اطلاعات نادرست
برای کارایی دموکراسی شورایی به هر روشی، لازم است که همه احزاب در مورد حقیقت به توافق برسند. این امر رسانهها را به یک نهاد حیاتی برای تصمیم گیری دموکراتیک تبدیل میکند. رسانه بخش قابل توجهی از اطلاعات را که عموم مردم بتوانند بر اساس آن انتخابهای سیاسی خود را انجام دهند، فراهم میکند.
دموکراسی شورایی تا به حال توجه اندکی به این نیاز که این اطلاعات، حقیقت دارند، نیمه آشکارند یا دروغ محضاند داشته است. با این حال ناهماهنگی شناختی که فرد هنگام دنبال کردن برخی از مباحث در هند مانند بحثهای پیرامون خلع ید یا شماره ملی «آدهار»، میبیند، به وضوح نشان میدهد که چگونه امکان بحثهای عمیق در یک جامعه دموکراتیک در نتیجه مغالطات میتواند کاهش پیدا کند.
به عنوان مثال، استفاده از طرحی اقتصادی را در نظر بگیرید. اگر کسی به اعضای حزب حاکم گوش دهد به این نتیجه میرسد که این طرح موفقیت بزرگی داشته است که منجر به ورود بیشتر پول نقد به اقتصاد رسمی، جهش در معاملات دیجیتالی، گسترش پایه مالیات و جمع آوری بیشتر درآمد مالیاتی شده است.
اگر کسی به گوش دادن به آنها ادامه دهد به نظر میرسد که مصادره پولهای کثیف حتی در ابتدا موضوع بحث نبوده است چه رسد به هدف اصلی. با تغییر مکرر روایت، هدف این است که از موضوع اصلی مشروعیت زدایی شود. در اینجا، هدف اصلی من این نیست که با برجسته کردن موضع گرفته شده توسط دولت اتحاد دموکراتیک ملی (NDA)، جانب یک طرف را بگیرم در حالی که از طرف دیگر انتقاد میکنم، بلکه میخواهم نشان دهم که چگونه میتوان به هنگام مخالفت، کیفیت بحثهای سیاسی را با کشاندن به سمت مواضع سیاسی به جای شواهد اساسی، کاهش داد.
وقتی واقعیتها به دلیل کمبود اطلاعات، سفسطه منطقی یا دروغهای آشکار به یک دامنه بسیار مورد مناقشه تبدیل میشوند چگونه میتوانیم در مورد فضایل هر سیاستی گفتگوی معناداری داشته باشیم؟
مصرف اولیه اطلاعات از طریق منابع آنلاین مانند شبکههای اجتماعی و سرویسهای پیام رسان که هیچ فیلتری برای حذف اطلاعات نادرست ندارند منجر به فقدان یک خط تمایز مشخص بین تخیل و واقعیت شده است.
توافق کمتری در مورد حقایقی وجود دارد که جای بحث ندارند. اگر جامعه ابزارش را برای سنجش و تشخیص حقیقت از دروغ به خطرنیندازند، ماهیت ذاتی دموکراسی شورایی هند نمیتواند کارساز باشد. برای مشورت، عموم مردم باید بتوانند دیدگاههای مختلف را ببینند، با افکار هم درگیر شوند و به هم پاسخ دهند. هرچند هنگامی که واقعیتها به خودی خود مورد اختلاف قرار میگیرند، فقط نتایج متفاوتی ایجاد میکنند.
گروهها پشت سر هم صحبت میکنند و به معنای واقعی و استعاری، آنچه تعیین کننده است به جای بحث و استدلال، صدای بلندتر است. هرکسی صدای بلندتری داشته باشد پیروز خواهد شد. بخش اصلی این استراتژی، مشروعیت بخشیدن به صدای نهادهای سنتی مانند رسانههای جریان اصلی، کارشناسان و روشنفکران است.
با مطرح شدن سوالات بیشتر درباره منابع سنتی اطلاع رسانی، مردم به سمت اخبار حاشیهای سوق داده میشوند و ادعا میکنند که از تعصبات و محدودیتهای «اختراعی» که رسانههای جریان اصلی دچارش هستند، به دور هستند.
«ماهوا مویترا»، نماینده پارلمان (کریشناناگار)، بنگال غربی، در اولین سخنرانی خود در لوک سباها (مجلس عوام) در سال 2019 گفت که در انتخابات 2019 در مورد مسائل واقعی مبارزه نشده است. او گفت: فیک نیوز یک امر عادی انتخاباتی است. این انتخابات درباره محنت کشاورزان و بیکاری صحبتی نکرد.
این انتخابات در واتساپ، فیک نیوزها و با جهتدهی اذهان انجام شد. در حالی که به درستی اشاره شده که بسیاری از اتهامات «مویترا» علیه حزب حاکم، درباره حزب خود او در بنگال غربی نیز صادق است. مویترا به مشکلی اشاره کرد که شاید همه بازیگران اصلی سیاست در آن مقصر باشند. وقتی عموم مردم امکان دسترسی و ارزیابی اطلاعات معتبر را ندارند، بیشتر هنجارها و سیستمهای پاسخگویی بیاعتبار میشوند.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب شبکه های اجتماعی و سیاست قدرت