سوسیالیسم آمریکایی
اگر از خود سوسیالیستهای آمریکا بپرسی یک کلمه میشنوی «دمکراسی». بسکر سانکارا مؤسس سوسیالیستی جاکوبین میگوید: سوسیالیسم به اصل و ریشه خود برگشته و یک ایدئولوژی دمکراسی افراطی است». امروزه این برداشت را قبول دارند. اوون جونز با نوشتن در مورد مرگ فیدل کاسترو توصیف خود را ارائه میکند: «آن سوسیالیسم است، دمکراتیزه کردن همه جوانب جامعه». قبلاً هم در آمریکا اوگو اوکرا که یک سوسیال دمکرات مستقل بود و در شورای شهر شیکاگو کار میکرد، در سال 2019 بیان کرد که سوسیالیسم دمکرات در فکر کنترل دمکراتیک تکتک جوانب زندگی ماست.
در اساسنامه سوسیال دمکراتهای آمریکا – گروهی متشکل از حداقل دو زن دمکرات عضو کنگره آمریکا، الکساندرا اکازیو کورتز ورشیده طلیب – آمده است که: ما سوسیالیست هستیم و نوع جدیدی از جامعه انسانی را ارائه میکنیم که بر پایه کنترل صنایع و تولیدات، طرحهای اقتصادی، سهم منصفانه، برابری زن و مرد، برابری نژادی و روابط غیر اجحافآمیز بنا شده است. با پذیرفتن این اساسنامه، ایلهان عمر از زنان کنگره، متحد نزدیک به گروه، توئیت میکند که ما باید یک اقتصاد دمکراتیک ایجاد کنیم که برای همه مؤثر باشد. اکازیو کورتز آن را مختصر و مفید بیان میکند: «در اولویت قرار دادن دمکراسی در جامعه.»
در سوسیالیسم آمریکا یک جنبه اخلاقی میبینیم. در اصل هیچ چیز برای تو نیست، برای من نیست. همه چیز برای ماست. مردم حرف آخر را میزنند حق و قدرت دارند از سلامت جامعه مواظبت میکنند. درآمد جامعه به عنوان یک منبع عمومی است که دولت از آن بهرهبرداری کرده و از طریق پروسه دمکراتیک بین شهروندان توزیع میکند. به بخشهایی یارانه میدهد، اسلحه را محدود میکند و از نفرتپراکنی شهروندان جلوگیری میکند. البته شاید اکثریت کنترل تام را انتخاب نکنند و تصمیم بگیرند دولت مثلاً 50 یا 70 یا 90 درصد نرخ نهایی مالیات را بگیرد.
در سومین مورد به شما اجازه میدهد ده درصد از درآمد خودتان را از آخرین دلاری که گرفتید نگه دارید. حتی میتواند اگر بخواهد آن باقیمانده را هم از شما بگیرد و هیچ چیز برایتان باقی نماند. من به این تأکید میکنم چون نباید افراطگرایی اصلی را که در آن گنجانده شده، از دست بدهیم.
این اصل بنیاد اصلی قانون اساسی ما را اگر واژگون نکند، تغییر خواهد داد. اگر اصل سوسیالیسم در این کشور پذیرفته شود یک انقلاب آمریکای دوم خواهیم داشت. طبق نظر سوسیالیستها، آنچه ما را از این تصور رها میکند این است که آن رویای خود مردم است. همچنین این آزادی مستقیماً بهکار برده نمیشود. مردم چه کنترل مستقیمی روی هر نهاد سوسیالییستی دارند؟ مثلاً مردم بریتانیا چه تعریفی از خدمات درمانی ملی دارند؟ مردم آمریکا چه تعریفی از اداره پست ایالات متحده دارند؟ هیچ! از طریق نمایندگان منتخب و مکانیزم حکومتی پیچیده، کنترل غیرمستقیم به مردم اعمال شده است. اما سوسیالیستها معتقدند در بعضی موارد مردم شرکت داده خواهند شد.
ما میتوانیم به نمایندگان خود رأی بدهیم، اما نمیتوانیم رأی بدهیم که شرکتهای خصوصی مثل والمارت یا آمازون وظیفه خود را چگونه انجام دهند. به این موضوع بعداً میپردازم. اینجا تأکید میکنم که سوسیالیستها برنامه خود را در راستای اصول انقلاب آمریکا میدانند. یعنی اینکه بنیانگذاران آمریکا دمکراسی را ایجاد کردند و سوسیالیسم آن را به فضای اقتصاد و حتی کل جامعه گسترش داد. پس آنان که اظهار میکنند سوسیالیسم محدودیت روی آزادی اقتصادی و روی آزادی فردی ایجاد میکند، منظور این است که حق ندارید آنچه بهدست میآورید نگه دارید، هرچه میاندیشید بگویید. سوسیالیسم نوع دیگر از آزادی پیشرو میگذارد: آزادی ملت برای حکومت به خودشان از طریق خودگردانی دمکراتیک.
ما بیشتر در اینجا مطلبی را در این رابطه منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب آمریکا تحت لوای سوسیالیسم