سعید در پاسخ به منتقدانی که او را شرق‌شناسرویکرد تاریخی ادوارد سعید - نشر پیله

رویکرد تاریخی ادوارد سعید

کتاب تحلیلی در باب شرق شناسی ادوارد سعید
Rate this post

سعید در پاسخ به منتقدانی که او را  شرق‌شناس سنتی می‌دانستند، گفت که آن‌ها نسبت به نظر او درباره رابطه شرق‌شناسی و استعمار کاملاً دچار سوء برداشت شده‌اند. او به آن‌ها یادآوری کرد که شرق‌شناسی فقط به محتوای نوشته‌های شرق‌شناسانه محدود نبود، بلکه به نحوه بیان آن محتوا نیز توجه داشت. او اعتقاد داشت که آن‌ها نسبت به نظر او درباره رابطه فرضی محقق با سوژه شرقی دچار خطا شده‌اند.

ادوارد سعید

سعید هم‌چنین عنوان کرد که شرق‌شناسان تمایلی به تصدیق چیزی که او بُعد سیاسی روشن بسیاری از کارهای علمی آن‌ها می‌دانست، ندارند. او از سفر ناپلئون به مصر در سال 1798 به‌عنوان شاهدی برای بیان این ادعا استفاده کرد که تحقیقات درباره شرق اغلب به‌منظور آماده‌سازی راه استعمار سیاسی یا اقتصادی صورت می‌گرفت.

سعید دوباره عنوان کرد که علاقه اصلی دانشگاهی او به بررسی شرق‌شناسی «هم‌زمانی چشمگیر بین ظهور تحقیقات شرق‌شناسانه مدرن و حصول امپراتوری‌های بزرگ شرقی توسط بریتانیا و فرانسه» بود. او تأکید داشت که «برنارد لوئیس از پرداختن به این نکته اساسی امتناع می‌ورزد».

 پرشورترین دفاع سعید از شرق‌شناسی در پاسخ به این عقیده بود که او مغرب‌زمین (کشورهای غرب) و مشرق‌زمین (شرق) را متمایز و جدا از هم می‌بیند، در حالی که در عرصه واقعیت بخشی از یک زنجیره پیوسته بودند و در لحظات خاصی آن‌قدرها هم متفاوت نبودند.

این نکته توسط محققان  همسو با دیدگاه‌های سعید مانند جیمز کلیفورد، انسان‌شناس، و نیز برخی محققان کاملاً مخالف استدلال‌های او مانند برنارد لوئیس، بیان شد. سعید در پاسخ گفت که او شرق را آن‌گونه که شرق‌شناسان توصیف نمودند به‌عنوان چیزی دید که توسط خود آن‌ها برساخته شده بود. این دیدگاه بر فهم جغرافیایی استوار بود که شرق‌شناسان ساخته بودند تا پیچیدگی‌های واقعی تجربه انسانی و تاریخ بشری پنهان باقی بماند..

محققان زیادی از اندیشه‌های سعید الهام گرفتند و به ایجاد و سپس توسعه حوزه مدرن مطالعات پسااستعماری پرداختند. اما اختلاف محوری بین دیدگاه سعید درباره استعمار و دیدگاه شرق‌شناسان سنتی هنوز حل نشده است. اکنون صدای نومحافظه کاران نوظهور  – کسانی که فکر می‌کنند در حال حاضر تضاد عمیق و اساسی بین جهان‌های اسلام و عرب و تمدن غربی وجود دارد – نیز به صدای مخالفان دیدگاه سعید اضافه شده است. صریح‌ترین منتقدان او، اگر وجود داشته باشند، در مخالفت با اندیشه‌های او تغییر چندانی نداشته‌اند، و می‌توان گفت که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 حتی از موضع خود مطمئن‌تر شدند.

سعید به دفاع از نظرات خود ادامه داد و بر پاسخ به آن‌چه تفاسیر نادرست افراد از شرق‌شناسی می‌دید، تمرکز کرد. او بعداً موخره‌ای به کتاب اضافه کرد که در آن از این واقعیت ابراز تأسف نمود که برخی گروه‌ها در جهان عرب از آثار او برای توجیه شکل تهاجمی و متصلب ملی‌گرایی استفاده کرده‌اند. او هم‌چنین نگران تمرکز بیش از حد دانشگاه بر زبان بود، زیرا فکر می‌کرد که نیاز به تحلیل دقیق تاریخی به همان اندازه اهمیت دارد.

محققان زیادی از رویکرد تاریخی سعید الهام گرفته‌اند که برگرفته از رشته‌های متعدد مختلف است و از این ابزار مطالعه برای تحلیل بیشتر استعمار و میراث آن استفاده کرده‌اند. بخش قابل‌توجه این کار جدید بر توسعه، حکمرانی و کمک‌های بین‌المللی متمرکز است و این‌که چگونه این فعالیت‌های مدرن را می‌توان به‌عنوان همان اندیشه‌های استعماری در شکلی جدید در نظر گرفت. شرق‌شناسی هم‌چنین به مطالعات مفصلی منتهی شده است که بررسی می‌کنند چگونه فرهنگ استعماری و شیوه‌های حکمرانی در عمل باعث تغییر جوامع استعمارزده شدند. 

در این زمینه: گفتمان شرق شناسی

برگرفته از کتاب تحلیلی در باب شرق شناسی ادوارد سعید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *