شورش شیمابارا
در پاییز 1637، دهقانان مسیحی در شبه جزیره شیمابارا و جزایر آماکوسا ژاپن علیه ظلم و وحشیگریهای دایمیو (زمینداران بزرگ ژاپنی) محلی، لرد ماتسوکورا شیگماسا، قیام کردند. تمام تلاشهای محلی برای پایان دادن به قیام شکست خورد. این شورش سرانجام توجه شوگانات توکوگاوا در ادو را به خود جلب نمود، که او نیز ارتشی را برای خاتمه دادن به ناآرامیها اعزام کرد. بیش از 30،000 شورشی، با فشارهای رانین مزدور (سامورایی بی استاد)، در قلعه فرسوده حرا جمع شده و چندین ماه آنجا ماندند، تا اینکه در آوریل 1638 نهایتا شکست خوردند.
یکی از عوامل موثر در شکستن مقاومت قلعه حرا، استفاده از نینجاها برای جاسوسی و براندازی بود. تاکتیکهای نینجا در حین محاصره، درس فروش از شورش شیمابارا را ارائه میدهد: مراقب قاتلان خاموش باشید.
زندگی برای کشاورزان فقیر در ژاپن قرن هفدهم سخت شده بود. در سال 1637، اوضاع در شیمابارا و جزایر آماکوسا غیرقابل کنترل شد. آزار و اذیت مسیحیان در آن منطقه مسیحی نشین بیداد میکرد. شرایط اقتصادی نیز غیرقابل تحمل بود. مالیاتهای سرکوبگرانه، روشهای جمع آوری وحشیانه و کار اجباری از جمله دستورات روز محسوب میشدند. با دهقانانی که نمیتوانستند مالیات خود را پرداخت کنند به طرز وحشتناکی برخورد میشد.
در اکتبر 1637، سرانجام صبر دهقانان به سر آمد و بر علیه استبدادگران قیام کردند. شورشیان تحت رهبری تاثیرگذار آماکوسا شیرو 16 ساله، با استفاده از وسایل کشاورزی، سنگ و چند عدد شمشیر سامورائی در دستان رونین، به شهر شیمابارا در قسمت جنونی جزیره کیوشو در 70 مایلی پایتخت ژاپن، ادو، حمله کردند. آنها خودشان را از شر قاضی محلی خلاص کرده و شهر را به آتش کشیدند.
لرد ترازاوا کاتاکاتا مقدمات دفاع از ناگازاکی را فراهم نمود و سپس 3000 سامورایی را از کیوشو شمالی برای سرکوب شورش اعزام کرد. نیروهای اندک سامورائی شکست خوردند، و تلاش برای برقراری آرامش با شکست مواجه گردید.
ارتش شورشیان خیلی زود به 35000 نفر افزایش یافت – بدون در نظر گرفتن زنان و کودکان. آنها یک قلعه متروکه در انتهای جنوبی شبه جزیره معروف به قلعه حرا را تصرف کردند. شورشیان با ساخت دیوارهای عظیم و سه خندق، آنجا را برای خودشان امن کردند. حالا همه شورشیان زیر یک سقف بودند. آنها صلیب مسیحی را به عنوان پرچم خود انتخاب کردند، و اینگونه به قیام خود رنگ و بوی مذهبی بخشیدند.
در 4 ژانویه 1638، گروه کوچکی از نینجاها از کوگا در ژاپن مرکزی به قلعه رسیدند و عملیات نظارت و جاسوسی را آغاز کردند، عملیاتی که دو هفته به طول انجامید. آنها هر شب مخفیانه وارد قلعه میشدند و اطلاعات دفاعی، تمهیدات و غیره را جمع آوری میکردند. ظاهرا یک ماموریت شامل سرقت مواد غذایی میشد، که قلعه را از مواد غذایی مورد نیاز محروم میکرد. نینجاها گزارش مفصلی را به شوگون ارسال کردند.
طی چند هفته، توکوگاوا ایمیتسو، شوگون در ادو، ارتشی نزدیک به 150،000 سرباز جمع آورده کرده و قلعه حرا را محاصره کردند. این محاصره سه ماه طول کشید. در 15 آوریل 1638، محاصره حرا به پایان رسید. شورشیان که دیگر خسته و گرسنه شده بودند، سرانجام تسلیم شدند. دولت در پیروزی کاملا بی رحم بود. همه را بکشید. خداوند میداند که چه کسانی از او نیستند.
شورش شیمابارا به بیش از دو قرن روابط خارجی ژاپن پایان داد. این آخرین بهانهای بود که شوگونات برای اخراج همه خارجیان از جزایر نیاز داشت. ژاپن در انزوا قرار گرفت و تا سال 1853 و ورود ناخدای ایالات متحده، متیو پری، که در کنوانسیون کاناگاوا سال بعد تجارت خود را با ژاپن آغاز کرده بود، به روی بازدیدکنندگان خارجی بسته شد.
توکوگاوا شوگونات تا 250 سال قدرت مطلق ژاپن محسوب میشد. البته این آخرین باری بود که نینجاها در نبردی به خدمت گرفته شدند.
درس فروشی که از شورش شیمابارا گرفتیم، از شخصیت و رفتار افسانهای جنگجوی نینجا نشات میگیرد. این خطر قاتلان خاموش است: هزینههای پنهان فروش.
تفکر سازمانی رایج میگوید ، تنها کاری که یک شرکت برای افزایش سود باید انجام دهد، افزایش درآمد فروش است. متاسفانه، بیشتر این رشد سودآور با هزینههای پنهانی همراه است که رهبران تجاری نمیبینند.
مقولههای متداولی که سازمانها در بخش هزینههای فروش قید میکنند شامل مواردی از این قبیل میشوند: هزینههای سفر؛ کمیسیونها؛ کل غرامت افرادی که برای یک مزایده کار میکنند تقسیم بر تعداد جلسات مشتری، تماسها و جلسات برنامه ریزی داخلی؛ مشاورین بیرونی؛ هزینههای مواد و چاپ؛ ارتباط از راه دور؛ و بازاریابی. دلیل ذکر این هزینهها این است که کاملا واضح هستند.
اما برخی هزینهها اینقدر واضح نیستند. معمولا این هزینهها نادیده گرفته شده و در محاسبه سود قید نمیشوند. با این وجود، این هزینهها تاثیر زیادی بر معامله، فروشنده، منطقه، مشتری، و در نهایت شرکت دارند.
به نظر شما کدام مورد در تخریب خانهها در ایالات متحده تاثیر بیشتری بر جای میگذارد: آتش، طوفان، سیل یا زلزله؟ پاسخ هیچ کدام از موارد بالا نیست. به گفته صنعت بیمه، نیروی مخرب دیگری وجود دارد که سالانه بیشتر از مجموع موارد بالا باعث ویرانی خانهها میشود. موریانهها. این موجودات کوچک و موذی بی سر و صدا خانهها را از داخل به بیرون ویران میکنند. اینها هزینههای داخلی فروش هستند که ذره ذره از حاشیه سود شرکت مصرف میکنند. این موریانهها در دنیای تجارت در رفتار ناآگاهانه فروشندگان و مدیران، در طی یک چرخه فروش معمولی یافت میشوند.
یکی از دلایل عمده افزایش هزینههای فروش، عدم هماهنگی در اندازه گیری سازمانها و عوامل موثر در موفقیت آنهاست. اگر از یک رهبر فروش بپرسید که چگونه میزان موفقیت فروشنده را اندازه گیری میکند، پاسخ نهایی درآمد است. این میتواند به روشهای مختلفی مانند کسب سهمیه، روابط قویتر با مشتری، پوشش منطقه، و موارد دیگر مطرح شود. اما اشتباه نکنید، هدف همه اینها کسب درآمد است.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب پیروزی در نبرد فروش