انتقادات مارکسیستی از دیدگاههای وبر پیرامون منزلت معمولاً به ذکر این موضوع تقلیل مییابد که منزلت صرفاً تابعی از طبقه است.
مارکسیسم و ماکس وبر
دو نکته را باید در اینجا خاطرنشان نمود. نخست، خود وبر صریحاً میگفت که “مالکیت همیشه به عنوان شرط لازم منزلت نیست اما در بلند مدت چرا” تازه واردها شاید “هرگز شخصاً از سوی گروههای ممتاز پذیرفته نشوند اما اعقابشان به لطف دارایی فرهنگیای که میتوانند کسب کنند امکان پذیرفته شدن دارند.
وبر تایید میکند “امروز موقعیت طبقاتی به مراتب عامل مسلط اصلی در شکلگیری یک گروه منزلتی و عضویت در آن است برای اینکه امکان سبک زندگیای که از اعضای یک گروه منزلتی انتظار میرود معمولاً وابسته به شرایط اقتصادی است”.
برعکس، در تحلیل مارکس از تناقضات سوبژکتیویته مدرن تضمین کافی وجود دارد که تفاوتهای مربوط به شغل، مصرف و سبک زندگی به پایه و اساس تشریح تمایزات منزلتی درون قطبیتهای طبقاتی مدرنیته تبدیل میشود. پیشتر استدلال کردهام که از دید مارکس تجربۀ چیستیِ طبقه امری نادر است، در حالی که تاثیر ذهنی تقسیم کار سرمایهداری ملموس و فوری است.
در این زمینه: جهان سرمایه داری مارکس
برگرفته از کتاب سرمایه داری و مدرنیته