تحولات ایجاد شده توسط روشنگری مشکلات و مسائل جدیدی اهمیت کنونی روشنگری - نشر پیله

اهمیت کنونی روشنگری

کتاب عصر روشنگری
Rate this post

شاید بزرگترین مشکلی که روشنگری از خود بر جای گذاشته است، پرسش در خصوص عملکرد آن باشد، یعنی پرسش در خصوص امکانات و حدود روشنگری، آن هم به ویژه به دلایل مشکلاتی که خود باعث ایجاد آنها بوده است.

روشنگری

از آنجا که بسیاری از دستاوردهای روشنگری حتی با پایان دوران آن و تحقیر بعدی آن بازگشت پذیر نبوده‌اند و در عین حال به دنبال تحولات ایجاد شده توسط روشنگری، مشکلات و مسائل جدیدی نیز پدید آمده‌اند، ما حتی امروزه نیز بر مبنای پیامدها و هزینه پیامدهای روشنگری به زیستن ادامه می‌دهیم.

اگر چه بسیاری از مسائل و مشکلات، ناشی از مدرن سازی جهان هستند، اما به صورت قابل درکی روشنگری مسبب ایجاد آنها بوده است، چون روشنگری را می‌بایست به عنوان به وجود آورنده ایدئولوژی مدرن سازی قلمداد نمود. در هر صورت روشنگری (با استناد به عقل در برابر سنت) آن خصومت قدیمی بین گرایش به گذشته و تسلط بر آینده را به شدت تشدید کرده است.

سنت و رها سازی، مدرنیسم و ضد مدرنیسم، محافظه کاریِ ارزش و اشتیاق برای پیشرفت، همیشه و همه جا در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند؛ چنین شکافی توسط افراد از بین رفتنی نیست. از این لحاظ روشنگری خود مشکلی همیشه به روز است.

این مسئله و همچنین برخی دیگر از مسائل دو قطبی را می‌توان تحت مفهوم گستردۀ «دیالکتیک روشنگری» طبقه بندی نمود. به این ترتیب می‌توان برای مثال عقیده داشت که پس از دورانی که در آن قوه فاهمه از ارزش بسیار بالایی برخوردار بوده است، همواره دوران ایمان و اعتقاد بزرگ خواهد آمد (واقعیتی که در قرن هجدهم میلادی تجربه شد و نگرانی در خصوص آن وجود داشت).

همچنین می‌توان معتقد بود که با چیرگی قوه فاهمه، حسیت و جسمانیت به گونه‌ای سرکوب می‌شوند که این سرکوب‌ها و واپس زنی‌ها به اشکال دیگری باز می‌گردند (همان گونه که در قرن هجدهم میلادی اتفاق افتاد)، یا حتی اینکه انسان‌گرایی متعهد مجبور به بازگشت ناگهانی به وحشت افکنی خشونت طلبانه می‌شود.

علاوه بر این حتی می‌توان به صورت کلی تری معتقد بود، اگر چه روشنگری (همواره) به مقابله با اسطوره پرداخته، اما خود نیز با تبدیل شدن به اسطوره تباه شده است، یا اینکه از یک سو همه چیز اسطوره و از سوی دیگر همه چیز روشنگری است.

با این حال اگر چنین نظریه‌ای عینی باشد، تمایزات متعدد به ویژه در مفهوم روشنگری، ضروری خواهند بود؛ دست کم نمی‌بایست روشنگری به صورت تحریف شده با علم اثبات گرایانه و تکنیکی یکسان پنداشته شود. در هر صورت در ابتدا مشخص نیست که این روشنگری در نظر دارد از طریق روشنگری به نوبه خود صرفاً انتقاد مبتکرانه از فرهنگ یا آمادگی برای یک روشنگری تأمل شده تر باشد.

در این زمینه: شکست روشنگری

برگرفته از کتاب عصر روشنگری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *