سوسیال دموکرات های آلمان
تمثیلِ «جلوی قانون» از فرانتس کافکا در مورد مردی است که در آرزوی ورود به مکانی بود، اما دربان هر مرتبه از پذیرشِ درخواست وی امتناع میورزید.
این مرد تمام عمر خود را امیدوار و چشمانتظار در جلوی در گذارند و همواره تلاشهای مکرر و بیهودهای را برای نرم کردن دربانِ سرسخت انجام میداد. سرانجام در لحظات پایانی زندگی خود، دربان در گوش او فریاد میزند: «این ورودی صرفاً برای تو بود، حالا می روم و می بندمش».
تاریخ امپراتوری آلمان و حزب سوسیال دموکرات آلمان، یادآور این تمثیل از فرانتس کافکا است. این دو که تقریباً به صورت همزمان پدید آمدند، به نظر میرسید برای یکدیگرساخته شده باشند. بیسمارک چارچوپ خارجی امپراتوری آلمان را به وجود آورد، چارچوبی که در آن سوسیال دموکراسی میتوانست شکوفا شود و امیدوار بود که سوسیال دموکراسی بتواند روزی این چارچوب را با یک ماهیت سیاسی پایدار و معنادار تقویت نماید. اگر چنین اتفاقی روی داده بود، شاید امپراتوری آلمان هنوز وجود داشت.
چنین اتفاقی هرگز روی نداد و امپراتوری آلمان با قرار گرفتن در دستانی اشتباه، دچار فروپاشی و اضمحلال شد. حزب سوسیال دموکرات که از همان ابتدا احساس میکرد که میتواند با عهدهدار شدن رهبری این امپراتوری، آن را نجات دهد، نشان داد که هرگز از قدرت و شجاعت لازم برای تصاحب آن، برخوردار نبوده است.
این حزب را میتوان به مردِ تمثیل فرانتس کافکا تشبیه کرد که سرانجام تاریخ جهان در سال 1945 در گوش آن فریاد زد: «این ورودی صرفاً برای تو بود، حالا می روم و می بندمش».
اما بر خلاف تمثیل کافکا، در تاریخ آلمان یک لحظه هیجانانگیز وجود دارد که به نظر میرسید همه چیز در آن در حال برگشت است.
با توجه به شکست بیرونی (شکست در جنگ جهانی اول)، دربانان امپراتوری در سال 1918 دروازه بیرونی که برای مدتها قفل شده بود را بر روی رهبران سوسیال دموکرات باز کردند و بدون هیچ قصد و نیتی، و به صورت داوطلبانه اجازه دادند تا آنها وارد حیات قدرت شوند، و توده سوسیال دموکرات نیز با هجوم خود، ضمن غافلگیری رهبرانشان، آخرین دروازهها به سوی درونیترین قسمت قدرت را برای آنها منفجر نمودند. به نظر می رسید بعد از نیم قرن انتظار، سرانجام سوسیال دموکراسی آلمان در نوامبر سال 1918 به هدف خود که همان دستیابی به قدرت بود، رسیده باشد.
و سپس اتفاقی باورنکردنی روی داد. رهبران سوسیال دموکرات که با اکراه از سوی تودههای سوسیال دموکرات به تخت خالیِ سلطنت دست یافته بودند، بیدرنگ نگهبانان قصر را بسیج کردند تا طرفدارانشان را بیرون کنند. یک سال بعد چنین اتفاقی برای آنها نیز به وقع پیوست و آنها نیز از قدرت بیرون رانده شدند، برای همیشه.
انقلاب آلمان در سال 1918 یک انقلاب سوسیال دموکراتیک بود که توسط رهبران سوسیال دموکرات سرکوب شد، رویدادی که در تاریخ جهان بینظیر است. نحوه وقوع چنین حادثهای به تفصیل در این کتاب شرح داده میشود، اما پیش از آن شایسته است نگاهی کوتاه به تاریخچه به نسبت طولانیِ این رویداد انداخته شود: نیم قرن امید و انتظارِ سوسیال دموکراسی در جلوی دروازه قدرت.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب خیانت به انقلاب