جامعه ها در این لحظه از تاریخ، شبکه روابط اجتماعی در سرتاسر جهان، بدون هیچ راه حل - نشر پیله

جامعه ها

کتاب جامعه شناسی فراسوی جامعه ها
Rate this post

جامعه

در  این لحظه از تاریخ، شبکه روابط اجتماعی در سرتاسر جهان، بدون هیچ راه حل مطلقی در مورد به هم پیوستگی، گسترده می‌شود. این وضعیت به ایجاد مشکل در تعریف آنچه به‌وسیله مفهوم  “جامعه” مورد اشاره قرار می‌گیرد منجر می‌گردد. اگر  بگوییم هدف ما مطالعه و  مقایسه جامعه‌های انسانی است، ما باید بتوانیم بگوییم چه هستی‌های واحدی وجود دارند که ما به‌وسیله آن‌ها به هم مرتبط می‌گردیم.

در این کتاب من قصد دارم مقولاتی را بپرورانم که هم‌زمان با ورود ما به قرن بیست و یکم با جامعه‌شناسی به‌عنوان یک رشته مرتبط خواهند بود. من در صدد ارائه یک مانیفست برای جامعه‌شناسی هستم که تحرک‌های متنوع مربوط به افراد، ابژه‌ها، تصاویر یا اطلاعات و مواد زائد یا زباله‌ها را توضیح می‌دهد؛ و نیز به شرح روابط پیچیده متقابل میان این تحرک‌های مختلف و پیامدهای اجتماعی آن‌ها می‌پردازد. از این رو عنوان فرعی کتاب بررسی تحرک‌ها در قرن بیست و یکم و تبعات آن است.

من نشان می‌دهم چگونه چنین تحرک‌هایی موجب تحول در موضوع-محتوای‌تاریخی جامعه‌شناسی در غرب می‌شود. این جامعه‌شناسی بر جامعه‌های مجزا و بر ویژگی‌های عمومی چنین جوامعی متمرکز بوده است. من به بررسی این مطلب می‌پردازم که چگونه توسعه “شبکه‌ها و جریان‌های” جهانی مختلف موجب زوال ساختارهای اجتماعی درونی می‌شود، این ساختارها عموماً در درون گفتمان جامعه‌شناسی برخوردار از قدرت باز تولید خودشان در نظر گرفته شده‌اند.

من برداشت از امر اجتماعی به‌عنوان امر مربوط به جامعه را در معرض پرسش قرار می‌دهم و نشان می‌دهم هر اندازه این برداشت در گذشته ارزشمند بوده است، در آینده و به‌خصوص به‌عنوان مفهوم سازمان دهنده در تحلیل جامعه‌شناختی ارزشی نخواهد داشت. من می‌کوشم دستور کار جدیدی برای جامعه‌شناسی ایجاد نمایم و مانیفستی برای باز تنظیم آن در مرحله “مابعد جامعه‌ای” عرضه نمایم.

مفهوم جامعه در آینده به‌خصوص از سوی نیروهای ملی قدرتمند و در راستای تعدیل، کنترل و اداره شبکه و جریان‌های قدرتمند متنوع که حوزه‌های نفوذپذیر آن‌ها را درمی‌نوردد، به‌کار گرفته خواهد شد. قواعد جدید مربوط به روش جامعه‌شناسی از سوی قدرت‌های آشکارا در حال زوال جامعه‌های ملی به ناچار مورد پذیرش قرار می‌گیرند (خواه به واقع در یک جامعه جهانی زندگی کنیم یا نه)، زیرا این جامعه‌ها بوده‌اند که تاکنون چارچوب اجتماعی برای مطالعه جامعه‌شناسانه را فراهم کرده بودند.

اگر جامعه‌های قدرتمند مجزا، دیگر وجود ندارند پس من می‌کوشم تا قوانین جدیدی برای روش مطالعه جامعه‌شناختی ایجاد نمایم که متناسب با شرایط جدید باشد. به‌طور خاص من به شرح برخی دگرگونی‌های اساسی می‌پردازم که متوجه “امر اجتماعی” هستند، به‌خصوص آن تحرک‌های متنوعی که از طریق معانی متعدد، جابجایی تصوری، حرکت‌های تصاویر و اطلاعات، حرکت‌های مجازی و واقعی، به لحاظ محتوایی موجب می‌شوند ساختار “امراجتماعی به مثابه جامعه” ،  بدل به “امر اجتماعی به مثابه تحرک” شود.

