انسان معمولی عصر حاضر حامل تصوری متافیزیکی در قالب مفهومی به نام “پیشرفت” است. بیتردید به نفع او است که نخواهد در مورد کوششهایش احساساتی باشد؛ او سنجهای برای کنشهای هدفمندش میخواهد؛ او میخواهد تا اینگونه احساس کند که هدفی پویا در جهان جاری است. و کاملاً طبیعی است که او انسانها را بر اساس همین تصور متافیزیکی تمییز میدهد، او از اصطلاح “عقبمانده” برای هستیهای کهنتر استفاده میکند.
انسان معمولی
- اما از آنجا که تصور متافیزیکی او صرفاً مقدار و رقم را ایجاب میکند، و از آنجا که به چیزی بی هدف تبدیل میشود، نمیتواند مرجعی برای تمایز ارزشی باشد. این نظامی برای مقایسه کردن به صورت کمّی است. در نتیجه تاثیر آن موجب فروپاشی سلسله مراتب سنتی شده و انسان اقتصادی را برساخته که سرنوشتی جز فعالیت محض ندارد.
تصور محض پیشرفت نامحدود، مخرب است. اگر هدف پیوسته در حال دور شدن باشد، هیچ نقطهای از نقطهی دیگر به آن نزدیکتر نیست. تنها کاری که از ما برمیآید آن است که به صورتی بیمعنا دیروز، امروز و فردای خود را مقایسه کنیم.
- ارسطو خاطرنشان کرده که مفهوم بینهایت، ایدهی خیر را ناممکن میسازد. اگر مجموعهای از چیزها به طور سلسله مراتبی سامان یافته باشد، از سر تا ته مشروط شده و بنابراین نمیتواند نامحدود باشد. اگر چیزی نامحدود باشد، نمیتواند از سر تا ته مشروط شود و در نتیجه هیچ بالا و پایینی وجود نخواهد داشت.
در این زمینه: مدرنیته و کلیشه های سنتی
برگرفته از کتاب: ایده ها پیامد دارند