اثرات بیش فعالی بر زندگی شخصی
زندگی روزمره میتواند برای هر فردی چالشبرانگیز باشد، اما برای افراد مبتلابه بیش فعالی خستهکننده است.
هر روز میتواند یک روز بسیار خوب یا یک روز بسیار وحشتناک باشد. کارهای کوچک مانند ریختن شکر اضافی در قهوه به دلیل اینکه فراموش کرده که این کار را قبلاً انجام داده، یا پیدا کردن کلید در فریزر رایجترین موانع برای تمرکز افراد مبتلابه بیش فعالی هست.
در حالی که بسیاری از افراد در یک روز آرام به سر میبرند، اما با خنده میگویند: معلوم نیست امروز سر از کجا دربیاورم!.
این دقیقاً تقریباً هرروز برای یک فرد مبتلابه بیش فعالی اتفاق میافتد. آسانترین کارها مانند تمیز کردن آشپزخانه، میتواند بیشتر از حد معمول طول بکشد، و در محل کار تمرکز روی کار میتواند بسیار دلهرهآور باشد بخصوص اگر همکاران یا رئیس بهطور مداوم تمرکز او را بر هم زنند.
از طرف دیگر یک فرد مبتلابه بیش فعالی در یک روز دیگر میتواند بسیار کارآمد باشد. و در آن روز همهچیز را بهراحتی انجام دهد. من متوجه شدم در چنین روزهایی از خودم میپرسیدم ” صبر کن، چطور من این کار را انجام دادم؟” چون ذهن من به صورت خودکار همهچیز را بهطور صحیح و درست انجام میداد.
برای مثال وقتی نقاشی میکشم، اغلب متوجه میشوم که روز بهسرعت و بدون کشمکشهای زیادی میگذرد، گمان میکنم به این دلیل است که نقاشی کشیدن را دوست دارم و این استعداد بهطور ذاتی در من وجود دارد، بنابراین فرصتهای کمتری توسط فعالیتها و محیط پیرامونم برای فعال شدن این اختلال ایجاد میشود.
هر چه در زندگی خود سعی کنیم پیرامون شغل، پرورش خانواده و انجام کار های منزل تعادل بیشتری برقرار کنیم، قطعاً به توانایی بیشتری برای سازماندهی، تمرکز، آرامش نیاز داریم.
بهراحتی میتوانیم توسط استرس ناشی از عدم تکمیل کارهایی ساده مانند فراموش کردن آمادهسازی ناهار، پختن شیرینی برای یک مهمانی کلاسی و یا تأخیر در محل کار به دلیل ترافیک سنگین، مغلوب شویم.
برخی از رایجترین چالشهای اختلال بیش فعالی در زندگی روزمره عبارتاند از:
1-مشکل در تمرکز و حفظ تمرکز
2-فعالیتها یا حوادث جالب بهراحتی باعث حواسپرتی میشوند
3-داشتن افکار زیاد بهصورت همزمان که بهسختی میتوان یک مورد را دنبال کرد
4-مشکل در توجه یا تمرکز درزمان خواندن یا گوش دادن به حرف دیگران
5-بدون اینکه متوجه شوند مرتباً رؤیاپردازی میکنند یا در ناکجا سیر میکنند
6-مقاومت در تکمیل وظایف
7-حتی جزئیات کارهای ساده را هم نادیده میگیرند
8-کار را بهصورت اشتباه یا ناقص انجام میدهند
9-مهارت گوش دادن ضعیف به دلیل عدم تمرکز
10-بهسرعت خسته میشوند و به دنبال تجربیات یک محرک جدید هستند
علائم اختلال بیش فعالی بهراحتی میتواند جنبههای مختلف زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهد. این علائم میتواند منجر به مشکلات جسمی و روانی مانند اضطراب، خستگی مزمن، استرس، به زور غذا خوردن، سوءمصرف مواد و اعتمادبهنفس پایین شوند.
بعلاوه یک فرد مبتلابه اختلال بیش فعالی ممکن است از معاینات مهم چشمپوشی کند، دستورالعملهای پزشکی را نادیده بگیرد و مصرف داروهای حیاتی را فراموش کند.
منظم و سرپا نگهداشتن همهچیز میتواند برای هرکسی مشکل باشد، اما بینظمی و فراموشی در میان افراد مبتلابه بیش فعالی بسیار رایج است.
در بیشتر شرایط دارای مهارتهای ضعیف سازماندهی، تمایل به تعویق انداختن، مشکل در شروع و اتمام پروژهها و اشتباه مکرر میباشند.
بزرگسالان مبتلابه بیش فعالی غالباً احساس تنبلی شدیدی دارند و بنابراین مشکلات کاری و مالی را تجربه میکنند. حفظ شغل، رعایت قوانین شرکت، سروقت انجام دادن کارها و پایبند بودن به ساعات کاری نه تا پنج ساعته معمول ممکن است دشوار باشد.
درزمینهٔ ی مربوط به مدیریت مالی منجر به مشکلاتی مانند صورتحسابهای پرداختنشده، گم کردن مدارک، تأخیر کارمزد و یا بدهی به دلیل هزینههای تکاندهنده شوند.
بسیاری از بزرگسالان مبتلابه اختلال بیش فعالی مشکلات عاطفی را تجربه میکنند. آنها ممکن است در مدیریت و درک احساسات خود، بهویژه احساسات قدرتمند مانند عصبانیت یا ناامیدی دچار مشکل شوند.
بزرگسالان مبتلابه بیش فعالی ممکن است بهراحتی تحریک شوند، که همین امر موجب میشود نسبت به انتقادات دیگران، بدخلقی یا حساسیت بیشازحد نشان دهند.
آنها همچنین ممکن است برای حفظ انگیزه بهویژه برای یک کار کسل کننده بیشتر درگیر استرس و مبارزه شوند. غلبه کردن موانع عاطفی ممکن است منجر به رفتار تکانشی شود و احتمال دارد شخص در مهار رفتارها، نظرات و پاسخها دچار مشکل شود.
ممکن است قبل از فکر کردن وارد عمل شویم، یا بدون در نظر گرفتن عواقب آن واکنش نشان دهیم. بعلاوه صبور بودن بسیار سخت است و اغلب اوقات ممکن است حرف دیگران را دائماً قطع کنیم و یا افکار بیادبانه و نامناسبی را در ذهن پرورش دهیم.
همچنین ممکن است در کنترل کردن خود دچار ضعف شویم و یا به سمت اعتیاد گرایش پیدا کنیم. بعلاوه، برخی از علائم اختلال بیش فعالی میتواند روابط کاری، عاشقانه و خانوادگی ما را تحتفشار قرار دهد.
در طی زندگی کاری خودم، اغلب متوجه میشدم که لیست کار یا روند کاری را بار ها و بار ها مرور میکردم تا بدانم قدم بعدی چیست و به خودم اطمینان دهم که پروژه را بهدرستی تکمیل کردهام.
اگر مشتری قبل از اتمام پروژه سؤال میکرد مجبور بودم به دلیل حافظهی ضعیفی که در یادآوری جزئیات کاری دارم، دوباره پروندهی آن را مرور کنم و این مسئله معمولاً منجر به ناامیدی مشتری میشد و به عزتنفس من ضربه میزد.
زیرا من واقعاً بهترین کاری را که میتوانستم انجام میدادم ولی برای مشتری بهاندازهی کافی خوب نبود. مهم نبود که نتیجهی کار چقدر خوب بوده است.
در مواردی از این قبیل، میخواهم که ما بهعنوان یک جامعه، بیشتر تلاش کنیم تا با دیگران مهربانتر باشیم و درک بیشتری داشته باشیم. بههرحال هرگز نمیدانیم که در حیطهی کاری با چه نبردهایی روبرو هستیم.
در نظر گرفتن بیش فعالی بهعنوان مجموعهای از ویژگیهای مثبت و منفی مانند هر مجموعهی دیگری از ویژگیهای فردی میتواند مفید باشد.
در طرف دیگر بینظمی و رفتار تکانشی اغلب خلاقیت، اشتیاق، انرژی، تفکر خارج از چارچوب و جریان مداوم ایدههای اصلی وجود دارد.
همانطور که قبلاً اشاره شد، افراد مبتلابه بیش فعالی در تمرکز روی کارهایی که به آن علاقهمند نیستند مشکلدارند، و بالعکس تمایل شدیدی به کارهای تحریککننده و با پاداش دارند. این علائم متناقض را تمرکز بیشازحد مینامند.
تمرکز بیشازحد یک مکانیسم مقابله با حواسپرتی است. راهی است برای تنظیم هرجومرج. آن میتواند آنقدر قوی باشد که از همهی آنچه در اطراف شما اتفاق میافتد، بیاطلاع باشید.
بهعنوانمثال ممکن است آنقدر در یک کتاب، یک برنامهی تلویزیونی یا کامپیوتر خود غرق شویم که کاملاً زمان را از دست بدهیم. تمرکز بیشازحد در فعالیتهای مفید یک نوع دارایی بهحساب میآید، اما در صورت عدم کنترل میتواند مشکلاتی درزمینهٔ ی کاری و روابط ایجاد کند.
کار کردن در منزل گزینهی خوبی برای من بود زیرا مجبور نبودم قوانین شرکت، برنامههای کاری و یا روال کاری روزانه را دنبال کنم. همچنین به من این امکان را داد تا بتوانم از فرزندانم مراقبت کنم.
زمانی که در محیط کاری کار میکردم، هرروز آشفته بودم، و در تمام مدت احساس غرق شدن میکردم.
در ابتدا، سازماندهی و مدیریت کردن زمان کار در منزل امکان تکمیل بهموقع پروژه را غیرممکن میکرد من همیشه در حال نبرد با اولویتبندی فعالیتها بودم و تمرکزی نداشتم و این فقط به قسمت کاری روز من مربوط میشد!.
به مدت طولانی نمیدانستم که به اختلال بیش فعالی دچار هستم، بنابراین فکر میکردم که فقط بینظم و ناتوان هستم تا زمانی که توانستم یک گردش کار مؤثر پیدا کردم.
برای تکمیل یک پروژه تا اواخر شب (حدود ساعت هشت یا نه شب) پشت میز خود مینشستم، موسیقی خود را روشن میکردم و شروع به کار میکردم.
سپس قبل از آنکه متوجه شوم، خورشید دوباره طلوع میکرد. نمیدانستم زمان چگونه میگذرد؟ اما بیشتر کار هایی را که حتی در طول هفته نتوانسته بودم شروع کنم انجام میدادم.
مدتها اعتقاد داشتم که کار در منزل یعنی کار در شب… اما حتی اگر کاری را تمام میکردم در آخرین لحظات بود، درنتیجه من همیشه احساس شکست میکردم زیرا بهشدت با مدیریت کردن زمان و به تعویق انداختن کارها درنبرد بودم.
اینگونه نبود که از کار کردن امتناع ورزم، بلکه صرفاً خود را همیشه درنبرد با تمرکز کردن و شروع کردن کاری میدیدم.
سرانجام، با مشکلات جسمی زیاد ناشی از کمبود خواب در هر شب، و استرس ناشی از انجام کار های خانه و کار در منزل مواجه شدم.
فهمیدم که باید اولویتهایم را بهویژه اولویتهای کاریام را دوباره ارزیابی کنم و راهی پیدا کنم تا بتوانم اشتیاقات مربوط به بیش فعالی را تنظیم کنم و درنتیجه مفیدتر کارکنم.
از طریق آزمونوخطاهای بسیار آنچه را که لازم داشتم، آموختم تا بتوانم بهرهوری و تمرکز خود را افزایش دهم. بعدازاینکه تحقیقاتم را در مورد اختلال بیش فعالی شروع کردم، دریافتم که بسیاری از کارهایی که قبلاً انجام میدادم، درواقع راهکارهایی بود که توسط متخصصان برای کمک به افراد بیشفعال توصیه میشد.
متوجه شدم که من اصلاً مشکلی ندارم. واقعاً میتوانستم زندگی بهتری داشته باشم و قبلاً حتی بدون آنکه بدانم آن راهکارها را انجام میدادم.
ما بیشتر در مورد این کتاب در این برگه مطلبی نوشته ایم
برگرفته از کتاب قدرت شفا بخش موسیقی