مذهب نه تنها از مفهوم معمولی شایستگی و لیاقت مذهب و لیاقت انسان - نشر پیله

مذهب و لیاقت انسان

کتاب فیلسوفان سکولار
Rate this post

آیا می‏توانیم به خودمان افتخار کنیم که شکل زمخت خرافات مذهب را از رده خارج کرده‏ایم؟ بدون شک؛ ولی هنوز مذاهب آخرتی دو ضرر اخلاقی برای انسان دارند. برای کنش‏هایی که از طبیعت انسان برمی‏خیزد و با همدلی اجتماعی پذیرفته می‏شود، تلاش می‏کند که فضیلت کارتوزیانی جایگزین کند و دوم از چیزهایی که باعث زندگی دلپذیرتر بشری می‏شود حمایت و پشتیبانی نمی‏کند:

مذهب و انسان

در بازپرداخت وام یا بدهی، اولوهیت نظاره نمی‏کند، زیرا اینجور کارها عادلانه است و شخص ناچار به انجامش است و خیلی‏ها بدون حضور خدای کائنات نیز انجام می‏دهند. ولی اگر کسی روزه بگیرد یا خود را تازیانه بزند گمان می‏کند خدمت مستقیم به خداوند کرده است. هیچ انگیزه دیگری او را وادار به این ریاضت نمی‏کرد. با این نشانه‏های متمایز عبادت، او محبت الهی را به‏دست آورده است و ممکن است در عوض انتظار پاداش داشته باشد: حفاظت و ایمنی در این جهان و خوشبختی ابدی در جهان دیگر.

مذهب نه تنها از مفهوم معمولی شایستگی و لیاقت انسان حمایت نمی‏کند بلکه آن را واژگون می‏سازد. این کار را با هدایت دعا و پرستش و تقلای آنان و تقلیدشان به سوی معیاری که زیر بهترین معیارهای انسانی است انجام می‏دهد، زیرا معیارهای مذهب در کتاب‏های آسمانی در دوره تاریک‏اندیشی، شرعی شده است. «درک تیره» انسان آنها را وادار می‏سازد که به خدا «خط ‏کش رفتار و کردار که در انسان‏ها بسیار سرزنش می‏شود» نسبت بدهند و آنها باید «در عبادت‏های خود تظاهر به ستایش و تحسین آن رفتار کنند»و آنها اگر اینگونه رفتارها را در جامعه ببینند باید آن را محکوم کنند.

این به متعصب شدن مؤمنین واقعی کمک می‏کند، «زیرا توجه دائم به مصلحت بسیار مهم رستگاری ابدی مستعد خاموش کردن عواطف سودمند است و خودپسندی و خودپرستی تنگ و منقبض ایجاد می‏کند.در فرد روشنفکرتر که معیارهایش به‏وسیله مذهب پشتیبانی و رسمیت نمی‏یابد، اگر بخواهد دچار دردسر نشود، دورویی ایجاد می‏کند.این انتقاد عمده هیوم از مذهب عامه است؛ یک سرزنش اخلاقی تا تئوری. مذهب عام گذشته از این‌که بی‏ضرر است و ابزار مناسبی نیز برای کنترل توده نادان دارد، معیارهای اخلاقی اشتباه القا می‏کند.

مذهب عامه بر تقلید کورکورانه از مناسک تأکید می‏کند و ذهن مردمان را از احساسات همدردی طبیعی و نوع‏دوستی دور می‏کند، احساساتی که به‏وسیله چیزهای مرموز و تهدید کننده از حالت طبیعی خارج شده‏اند. بنابراین مانند معاصر خود گیبون، هیوم اعتقاد داشت که مذهب یک بدشانسی در تاریخ آدمیان بوده است که پیشرفت اخلاقی و روشنفکری را به تأخیر انداخته و هم اکنون نیز به تأخیر می‏اندازد. بنابراین حکیمی که در چنین محیط ابلهانه فاسد محاصره شده است به شرط این‌که خود را از عداوت و آزار آنها دور بدارد توجهی به مباحثه الهیاتی نمی‏کند. خلایی که با ترک اطمینان مذهبی در او ایجاد می‏شود با تفکر خونسرد درباره جهان و حماقت انسان پُر می‏شود.

در این زمینه: کلمه سکولار و فیلسوف

برگرفته از کتاب فیلسوفان سکولار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *