جنگ و امید
تعجبی ندارد که درک تندباد این دوران جنگ، بدون هرگونه اطلاعات واقعی یا هرگونه چشماندازی بر تغییرات ژرف، ما را دچار سردرگمی کرده است، تغییراتی که قبلاً روی دادهاند یا قرار است بدون آگاهی از آینده روی دهند، همچنین بیخود نیست که در انباشت معنا و مفاهیم و آنچه موجب شکلگیری ارزش و اهمیت قضاوتمان میشود، گیج شدهایم.
گویی که تاکنون هیچ رویدادی هرگز تا این اندازه میراث با ارزش بشریت را نابود نکرده یا بسیاری از برجستهترین متفکران را دچار سردرگمی نکرده یا والاترین ارزشها را به طور کامل از بین نبرده است.
حتی علم نیز بیطرفی منصفانه خود را از دست داده است.
طرفداران بسیار خشمگینش، مشتاقانه در تلاشاند تا از اسلحههای خود برای شرکت در نبرد علیه دشمن استفاده کنند.
بهطوریکه انسانشناسان مجبور شدهاند مخالفان خود را فرومایه و فاسد اعلام کند و روانپزشکان آنها را آشفتۀ ذهنی تشخیص دهند.
اما باید این احتمال را در نظر گرفت که ما بیش از حد معقول تحت تأثیر پلیدیها و شرارتهای این دوره قرار گرفتهایم و حق نداریم آنها را با شرارتهای دورههای دیگر مقایسه کنیم که در آن زندگی نکردهایم.
برگرفته از کتاب تاملاتی درباره جنگ و مرگ
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم