از آغاز تمدن بشری تا قرن نوزدهم تمام ابزارهای بیانی و ارتباطی انسان محدود به امکانات حواس طبیعی انسان و مواد موجود در طبیعت بود. بنابراین تمام تحولات و پیشرفتهای هنر کلاسیک را، از شعر و ادبیات و نمایش گرفته تا معماری و نقاشی و موسیقی، باید در همین چارچوب تعریف و تحلیل کرد.
تاثیر فناوری و رسانه های جدید در زبان هنری
اما به دنبال انقلاب علمی و صنعتی انبوهی از مواد، ابزارها و روشهای جدید تولید و ساخت پدید آمد که بنیادهای زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی را زیرورو کرد.
- در این میان اختراعات و اکتشافات جدید در حوزه علوم فیزیکی و شیمیایی مانند رادیو، دستگاه عکاسی، دستگاه فیلمبرداری، انواع دوربین، میکروسکوپ، تلویزیون، ماشین چاپ، و تولید مواد جدید رنگی، مصالح ساخت و ساز و غیره، برخلاف انتظار، خیلی زود به دنیای هنر راه پیدا کرد.
این اختراعات تا حد شگفتآوری به توانایی دیدن و شنیدن و حواس دیگر انسان افزود و امکان تولید هنرهای جدید و خلق انبوه شکلهای بدیع و بیسابقه را فراهم آورد.
- پیشرفتهای فناوری، در حوزههای پژوهشی و ارتباطی و تولید مواد، از جنبههای مختلف دنیای هنر و شیوه بیان هنری را دگرگون کرده و گسترش داده است. کشف قوانین نور و رنگ تاثیر مستقیمی در تحول زبان نقاشی (امپرسیونیسم، کوبیسم، اکسپرسیونیسم و غیره) داشته است.
استفاده از آهن و فولاد و سیمان و پلاستیک از عوامل اصلی در توسعه شگفتآور معماری و پیکرهسازی نوین بوده است. تکمیل وسایل موسیقی و ساختن سازهای جدید و دستگاههای ضبط و پخش صدا مرزهای هنرهای موسیقیایی را بسیار گسترش داده است.
اختراع دستگاه فیلمبرداری به پیدایش و رواج هنر سینما انجامیده است که از نظر قدرت بیانی و گستردگی مخاطبان به بزرگترین دستاورد هنری بشر تبدیل شده است.
هنر سینما با ترکیب تواناییهای همه هنرهای دیگر، هم از نظر شناختی و هم از نظر بیان زیباییشناختی از چنان قدرتی برخوردار شده که انواع زبانهای ادبی، نمایشی، تجسمی و موسیقیایی را در خود جذب کرده است.
تا آنجا که میتوان گفت بیشترین نقش را در تغییر نگرش زیباییشناختی و ادراک هنری انسان معاصر داشته است.
در این زمینه: اندیشدن به هنر
برگرفته از کتاب: زمینه هنر شناسی