اینکه تضادهای گسترده اجتماعی فقط به تغییر سیاسی بینجامد یا سرانجام کل ساختار اجتماعی دگرگون شود حداقل بستگی به منازعهگرانی دارد که سرانجام قدرت را به چنگ میآورند.
انقلاب و ایدئولوژی
اگر رهبران جدید میانهرو و دارای پیوند با طبقه بالا باشند، انقلاب فقط منجر به تغییرات در نظامسیاسی خواهد شد، و شاید همراه با اصلاحاتاجتماعی محدود باشد.
از سوی دیگر اگر رهبران جدید انقلابیون رادیکال باشند، حاصل کار میتواند تغییراجتماعی گسترده در ساختار طبقاتی باشد. لذا سلطه منازعهجویان برانگیخته شده به لحاظ ایدئولوژیک یعنی انقلابیون، در تعیین اینکه آیا تضادها به انقلاب اجتماعی منتهی خواهد گردید مهم است.
به لحاظ نظری منازعهجویانی که منابع حیاتی را صاحباند، کسانی که به خوبی سازمان یافتهاند و تحت سرکوب قرار ندارند، از موقعیت بهتری برای رهبری شورشگرا و تصاحب قدرت برخوردارند.
لذا منازعهجویان میانهرو پتانسیل بیشتری نسبت به انقلابیون برای تصاحب قدرت دارند. آنها از منابع اقتصادی بیشتری برخوردارند که میتواند در هنگامههای تضاد به نحوی آزاردهنده مورد استفاده قرار گیرد.
آنها اغلب بسیج میشوند زیرا امکان مییابند تا سازمانهای شغلی یا اقتصادی را برای دفاع از منافعشان شکل دهند، سازمانهایی که همچنین در راستای افزایش ظرفیت آنها برای اقدام جمعیاند.
آنها میتوانند محدودیت کمتری را بر اثر سرکوب تحمل نمایند زیرا آنها طرفدار تغییر بنیادین درون ساختاراجتماعی نیستند.
سرانجام آنکه منازعهگران نخبه میتوانند همپیمانانی درون حکومت داشته باشند که با کمک آنها میتوانند ائتلافهایی را در جهت پیشبرد اهدافشان شکل دهند. اما مهم است توجه شود که چنین منازعهگرانی اصولاً بسیج نمیشوند تا موجب انقلابهایاجتماعی شوند. آنها طرفدار گسترش حکومتدمکراتیک شدن هستند.
بالعکس، منازعهجویان رادیکال که مدافع انقلابهای اجتماعیاند اغلب فاقد منابع کافی هستند و تحتفشار برای گریز از سرکوب، بهشکل زیر زمینی عمل میکنند. به علاوه، منازعهگران برانگیخته شده به لحاظ ایدئولوژیک بهطورکلی متحدانی درون حکومت ندارند تا منافع خود را از طریق آنها محقق نمایند.
اگر منازعهجویان انقلابی بسیار قدرتمند شوند و همپیمانانی در میان طبقاتکارگر جذب کنند، آنها میتوانند طبقات و گروههای اجتماعی ممتاز را مورد تهدید قرار دهند و احتمال شکلگیری ائتلاف، که خود یک عامل مهم در براندازی رژیمهای سرکوبگری است که نیروهای نظامی پا بر جایی دارند را کاهش دهند.
در چنین شرایطی سازمانهای میانهرو و طبقه بالا میتوانند از اقدامجمعی مخرب عقبنشینی نمایند و با اتکاء بر دولت، راه منازعهجویان رادیکال را برای تصاحب قدرت سد نمایند.
لذا در شرایط عادی منازعهجویان انقلابی در موقعیت مناسبی برای موفقیت در تصاحب قدرت قرارندارند. در نتیجه منازعهجویان انقلابی بسیاری ظهور میکنند اما فقط اندکی از آنها موفق میشوند.
در این زمینه: سرچشمه انقلاب های اجتماعی
برگرفته از کتاب مطالعه تطبیقی انقلاب های اجتماعی