اسکولاستیکهای نو
عصر دین و مذهب که مورد تمجید اسکولاستیکهای نو است، زمانی بود که رهبران مذهبی مسیحی هرکاری دلشان میخواست میکردند. زندگی روزانه پر از معجزات قدیسین بود.
جادو و جنبل را شیاطین و احضار کنندگان روح انجام می دادند. هزاران جادوگر به عنوان مجازت سوزانده میشدند. قحطی، طاعون، زلزله، سیل، و آتش سوزی مجازات گناهان بشر بود.
نکته جالب این است که گناهان انسانهای آن زمان نسبت به امروز نابخشودنی تر قلمداد میشد. حقایق علمی دنیا زیاد شناخته شده نبود. معدود افرادی اثبات علمی یونانیها مبنی بر گرد بودن زمین را به خاطر داشتند، امااکثر افراد این نظریه را مورد تمسخر قرار میدادند.
باور به اینکه در آن سر دنیا انسان وجود دارد، کفر محسوب میشد. عقیده عمومی بر این بود که اکثریت انسانها مورد لعن و نفرین هستند، خطر در هر گوشه از دنیا در کمین است، شیاطین روی غذای راهبهها سکنی داشتند و جسم کسانی که قبل از غذا خوردن با دست علامت صلیب مسیح را نشان نمیدادند، توسط شیاطین تسخیر میشد.
هنوز برخی افرا متحجر هنگامی که کسی عطسه می کند به او میگویند”عافیت باشد”. اما آنها دلیل این رسم را فراموش کردهاند. دلیلش این بود که هنگام عطسه روح از بدن خارج میشد و تا زمانی که به بدن برگردد، ارواح پلید و شیاطین به بدن خالی از روح وارد میشدند.
با گفتن” عافیت باشد” شیاطین از بدن فرد فرار میکردند. در طول چهار صد سال گذشته، که در آن پیشرفت علم به انسان نشان داد چگونه در مورد قوانین طبیعت و غلبه بر نیروهای طبیعی کسب دانش کند، رهبران مذهبی نبردی علیه علم در ستاره شناسی، زمین شناسی، آناتومی، فیزییولوژی، زیست شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی آغاز کردند.
زمانی که از یک موقعیت و جایگاه کنار گذاشته میشدند، مواضع دیگر اختیار میکردند. وقتی در نبرد با ستاره شناسی شکست میخوردند، همه سعی شان را میکردند مانع ظهور زمین شناسی شوند؛با نظریات داروین در زیست شناسی مخالفت میکردند و درحال حاضر با نظریههای علمی در روانشناسی و آموزش نیز مقابله میکنند.
در هر مرحلهای سعی میکنند کاری کنند تا مردم دانش ستیزی پیشین آنها را از یاد ببرند تا تاریک اندیشی فعلی شان از طرف مردم تشخیص داده نشود.
ما بیشتر در این برگه در مورداین کتاب مطلب گذاشته ایم
برگرفته از کتاب در ستایش شکاکیت