«نقشه خوب است ولی بعضی اوقات بهتر است خودتان مسیر را پیدا کنید».
یک خوانندهی دقیق ممکن است، اهمیتی که به «سؤال هدایت شده» یا ساختارمند در کتاب داده باشم را متوجه شود؛ اگرچه سؤالات بدون ساختار نیز ارزشمند هستند. شما چه زمانی سؤالتان را ساختارمند و چه زمانی بدونساختار باید بیان کنید؟
در ایدهی 71 مثال خوبی مطرح شده است : «همهی پرندهها پرواز میکنند». با نوشتن این عبارت برروی تخته، این عبارت را به عنوان سؤال مطرح میکنید. بعد از انجام آن یک گام به عقب بازدگردید؛ ببینید چه اتفاقی میافتد! یا منتظر پاسخ باشید یا زمان برای گفتگو (با هم) را بدهید. سوال ساختارمند زمانی که ضروری است، باید بیان شود. (ایده 71)
مثال خوب دیگر باز کردن سؤال است(ایده 41). در بسیاری موارد خصوصاً در میان دانشآموزان با اعتمادبهنفس و خوش سخن، نیازی به باز کردن سؤال نیست، زیرا آنها خودشان سؤال را باز میکنند: «آیا جنگ چیز خوبی است؟»، «نه، زیرا ……..». حتی اگر در همان لحظه خودِ سؤال را باز نکنند از شما زمان میخواهند.«آیا جنگ چیز خوبی است؟» خیر [کمی زمان بدهید]، سپس ادامه میدهد: «…… زیرا …..». (ایده 41)
در ایدهی 43 نیز مشاهده کنید که سؤالات ساختارمند(هدایت شده) بسیار ضروری هستند. وقتی که کودکی با وجود تاکید شما به سؤال به ارتباط سؤال و پاسخاش اهمیتی نداد، از ساختار شرطی برای صحبت از ارتباط سؤال و جواب استفاده کنید.
نکتهی آموزشی:
یک گام به عقب بروید! سانشهای زیادی وجود دارد.
در این زمینه: سوال پرسیدن از ارزش ها
برگرفته از کتاب: پرسشگری در کلاس