تحویل کار
برخی از عکاسان به راحتی همه چیز را به مجله ارسال میکنند. من اگر وقت داشته باشم، سعی میکنم به صورت حضوری مراجعه و عکسها را روی لپتاپم نشان دهم، همزمان کمی راجع به آن گزارش صحبت کنم. اشتیاق من بخشی از بسته ارائه شده است.
توضیحات مختصری که به صورت شفاهی به ویراستار ارائه میدهم مرا از تفسیر صحیح کارم توسط آنها مطمئن میسازد. همچنین این لحظه، زمان مناسب برای پیشنهاد ایدههای جدید است: اگر آنچه که تحویل میدهید خوب تلقی شود، شانس بیشتری خواهید داشت.
به هر حال، زمانی که کار شما در دستان آنهاست، آنها مسئول هستند. این بدان معناست که احتمال دارد مطالب شما منتهی به یک مقاله عالی بشود … یا نشود! برای احساس ناامیدی آمادگی داشته باشید: آنها ممکن است به داستان شما چنان پیچ و تابی بدهند که اصلا قصد شما چنان نبوده.
مجلات، خودشان محصولات تولیدی هستند، و شما فقط بخش کوچکی از ماشینآلات تولید، به خصوص اگر تازهکار باشید. کمکم ممکن است رابطه اعتماد-مدار بین شما و مشتریان شکل بگیرد و به شما توجه بیشتری نشان دهند.
اگر میخواهید از قسمتهای ناخوشایند داستان جلوگیری کنید، تا حد توان حرفهایی باشید و چیزی را تحویل دهید که از پیش ساختاری قوی داشته باشد.
با این وجود، هنوز شما تضمینی بابت نتیجه کار نخواهید داشت. راستی، شما میدانید هنگامی که پا به دفتر تحریریه میگذارید باید آمادگی شنا کردن در میان کوسهها را داشته باشید، اینطور نیست؟
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب روایت داستان برای فتوژورنالیست ها