بیاعتمادی معاصر آمریكا و اروپا به ایران همچنین ریشه در معاشرت و آموزش در شرقشناسی پیشین و غنی غربی و مواجهه با به اصطلاح «شخصیت ایرانی» نهفته است؛ مفهومی كه در سفرنامههای دیپلماتیک و روایتهای غربی به درجات مختلف بازتاب گستردهای یافته است این میراث شرقشناسی همچنان منبع آگاهی و شناخت برای آنها است.
آمریکا، اروپا و ایران
یکی از اعضای دفتر وزیر دفاع و مشاور کهنهکار پنتاگون در امور ایران در سالهای 1982 تا 2010 که در واقع در ایرانِ پیش از انقلاب در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرده و از دانشگاه کلمبیا در رشتۀ مطالعات اسلامی دکترا گرفته بود، خلاصهای قابلتوجه از شخصیت ایرانی ارائه میدهد. ایرانیان که سدهها پیش «بازی شطرنج را بهعنوان بازی ملی خود اختراع کرده یا پذیرفته بودند» همیشه چند حرکت جلوتر از حریفان خود بودهاند.
آنها مانند پیاز لایههای مختلفی دارند و از «کتمان» و «تقیه» استفاده میکنند. «آنها این کار را دروغ در نظر نمیگیرند» و در واقع «آن را به هنری ظریف تبدیل کردهاند» و بنابراین «تعصبات فرهنگی غرب در باب صداقت به درک نادرستی از ایرانیان منجر شده» و در نتیجه، «ما اغلب اصرار داریم که ایرانیان را همانگونه که خود را میبینیم، مشاهده کنیم» که موجب میشود «ایران دائما از غرب پختهتر عمل کنند.» در مورد تعامل، آنها مذاکرات را «فرصتی برای برتری جستن از دیگران» میبینند و «ضعف را دلیلی برای درگیر کردن یک دشمن در مصالحه نمیدانند، بلکه آن را فرصتی برای نابودی آنها میدانند.» بنابراین «به هر قیمتی که شده باید از حسن نیت و اقدامات اعتمادساز جلوگیری شود.»
یکی از نشانههای تعامل ایران در بازی اطمینان بهعنوان یک کنشگر جویای امنیت، اعلان فتوای رهبری مبنی بر حرامبودن سلاحهای هستهای است.
این سیگنالی قابلتوجه بود، زیرا ایران علاوهبر اینکه امضاکنندهٔ رژیم «سکولار» پیمان منع گسترش سلاح های هستهای بود (تعهدی که زیر نظر غرب تنظیم و ایران به آن مشکوک بود)، یک لایهٔ هنجاری بیسابقهای را به تعهدات حقوقی بینالمللی خود اضافه میکرد که ماهیتاً بومیِ ایران و ذاتاً مذهبی بود. ایران صراحتاً تولید سلاحهای هستهای را از نظر شرعی غیرقانونی اعلام کرد.
صرفنظر از اعتقاد به ماهیت الزامآور فتوا، ایالات متحده بهعنوان یکی از کنشگران بازی اطمینان میتوانست از این فرصت برای درگیرکردن ایرانیان در پیشبرد تعهد قانونی و هنجاری آنان با افزودن این تفسیر خود اعمالگرِ مشروعِ مذهبی مهم به تعهد سکولار ایران به رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای استفاده کند.
این امر میتوانست شرایطی برد-برد باشد. در عوض، فتوا مورد غفلت همان مجموعههای هنجاری و سیاسی-روانشناختی و فرهنگی قرار گرفت که موضوع هستهای و مذاکراتِ مربوط به آن را بهعنوان تمرینی برای درخواست سازش و مصالحۀ یکطرفه یا در واقع تسلیم نمایانده بودند. از اینرو، استدلال شد که فتوا در کنار رویه دیرینه تقیه، نماد دیگری از ترفندِ تاکتیکیِ ایران بود بنابراین، نادیده گرفته و رد شد.
در این زمینه: بررسی تعامل ایران با نظام بین الملل
برگرفته از کتاب تنهایی استراتژیک ایران