نظریه توطئه
میان تعاریف متعدد نظریه توطئه، این موارد برجسته ترین موارد می باشند:
«باور به اینکه چند عامل، طی یک توافق سری غیرقانونی و شیطانی به منظور دستیابی به یک هدف به هم میپیوندند.» این یک تعریف عام است. نظریههای توطئه میتوانند به اشکال مختلف در فضاهای گوناگون زندگی ظاهر شوند. در مورد دولت و نهادهای دولتی، در شاخههای صنعت مثلاً داروسازی، در مورد تحقیقات علمی مثلاً تغییر آب و هوا.
گاهی کارمندان در محیط کار، نظریههای توطئه را درباره مدیران خود استفاده میکنند. مثلاً مدیران، طی یک طرح مخفیانه اهداف خود را دنبال میکنند. ورزشکاران هم گاهی فکر میکنند داور توسط تیم مقابل خریده شده است. مردم در زندگی روزانه خود هم آنها را به کار میبرند. در موارد بسیار شخصی از نظر علمی واژه پارانویا استفاده میشود و به لحاظ کیفی با دیگر باورهای توطئه متفاوت است.
به منظور خاصتر شدن تعریف نظریه توطئه باید گفت: هر باوری به حداقل پنج ویژگی مهم نیازمند است تا نظریه توطئه تلقی شود، که عبارتند از:
1- الگو: هر نظریه توطئه، وقایع را با ایجاد روابط غیرتصادفی بین اقدامات، اشیاء و مردم توضیح میدهد. یعنی گمان میکند که رشتهای از وقایع که منجر به یک نتیجه مشکوک میشوند، تصادفی نبودهاند.
2- سازمان: نظریه توطئه فرض میکند که یک واقعه مشکوک توسط عوامل هوشمندی انجام شده و یک طرح پیچیده، ماهرانه و عمدی در کار است.
3- ائتلاف: یک نظریه توطئه دارای ائتلاف عوامل چندگانهای است و لزوماً همیشه انسان نیست. مثالهای غیرانسانی آن فیلم «ماتریکس» و نظریه سوسمارهای بیگانه میباشد. اگر کسی باور کند که یک عامل تنها، مسئول یک واقعه مشکوک بوده، این نظریه توطئه نیست چون اصولاً توطئهای را شامل نمیشود.
4- خصومت: یک نظریه توطئه فرض میکند که ائتلاف ایجاد شده برای دنبال کردن اهداف شیطانی، خودخواهانه یا برخلاف منافع عمومی است. هرچند توطئه خیرخواهانه هم داریم، یعنی ما بزرگسالان هر سال بچهها را فریب میدهیم که بابانوئل وجود دارد. اما در این کتاب، مانند دیگر آثار این حوزه، واژه «نظریه توطئه» به توطئههای مشکوک به خصمانه تعلق دارد. باور به نظریههای توطئه خیرخواهانه احتمالاً در پروسههای روانشناختی غیر از موارد مطرح شده در این کتاب ریشه دارند.
5- پنهانکاری مداوم: نظریههای توطئه مربوط به ائتلافهای مخفیانه هستند. منظورم از پنهانکاری مداوم این است که هنوز مدرک محکمی برای توطئه پیدا نشده و اقدامات فرضی آنها نامعلوم باقی میماند. توطئهای مثل کنفرانس وانزه، چون آشکار و ثابت شده، دیگر نظریه توطئه نیست و یک توطئه واقعی قلمداد میشود.
این پنج ویژگی، باور به نظریههای توطئه را از دیگر باورها متمایز میکند. باور فوق طبیعی ارتباط با روح مردگان را درنظر بگیرید. حداقل سه مورد از ویژگیهای باور به نظریه توطئه را دارد. باور به ارواح شامل الگو است. یعنی فرض میکند زندگی بعد از مرگ به شیوه غیرتصادفی ادامه دارد و روی نحوه توضیح فرد از وقایع عجیب زندگی، تأثیر میگذارد.
باور به ارواح سازمان هم دارد. چون فرض بر این است که ارواح احساس، آرزو و هدف داشته و توسط احضار روح با مردم زنده ارتباط بگیرند. باور به ارواح پنهانکاری مداوم ندارد. ولی شاید ویژگیهایی به موازات آن یعنی نامعلوم، رمزآلود و مربوط به نیروهای نامرئی بودن را دارا باشد. خصومت و ائتلاف شامل باور به ارواح نمیشوند.
ممکن است ما ارواح را دشمن فرض کنیم ولی لزوماً آنها را نمیبینیم تا باور کنیم، و نمیتوان فرض کرد که ارواح جلسات مخفیانه تشکیل داده و به ما آسیب میزنند.
ما بیشتر در این برگه مطلبی در این رابطه منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب روانشناسی نظریههای توطئه