در مقابل این مدعیات سه استدلال می‌تواند مطرح شود. اول آنکه گفته می‌شود جامعه هرگز مفهوم کلیدی در جامعه‌شناسی نبوده است بلکه مفهوم مزبور از خلال مفاهیم دیگری همچون کنش معنادار، عمل، کنش متقابل یا نظام جهانی شکل گرفته است. دوم آنکه ادعا می‌شود که جامعه‌ها هنوز کلیت‌هایی قدرتمند هستند و این که دولت-ملت‌ها قادر به برعهده گرفتن کارهای مهم، هم به لحاظ داخلی و هم در بعد خارجی به منظور تداوم بخشیدن به الگوهای رایج قدرت می‌باشند. سوم آن که استدلال می‌شود از آنجا که”جهانی شدن” موجب می‌شود جامعه‌شناسی مفهوم بنیادین جامعه را از دست بدهد و بدین ترتیب به‌عنوان یک رشته علمی مجزا دچار زوال شود، لذا جامعه‌شناسی به هیچ طریقی نمی‌تواند جایگاه بایسته خود را بازیابد.

در مقابل این اظهارنظرها نشان داده شده است که جامعه‌شناسی در جوامع حاشیه آتلانتیک شمالی به شکل تاریخی پیرامون گفتمان “جامعه” و از این رو درحول ساختاریابی‌های خاص تداوم بخش (همچون ادغام کارکردی، یا تضاد اجتماعی، یا زیربنا و روبنا) سازمان یافته است. این ساختاریابی‌های جامعه‌گون به‌وسیله تلقی کردن افراد به مثابه عضو یا شهروند یک جامعه ملی مشخص بودن و برخوردار از حقوق و وظایف شهروندی خاص که به لحاظ اجتماعی تضمین شده‌اند، مقید شده‌اند.

دوم آنکه تحرک‌ها در مقیاس انبوه که در بردارنده تکنولوژی‌ها و مقولات متفاوت می‌باشند، توانایی‌های جامعه را دچار مشکل می‌سازد. من این موضوع را که چگونه و تا چه اندازه “حکومت‌مند شدگی اجتماعی” به‌وسیله تحرک‌های سازمان یافته به‌وسیله زمان‌ها وفضاهای به شکل پیچیده نظم یافته در معرض تردید قرار می‌گیرند را بررسی می‌کنم. تحلیل مزبور به این موضوع می‌پردازدکه آیا چنین تحرک‌هایی مرزهای اجتماعی و درجات و اشکال نفوذپذیری‌شان را تحلیل می‌برد. درک و فهم چنین تحرک‌هایی روشن و ساده نیست و تا حدی نیازمند به کارگیری گونه‌های متنوعی از استعاره‌های مربوط به جابجایی و به‌خصوص مربوط به شبکه‌ها و جریان‌ها است.

سوم آنکه این تحرک‌ها که مرزهای جامعه‌ای را مطابق الگوهای زمانی-فضایی جالب توجه نوین درمی‌نوردد، امکان یک دستور کار اساسی جدید را برای جامعه‌شناسی فراهم می‌سازند. این دستورکار درباره تحرک است. در اینجا وضعیتی جالب وجود دارد. بخش عمده جامعه‌شناسی قرن بیستم مبتنی بر مطالعه تحرک شغلی، درآمدی، آموزشی و اجتماعی بوده است. مطابق برخی برداشت‌ها، جامعه‌شناسی بریتانیایی این موضوع را مسلم فرض کرده است که بررسی نرخ‌های متفاوت تحرک صعودی و نزولی، درون نسل‌ها و میان نسل‌ها، مسئله مشخص فعالیت جامعه‌شناسانه است.

لذا از یک نقطه نظر ممکن است گفته شود که جامعه‌شناسی همواره تحرک را به عنوان “کار اصلی‌اش”  مدنظر داشته است. اما آنچه من بیان می‌کنم تفاوت‌های متعددی با تصور قرن بیستمی از جامعه‌شناسی که حول تحرک اجتماعی مبتنی بر مفهوم جامعه سازمان یافته است، دارد.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب جامعه شناسی فراسوی جامعه ها

Original price was: 171800تومان.Current price is: 155000تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *