امر مقدس
به نظرم، موج دوم سکولاریسم شامل اقدام برای خلاصی از جهان امور مقدس، ممنوع، و متعالی بود.
این تلاش آگاهانه نبود، درست همانطورکه فرزندان خودخواسته خواهان ترک خانه هستند یا معشوقههای حسود آگاهانه نقاط ضعف رقبایشان را ردیف میکنند.
سکولاریسم، همچون خود دین، روندی اجتماعی است، که دست نامرئی آن را به سوی هدفی سوق میدهد که هیچکس به آن نیاز ندارد و چهبسا همه از آن پشیمان شوند.
به علاوه، موج دوم سکولاریسم درباره آن نوعی فوریت دارد، نفرت شدید از مخالفان و امتناع از حمایت از مخالفتی که یادآور فرقههای دینی است. برای مثال، شما این را در جنبشهای آمریکایی به نفع سقط جنین و ازدواج همجنسبازان مشاهده میکنید.
هر دو آنها، احساسات قدیمی درخصوص امر مقدس و متعالی را تهدید میکنند، اما بسیاری از مدافعانشان آنها را اهدافی میدانند که مخالفت با آنها اساسیترین بدعت است.
همچنین جنبش بهدنبال حذف ]مراسم[ دعا از مدارس عمومی، ممنوعیت اجرای ده فرمان در دادگستریها، حذف تمامی ارجاعات به خدا از روی مسکوکات و نمادهای ملی ایالات متحده بود- این موارد، بهعنوان یک قاعده، نظرات بیان شده ملایمی نیستند که افرادی آنها را منتشر کرده باشند که صرفاً فکر میکنند آنها تا چه حد باید آرایشان را بر همشهریان باورمند خود تحمیل کنند.
آنها اهداف پرشوری هستند که اغلب با چنان علاقهای دنبال میشوند که معمولاً تصور میشود تنها ادیان آنها را تبلیغ میکنند.
خلاصه اینکه، موج دوم سکولاریسم، پس از عصر مکاتب کلبیون و شکگرایی، موجب تشکیل تصویر عجیب و غریب از چارچوب ذهنی دین شده است.
نفرت تازه از بدعت و علاقه به همرنگی نشان میدهد که ایدئولوژی سکولار درحال حاضر در تلاش برای پر کردن شکافی است که شکل قدیمی عضویت اجتماعی، آن را ایجاد کرد. اما ایدئولوژی مذکور برخلاف چارچوب ذهنی دینی بهطور خاص مهم است، یعنی اینکه هیچ مفهوم روشنی از امر مقدس، متبرک و متعالی مذهبی ندارد.
آیینهای مذهبی آن اضافی و مبهم و فرصتهای آن برای ترس، نایاب یا تقریباً این چنین هستند.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب فلسفه سیاسی (تأملاتی بر مکتب محافظهکاری)