دین مندانی
مندائیان که معمولا با نام صابئین نیز شناخته میشوند، پیروان آیینی هستند که به جرات میتوان آن را تنها کیش گنوسی زنده به معنای حقیقی دانست.
بنا بر تحقیقات عادل شیرالی، منداییان، صابئین حقیقی هستند؛ در واقع ایشان با بررسی سیر تاریخی صابئین را به دو دسته تقسیم کردند: دستهی نخست حرانیان بودند که پس از فتح آن منطقه به دست مسلمانان نام خود را به صابئین تغییر دادند در حالی که پیش از این به این نام خوانده نمیشدند.
دستهی دوم، منداییان هستند که به دلیلی تغییری که حرانیان در نام خود دادند، تا مدت ها با آنها یکی دانسته میشدند. امروزه با بررسی اسناد، مدارک و مقایسهی عقاید و سیر تاریخی این دو دسته مشخص شده است که منداییان همان صابئین هستند. این جماعت دینی، از اقوام سامی نژاد هستند، که در اطراف رود اردن ساکن بودند اما از آنجا مهاجرت کرده و در جنوب عراق و ایران، در کنار رودخانههای مهم قرار گرفتند.
به دلیل اهمیت تعمید در این قوم، آنها را صبی نیز می نماند که به معنای فرو رفتن در آب است. کتاب مقدس منداییان، گنزا ربا نام دارد و بر اساس آن به بیشتر انبیایی که در دیگر ادیان ابراهیمی نیز ذکر شده، اعتقاد دارند. با این حال نقطهی انشقاق این دین از دیگر ادیان ابراهیمی، بر سر نبوت یحیی تعمید دهنده است که منداییان او را آخرین پیامبر میدانند.
حکمت در این آیین نقش برجستهای دارد که می توان اهمیت آن را از نام مندا که به معنی شناخت و عرفان است، دریافت. به علاوه، معبد در این آیین مندی که اسم مکان و معرف جایگاه علم الهی است، خوانده میشود. سه شخصیت ایزدی در خداشناسی مندایی، جلوهگر حکمت هستند که ضمن بیان مختصر از روایت آفرینش، معرفی میشوند:
خداوند متعال در آیین مندایی حیی نام دارد که در برگیرندهی مفاهیم حیات، عقل و جان است. او سه طبقهی نورانی تو در تو متشکل از عوالم بی شمار به نام آلما اد انهورا با حاکمیت فرشتهای موسوم به ملکا، میآفریند. ساکنان این عالم ذرات نور (آیر زیوا) و فرشتگان ( اثریها) هستند.
این عالم و افرادش همچون پله روما و ائونها می مانند. سپس حی، سه حیات به نامهای یوفن یوفافین، سام مانا سمیرا و درخت حیات را پی در پی آفرید و پس از آن اولین فرشته خلق شد.
از سوی دیگر جهان ظلمانی به وجود آمد که زمان و نحوهی آفرینش آن مشخص نیست. حاکم این جهان، زنی است به نام روحا که حی برای جلوگیری از پیشروی آن هیبل زیوا را اعزام میکند. اما در پی یک ازدواج ناخواسته، هیبل زیوا و روحا دارای فرزندی نامشروع به نام ابثاهیل میشوند که سرشتی دو جهانی دارد و توسط هیبل زیوا به عالم بالا برده میشود.
مانند دیگر روایات گنوسی، خلقت جهان و انسان به دلیل ایجاد روندی برای نابودی جهان ظلمانی انجام میپذیرد. مباحث هستی سناختی مندایی بسیار آشفته است و از این رو برای پرهیز از اطالهی کلام و پرداختن به حکمت تشخص یافته در این کیش، از بیان ما بقی کنشها و واکنشها که پیچیده و نامنسجم است صرف نظر میکنیم.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب اسطوره سوفیا