آزادی انگلیسی
من از هربرت اسپنسر فقط بهمنزلۀ متأخرترین و معتبرترین “فیلسوف اخلاقی” یاد نمیکنم، بلکه وی، از جهتی خاصْ برایم جالبتوجّه است.
از این رو که وی دقیقاً توانسته اخلاقیّات سطحیِ انگلیسی را با نظریّۀ انقلابی سطحیِ انگلیسی در وحدتی ادغام کند.
او به ترفندی دست یافته که ثابت میکند تجاریسازی یا به بیان وی صنعتیسازیِ بشریّت بخشی از برنامۀ جهانی است.
آنچه سوداگران انگلیسی، و آنچه “احترام” انگلیسی، برای خرفتسازی و پرولتاریایی شدنِ فرهنگ و ذهن بشری انجام دادند، پیامدِ رشد “طبیعی” است. در برابر این عقیده ابداً نمیتوان با تردیدی قطعی مخالفت کرد.
امّا در اینجا بهیکباره بیشرمی از در وارد میشود: این یکنواختی و نَزاری از حیث اخلاقی والاتر تلقّی میشود، آنهم فقط به این دلیل که”طبیعی” است
در اینجا، نیازی نیست به خیزهای سرنوشتسازو عجیب و غریب منطق رو آوریم تا به کمکِ آن، “امر طبیعی” به “امری اخلاقی” دگرگون شود.
بهعبارتیْ بازماندگان قویترند در معنایِ نظریّه بقای اصلح؛ و هر چه فرد “شایسته” قویتر باشد، از منظرِ اخلاقی والاتر است، و در زُمرۀ بهترینِ افراد بهشمار میآید.
آنها افرادیاند که به بهترین نحو با وضعیّت زندگیِ صنعتی اُنس و اُلفت میگیرند بدینترتیب، “نوع صنعتی جامعه”، دارای شرایط “اخلاقی بهتری” است.
برگرفته از کتاب سوداگران و قهرمانان
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم