شما آگاهی خود را پس از سقوطی مهیب بازیافته‌ایدآگاهی از منظر اگزیستانسیالیسم - نشر پیله

آگاهی از منظر اگزیستانسیالیسم

کتاب فرهنگ توصیفی اگزیستانسیالیسم
Rate this post

آگاهی چیست

ما معمولا بدانگونه درباره‌ی “آگاهی” سخن می‌گوییم که گویی در درون فرد جای دارد و از متعلقات شخص یا ذهن است. به برخی از تعابیر متداول در این مورد بیاندیشید. شما آگاهی خود را پس از سقوطی مهیب بازیافته‌اید: گویی که شما پاره‌ای گمگشته از وجود خود را دوباره به دست آورده‌اید. از دیگر سو، از دست دادن آگاهی، از دست رفتن پاره‌ای از خویشتن را به ذهن متبادر می‌کند. اگر به “آگاهی‌افزایی” بیاندیشید، این گونه به نظر می‌رسد که افزونه‌ای دیگر به پاره‌ای از وجود شما اضافه می‌شود. اگزیستانسیالیسم به شیوه‌های گوناگونی این تعابیر شناخته شده از آگاهی را به چالش کشیده است.

در تاریخ تفکر اگزیستانسیالیستی، غالبا سارتر اساسی‌ترین ایراد را به مفروضات متداول وارد کرده است. او بنیادی‌ترین و شاید بدیهی‌ترین جنبه‌ی این دیدگاه‌ متداول از آگاهی را وارونه ساخته است، تصور این که آگاهی، ساحتی از یک فرد به تنهایی است. سارتر ارزش بالایی برای مفهوم فردیت قائل است، با این همه، همواره آن را آزموده و محدودیت‌های آن را در نظر داشته است. بنابراین او بر خلاف باور عمومی تاکید دارد که “در اعماق آگاهی”، نوعی “نسبت استعلایی بنیادین با دیگری” وجود دارد. به این ترتیب، بدون مفهوم “دیگری”، هیچگونه آگاهی فردی نمی‌تواند وجود داشته باشد. آگاهی برخاسته از مفهوم نسبت‌مداری است: آگاهی در نسبت “من” و “دیگری” معنا می‌یابد. واژه‌های “بنیادین” و “استعلایی” دلالت بر آن دارد که این نسبت به فرد مشخصی اشاره نمی‌کند، بلکه به فردیت در معنای عام معطوف است. در درون آگاهی، مفهومی انتزاعی از همه‌ی دیگری‌ها وجود دارد، که به هستی همه‌ی موجودات انسانی در جهان دلالت می‌کند. سارتر می‌افزاید که ای بسا برخی این ادراک عام از دیگری را با خداوند اشتباه بگیرند: واژه‌ی “استعلایی” تلویحا حکایت از نوعی ویژگی روحانی دارد.

بنابراین از نگاه سارتر، بازیابی آگاهی، به معنای بازگشت به ادراک جهانی است که “من” در آن همواره در نسبت با دیگری وجود دارم. از دست دادن آگاهی، به معنای گسسته شدن همه‌ی پیوندهای من با خودم و با دیگری است. جالب‌تر آن که آگاهی‌افزایی، متضمن عمق بخشیدن نسبت با دیگری، و به علاوه فربه ساختن هوشیاری درونی است.

برگرفته از کتاب فرهنگ توصیفی اگزیستانسیالیسم

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *