معاویه بن ابوسفیان شخصی مهم و مورد انتقاد در دوره تشکیلاتی خلافت و امپراتوری اسلامی _ عربی است اما حتی در جریان تحقیق مربوط به نخستین قرن اسلامی در کمال حیرت، حداقل توجه به او شده است. آخرین محققی که توجه دقیقی به معاویه و زمانهاش نموده است و به طور نامنظم به تحقیق پرداخته شخص «هنری لیمنس» بود.
معاویه از عربستان تا امپراتوری
لیمنس تقریباً یک قرن زیست و با وجود اینکه دوستدار آلامیه بود هرگز اثر عمیقی به بنیانگذار این سلسله، یعنی معاویه، اختصاص نداد. همین اواخر مقاله هر چند مختصر اما تحسین برانگیز توسط «مارتین هینز» در دایره المعارف اسلام (چاپ شده در سال ۱۹۹۱میلادی) بیان میدارد که او زندگینامهنویس شایستهای برای معاویه بود منتها مرگ نابهنگامش ما را از چنین شانسی محروم کرد. دلایل چنین غفلتی در پرداختن به شخصیت معاویه، _ و شاید بهتر باشد بگوییم چنین کاری بلهوسانه خواهد بود_ بسیار است که به بعضی از آنها در صفحات پیش رو اشاره خواهد شد.
معاویه آدمی است که به سختی میتوان سر از کارش درآورد. دشوار است که مطمئن شویم واقعاً در موردش چه میدانیم و نیز سخت است بفهمیم که چه میزان میدانیم (یا فکر میکنیم که میدانیم). علاوه بر این مسائل و گرایشاتی چند در دوره آغازین اسلامی وجود دارد که طی دوره معاویه بیمارگونه یا سایه افکن است که آسانتر است در مورد آنها در حول و حوش دهههای بعد از مرگش سخن بگوییم.
در این زمینه: معاویه و فتح سوریه
برگرفته از کتاب معاویه از عربستان تا امپراتوری