتهایش به مناطق مختلف امریکا گرفته بود، جامعهٔ این کشور را از دید یک خارجی نشان میداد – فرانک سوییسی بود و در همان جا نیز بزرگ شده بود – او در عکسهایش، تصویر آن تکه پارچه وصله مانند در پرچم امریکا را مشاهده کرد. او از زندگی ملالتبار روزمرهٔ مردم و ضایعات آلودهساز جامعهٔ صنعتی امریکا عکس گرفت. همینطور از سرخوردگیهای امریکاییهایی که در دوراهی عشق به میهن و واقعیتهایی که با آنها روبهرو بودند آواره و سردرگم بودند. دیدگاههای فرانک بسیار صریح و بیپرده بود.
پس از انتشار کتاب امریکاییها، عکاسی مستند وارد مرحلهٔ جدیدی از رشد خود شد. بیشتر عکاسان بهجای پرداختن به شرایط طاقتفرسا و آشفتهٔ زندگی و رفتارهای خشن مردم، تلاش کرد تا درونیات انسانها را به نمایش گذارند. شرایط روانی و احساسی انسانها اهمیت بهمراتب بالاتر از واقعیتهای اجتماعی و عینی پیدا کرد و احساسات و تجربیات عکاس، مانند نگاهش به دنیا، محور کار او شد. این نوع عکسها به تفسیر دقیقتری نیاز دارد که هر بیننده بهمنظور درک کردن پیام موردنظر عکاس باید دربارهٔ آنها فکر کند.
میتوان گفت که با نگاه به مجموعه عکسهای فوری گرفته شده در قرن نوزدهم و مجموعه عکسهای پررمزوراز و خصوصی قرن بیستم و بیست و یکم عکاسی مستند راه خود را در شناخت جامعه و انسان همچنان ادامه میدهد.
برگرفته از کتاب روایت داستان برای فتوژورنالیست ها
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.