سرمایهداری غربی مدرن به گفته وبر “شامل … تخصیص همه وسایل تولید از قبیل زمین، تجهیزات، ماشینآلات، ابزارها و … به عنوان داراییهای قابل انتقال بنگاههای صنعتی خصوصیِ خودکار میشود” و این پدیدهای است که تنها در زمانه ما به وجود آمده است”.
سرمایه داری
- سرمایهداری غربی مدرن همچنین مستلزم کار آزاد است. او این نکته را به همان صراحت مارکس بیان میکند:
باید افرادی وجود داشته باشند که نه تنها به لحاظ حقوقی که به لحاظ اقتصادی مجبور باشند کارشان را در بازار بدون محدودیت به فروش برسانند.
فقدان چنین قشربندیِ فاقد مالکیتی در تضاد با ماهیت سرمایهداری است و توسعه آن را ناممکن میسازد، طبقهای که مجبور است خدمات کارش را برای زنده ماندن بفروشد؛ به همین قیاس وجود سرمایهداری ناممکن خواهد بود اگر تنها کار غیرآزاد در دسترس باشد.
محاسبه عقلانی سرمایهدارانه احتمالاً تنها برپایه کار آزاد است؛ تنها جایی که در نتیجۀ وجود کارگرانی که در معنای رسمی مختار اما در واقع تحت فشار گرسنگیاند، خود را عرضه کنند.
- وبر هم مثل مارکس «کار آزاد» را اساساً چیزی میداند که صنایع سرمایهداری نوظهور با ابزارهای قهرآمیز، هرچند به صورت غیرمستقیم، به خدمت گرفت”.
او بر نقش قانون فقرا و قانون کارآموزیِ عصر الیزابت در «مهد سرمایهداری»، انگلستان، تاکید میورزد- قوانینی که افرادی را هدف قرار میداد که به واسطه تحولات صورت گرفته در سیستم کشاورزی با “جابجایی روستاییان خرده مالک مستقل توسط مستاجران بزرگ و تبدیل زمینهای زراعی به چراگاه گوسفندان” به خیل تهیدستان پیوسته بودند – و شیوهای را مورد تاکید قرار میدهد که عدالتِ خانههای انصاف، در اواخر قرن نوزده، “کنترل دلبخواهانهای بر نیروی کار اعمال میکردند و نیروی کار لازم برای کار در صنایع جدید فراهم میآوردند”.
این همان ساز و کارهای به اصطلاح انباشت اولیه است که مارکس در سرمایه از آن بحث نمود.
- وبر در مقدمهاش بر کتاب اخلاق پروتستانی هم استدلال میکند “محاسبه دقیق تنها بر مبنای کار آزاد امکانپذیر است”. او همچنین تاکید میکند که کلیه “ویژگیهای دیگر سرمایهداری غربی در تحلیل نهایی اهمیتشان را تنها از پیوند با سازمان سرمایهدارانۀ کار گرفتهاند”.
بنابراین کار مزدی از نظر وبر، همچون مارکس حایز نقشی محوری در جهان مدرن است؛ هرچند چنانکه خواهیم دید، دلایلی که وبر دارد متفاوت از مارکس است. کار مزدی همچنین به عنوان شیوه رایج کار مخصوصِ سرمایهداری مدرن است.
“سازماندهی عقلانی و سرمایهدارانۀ کار آزاد شکل بسیار متفاوتی از سرمایهداری [در قیاس با اسلافش] است که در هیچ جای دیگر جز غرب مدرن پدیدار نشده است.
در این زمینه: جهان پیشاسرمایه داری مارکس
برگرفته از کتاب: سرمایه داری و مدرنیته