درمان پیش فعالی
از آنجاییکه بیش فعالی بیماری نیست، بنابراین قابلدرمان نیست. البته به لطف تحقیقات و پزشکی مدرن، میتوان آن را به روشهای مختلف درمان کرد. اما به نظر من، آنچه مهم است این است که صرفاً شرایط را درک کنیم. هرچقدر بیشتر دربارهی اختلال بیش فعالی بدانیم، آمادگی بیشتری برای موفقیت داریم. علائم یا ویژگیها باید مدیریت شوند یا از آنها استفاده شود تا بتواند بهطور مؤثر عمل کند. باید بدانیم که مغز ما چگونه کار میکند، نقاط قوت و ضعف آن را بدانیم تا بتوانیم راههایی برای مدیریت کردن موقعیتهای مختلف پیدا کنیم.
اگر بدانیم که چه چیزی باعث ایجاد یک رفتار خاص میشود، نهتنها میفهمیم که چرا به روش خاصی عمل میکنیم، بلکه متوجه میشویم چگونه میتوانیم آن را کنترل کنیم. بهعلاوه، اگر بدانیم روشی احتمالاً باعث افزایش بهرهوری ما میشود، چرا آن را در شرایط خود اعمال نکنیم؟ با این روش روزمان بهراحتی سپری میشود و بهراحتی با چالشهای مختلف کنار می آییم و کاملاً از زندگی لذت میبریم.
روشهای مختلفی برای مدیریت بیش فعالی وجود دارد. همانند سایر مسائل مربوط بهسلامت جسم، روشهای مداخله همیشه دارویی نیستند. برخی از روشهای درمانی بیش فعالی شامل روشهای دارویی و همچنین استراتژیهای رفتاری هستند.
روشهای دارویی:
مثل همیشه در مورد داروها، افراد واکنشهای متفاوتی نشان میدهند و ممکن است برای شخص دیگری هیچ فایدهای نداشته باشد یا عوارض زیادی به همراه داشته باشد. برای درک اینکه چرا اینهمه اختلاف برای یک بیماری وجود دارد، ابتدا باید گزینههای درمان پزشکی موجود را درک کنیم. درمانهای دارویی میتوانند در فرد مبتلابه بیش فعالی تسکین و تعادل ایجاد کنند. به این دلیل که آنها توانایی تعادل مواد شیمیایی مغز را که باعث اکثر علائم میشود را دارند. داروهای تجویزی امکان کند کردن اقدامات یا واکنشهای تکانشی و بهبود سطح تمرکز رادارند. دودسته دارو برای درمان بیش فعالی وجود دارد که به دودستهی محرکها و غیر محرکها طبقهبندی میشوند.
داروهای محرک سیستم عصبی مرکزی
داروهای محرک سیستم عصبی مرکزی (CNS) متداولترین داروهایی هستند که برای درمان بیش فعالی تجویز میشوند. این داروها مقدار مواد شیمیایی مغز را افزایش میدهند.
دوپامین، یک نوع مادهی شیمیایی است که مستقیماً بر احساس شادی و آرامش فرد تأثیر میگذارد و نقشی اساسی درحرکت، انگیزه، درک فرد از واقعیت و توانایی تجربهی لذت ایفا میکند. تصور میشود، نور اپی نفرین، که به تنظیم عملکرد بدن کمک میکند، در پاسخ به استرس بدن نقش دارد و به تنظیم خواب و هوشیاری و فشارخون کمک میکند. تمام این عملکردها و سطوح طبیعی در زمان ابتلای فرد به بیش فعالی تحت تأثیر قرار میگیرند.
یک فرد مبتلابه بیش فعالی، با مصرف یک داروی محرک سیستم عصبی، ممکن است تمرکز و تمرکز تقویت شدهای را تجربه کند، در نتیجه شادی و آرامش در سیستمهای شیمیایی این افراد افزایش مییابد و نیز در انجام فعالیتهای روزانه هوشیارتر هستند.
رایجترین داروهای محرک سیستم عصبی که برای درمان بیش فعالی استفاده میشوند عبارتاند از:
محرکهای دارای آمفتامین (آدرنال، دکسدرین، دکستروستات)
دکسترومات آمفتامین (دسوکسین)
دکسترومتیل فنیدیت (فوکالین)
متیل فنیدیت (کنسرتا، دیترانا، متادیت، ریتالین)
داروهای غیر محرک
برخی از داروهای غیر محرک سطح نوراپی نفرین مرتبط با هوشیاری و انرژی را افزایش میدهند، که تصور میشود به توجه و حافظه کمک میکنند. این داروها شامل آتوموکستین (استراترا) و داروهای ضدافسردگی مانند نورتریپتیلین (پاملور) هست.
بااینحال، مشکل درمانهای دارویی این است که دارای عوارض جانبی میباشند. در هر دودسته دارو این عوارض مشابه هستند، اگرچه عوارض جانبی داروهای محرک بیشتر است. این عوارض جانبی میتوانند شامل سردرد، ناراحتی معده، تحریکپذیری، عصبی شدن، اختلالات خواب و کاهش وزن باشد.
اخیراً استفاده از روغن ماریجوانا خالص برای کمک به برخی از علائم بیش فعالی قانونی شده است. به عقیده من چون ماریجوانا طبیعی است، ممکن است گزینهی خوبی باشد زیرابه نظر میرسد عوارض جانبی کمتری دارد (اما تحقیقات بسیار بیشتری لازم است). حتی اگر استفاده از ماریجوانا ازنظر پزشکی اثبات نشده باشد و هنوز در بسیاری از مکانها قانونی نشده باشد، به دلیل چندین نتیجهی غیررسمی فردی که همگی مثبت بودند، توجه بیشتری از حوزهی پزشکی را به سمت خود جلب میکند.
ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب قدرت شفا بخش موسیقی