مسئله‌ی برابری‌خواهی افراطی ابعاد برابری خواهی افراطی - نشر پیله

برابری خواهی افراطی

کتاب ایده ها پیامدها دارند
Rate this post

مسئله‌ی برابری‌خواهی افراطی ابعاد دیگری نیز دارد. دفاعیه‌ای که اغلب اهالی فن مطرح می‌کنند آن است که برابری دموکراتیک به همگان اجازه می‌دهد تا توانمندی‌های خود را شکوفا کنند. این استدلال موجه مسلتزم پرسش‌هایی حیاتی درباره‌ی طبیعت چیزها است.

برابری خواهی

به تلویح این‌گونه برمی‌آید که انسان چونان بذری است که طرحی ذاتی برای رشد و نمو دارد، و بدین ترتیب برای شکوفا شدن نیازمند نوعی آزادی، به صورت “آزادی از” است. اگر کل ماجرا چنین باشد، بدان معناست که جبری طبیعی بر ما حاکم است و این که رشد ما صرفاً آشکارگی طرحی است که به کلی برانداخته‌ی طبیعت است.

  • باید به جد متذکر شد که این مفهوم مبین جهت‌گیری از پایین است و فرض را بر آن می‌گذارد که سرنوشت انسان برخاسته از طبیعت است، چنان‌که گیاهان رشد و نمو می‌کنند.

این امر هر اندیشه‌ی مبتنی بر نظم و انضباط را به کلی ناممکن می‌سازد، زیرا در چنین سپهری، نظم و انضباط صرفاً مانعی است که بر سر خواسته‌های طبیعت قرار می‌گیرد. از دیگر سو غایت‌گرایی، “آزادی از” را در برابر “آزادی به” مردود می‌شمارد. این که انسان‌ها چونان گل‌هایی وحشی هستند که به صورت خودبخودی به خوبی رشد می‌کنند، سفسطه‌ای رمانتیک است.

به همین قیاس می‌توان پنداشت که دموکراسی به معنای فرصت پیشرفت است، یا به بیان عامیانه، “شانسی است برای موفقیت.” پیداست که پیش‌فرض این مدعا، وجود سلسله مراتب است. پیشرفت مطرح شده توسط مدافعان این پندار، مستلزم شرایط ساماندهی‌شده‌ی عالی اجتماعی‌ای است، که مشتمل بر پاداش‌ها، درجات و تمام چیزهایی است که حاصل شناختی صریح از مهتری است.

اگر دموکراسی به معنای مجال پیشرفت است، می‌بایست به معنای مجالی برای والاتر بودن نسبت به کسانی باشد که شایستگی کمتری دارند، و یا به معنای فرصتی برای اتخاذ جایگاهی بر مبنای مفهوم بالا و پایین. راه حل مسئله‌ی برابری‌خواهی افراطی آن است که افراد، دموکراسی را نه به عنوان هدف، که به عنوان وسیله بخواهند.

ای‌بسا اگر دموکراسی‌خواهان این واقعیت را درک کنند، اقرار کنند که دموکراسی آن‌ها تنها اصلاحیه‌ای بر آریستوکراسیِ تحریف‌شده است؛ طبعاً چنین دموکراسی‌خواهی خواهان نظم است، اما نظمی که در آن بهترین‌ها، مستعد‌ترین‌ها و سخت‌کوش‌ترین‌ها پیشرفت می‌کنند. خود حصار مشکل ما نیست، مشکل آن است که نرده‌‌ها در جای اشتباهی قرار گرفته‌اند.

در این زمینه: شخصیت و فردیت

برگرفته از کتاب: ایده ها پیامدها دارند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *