اگر قرار است حاکمیت واجد شرایط ارزش حاکمیت - نشر پیله

ارزش حاکمیت

کتاب اصول مشروطه خواهی
Rate this post

اگر قرار است حاکمیت واجد شرایط اصول مشروطیت شود باید جذابیت اخلاقی داشته باشد؛ باید دلایلی برای چرایی سزاواری بنا کردن نهادی با خصوصیت فرماندهی وجود داشته باشد.

حاکمیت

همین‌جا می‌ارزد یادآوری کنیم که کاندید آشکار دفاع از حاکمیت – اهمیت هماهنگی – برای این کار کفایت نمی‌کند؛ در دم آشکار نیست که چرا برای ایجاد هماهنگی جوامع باید نوع خاصی از اقتدار را در حاکمیت بگنجانند.

همان‌طور که خواهیم دید، هیئت‌هایی که فاقد حاکمیت‌اند می‌توانند نفوذ خود را اِعمال کنند و به علاوه، روش‌هایی برای دستیابی به هماهنگی بدون اقتدار نیز میسر است – انگیزه‌ها و تهدیدها به همان اندازه مؤثرند. دفاع از حاکمیت باید نشان دهد که چرا قطعیت ادعا شده در دل اصل ارزشمندست، چرا مفید است که یک سازه سیاسی مدعی حرف نهایی چگونگی رفتار مردم درون سرزمین داشته باشیم.

چه کسی تصمیم می‌گیرد که کِی تصمیم بگیرد؟ سؤالی است حیاتی که دموکراسی‌ها با آن مواجه می‌شوند. اختیار تصمیم سؤالات تجربی دربارۀ گستردگی مردمی که متأثر از تصمیم‌اند و دامنه‌ای که آن‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرند، پیش می‌کشد. هم‌چنین سؤالات سخت اخلاقی دربارۀ مردمی که تحت تأثیر تصمیم قرار گرفته‌اند و به دلیل افزایش اثربخشی دموکراتیکِ پیکر تصمیم‌ساز لازم می‌آید به درستی از تصمیم‌گیری کنار گذاشته شوند، بار می‌آورد.

  • حاکمیتْ دولت را قادر می‌سازد که به مثابۀ نهادی که دربارۀ تخصیص قدرت عمومی درون ساختار نهادی‌اش تصمیم می‌گیرد، عمل کند؛ دولت در خصوص تکوین و حوزه اختیارات بدنه‌های عمومی حرف آخر را می‌زند.

دولت ممکن است به روش‌های مختلف این توانایی خود را به نمایش بگذارد. ممکن است یک کنوانسیون اساسی، که بعداً سازه فدرالی پایدار برقرار می‌کند تشکیل دهد، یا – شاید – نظام این تصمیمات را به قانون‌گذار مرکزی، که ممکن است به مرور اختیارات را به مناطق دولت اختصاص دهد، احاله دهد.

به هر صورت، این دولت است که تصمیمات نخستین را دربارۀ اختیار تصمیم می‌گیرد، و جایی که دولت دموکراتیک است، این سؤالات با بدنه‌ای که – کم و بیش – تحت کنترل اهالی کشور است، پاسخ داده می‌شود.

قطعیتی که حاکمیت در این مصداق‌ها تایید می‌کند بسیار ارزشمندست زیرا از تصمیم دربارۀ تخصیص اختیارات که به وسیله بدنۀ دیگری خارج از نظام گرفته می‌شود جلوگیری می‌کند و این به نوبه خود از تصمیم‌گیری مشخص بازگشا شده درون دامنۀ آن اختیارات تخصیص داده شده، ممانعت به عمل می‌آورد. نتیجتاً درون ساختار قانونی، حاکمیت کفایت مذاکرات را میسر می‌سازد: نقطه‌ای که مشورت پایان می‌پذیرد، و کار می‌تواند آغاز شود.

در این زمینه: اساس مشروطه

برگرفته از کتاب: اصول مشروطه خواهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *