اندیشیدن و عمل کردن در دوران ظلمت هانا آرنت که زمانی به صورت منطقی به دلیل - نشر پیله

اندیشیدن و عمل کردن در دوران ظلمت

کتاب درآمدی بر هانا آرنت
Rate this post

اندیشیدن و عمل کردن

تا کنون هیچ پژوهشی در مورد هانا آرنت به همان گونه‌ای که مطالعاتی در مورد هایدگر در فلسفه یا در مورد شیلر در ادبیات آلمان وجود داشته، صورت نپذیرفته است.

حتی اگر نشانه‌هایی در این زمینه وجود داشته باشد (نظیر تأسیس مرکز هانا آرنت در دانشگاه اولدنبورگ)، این امر هنوز تا کنون منجر به یک مطالعات فراگیر و رشته خاص دانشگاهی نشده است.

در عوض ردپا و آثار متنوعی از مطالعات هانا آرنت در بین نمایندگان و رشته‌های مختلف علوم اجتماعی و علوم انسانی دیده می‌شود: در نظریه سیاسی، فلسفه، جامعه شناسی، ادبیات، هنر و تاریخ. از طرفی این تهدید وجود دارد که آثار هانا آرنت به منبعی تبدیل گردد که هر کسی بتواند بنا بر علائق شخصی خود از آن بهره برداری نماید و از طرفی دیگر با یک چنین استقبال و پذیرشی، آن بخش از ویژگی‌های اندیشه آرنت تقویت می‌گردد که وی را به عنوان اندیشمندی مستقل و اصیل متمایز می‌کند.

هانا آرنت که زمانی به صورت منطقی به دلیل نظریه توتالیتاریسم به عنوان ضد کمونسیت برچسب خورده بود، پس از فروپاشی دیوار برلین نه تنها از وی اعاده حیثیت به عمل آمد، بلکه وی به نمادی از یک اندیشمند مستقل ارتقاء یافت. انتقاد آرنت از اتحاد جماهیر شوروی از آن پس به مزیتی برای وی بدل گشت، چون با کمک نظریات وی به همان اندازه کمونیست‌ها علیه ضدکمونیست ها، ملی گراها، نژادپرستان و شهروندان عادی نیز استدلال می‌شد.

احساس غیرقابل تردید و مطمئن نسبت به مسائل ضروری حال حاضر و یک قضاوت همواره مطمئن سبب می‌گردد که آثار هانا آرنت حتی امروزه نیز مطرح و به روز باشند. هم استقلال فکری و هم  ثبات قدمی که وی با آنها به تجربیات واقعی و وقایع استناد می‌کند، سبب شده اند که هانا آرنت با وجود عدم وجود یک کار روشمند در آثار خود به عنوان شاهد اصلی برای همه قرن بیستم میلادی متمایز گردد. زندگی نامه او الگویی است برای نسلی از مهاجران که «توسط دشمنان خود به اردوگاه‌های کار اجباری و توسط دوستان خود به اردوگاه‌های توقف اجباری» فرستاده می‌شدند.

هانا آرنت با در نظر گرفتن تجربیات خود در زمینه شکستِ ادغام (یهودیان) در آلمان، ناسیونال سوسیالیسم و مهاجرت، کمونیسم، ضدکمونیسم، صهیونیسم و ضدصهیونیسم در کارهای علمی خود، راه را برای اندیشه‌ای نشان داد که نه به دنبال انزوای فیلسوف و نه گنجاندن وقایع تاریخی در یک پیوستگی و علّیت فرضی بود.

برقراری سازش بین سیاست و فلسفه، بین هستی و نمود، بین اندیشه و عمل از جمله پروژه‌های بزرگی بود که هانا آرنت به تدریج از اندازه آن آگاهی یافت. وی اغلب با این واقعیت روبرو می‌گردید که وحدت اندیشه و عمل، با حکم اعدام سقراط از میان رفته و ملغی شده است، به طوری که همه انسانیت مغرب زمین بیش از دو هزار سال تمام در این اشتباه فرو رفته که سیاست قادر به حقیقت و فلسفه موضوع یک جهان متکثر نیست.

آرنت با این کار عناصر پدیدارشناسی هوسرلی و خاستگاه هایدگری را با عناصر فلسفه وجودی و یک نظریه سیاسی ادغام نمود، نظریه‌ای که در اصل نظریه کنش ارتباطی و عمل کنشی است.

هانا آرنت تأکید داشت که حتی در شرایط رعب و وحشت استبدادی، آغازی جدید و گریز از استبدادِ ایدئولوژیک نیز ممکن است. با این وجود برخی مواقع هانا آرنت دچار این تردید می‌گردید که آیا جهان مدرن، جهانی نیست که از مدت‌ها پیش در تأمل به کیفیت عقل سلیم به عنوان احساسی که کارکردِ تبادل سیاسی را امکان پذیر می‌سازد، منسوخ و غیر متداول شده است.

آرنت با اصرار از فیلسوفان می‌خواهد که در اندیشه خود تکثرگرایی زندگی انسانی را نیز مورد توجه قرار دهند و تفکر و تأمل در مورد امور سیاسی را تنها به سیاستمداران و دانشمندان علوم سیاسی واگذار ننمایند: «اگر فیلسوفان با وجود بیگانگی لازمِ خود از امور روزمره زندگی، به یک فلسفه سیاسی واقعی دست یابند، در آن صورت مجبور خواهند بود از آن تکثرگرایی که همه قلمرو امور انسانی از آن نشأت می‌گیرد، به حیرت فرو روند»

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب درآمدی بر هانا آرنت فیلسوف آزادی

65000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *