موسیقی و زندگی
در ابتدا اختلال بیش فعالی بهعنوان یک اختلال رفتاری در نظر گرفته میشد، اما امروزه از آن بیشتر بهعنوان نقص رشد در سیستم مدیریت مغز قلمداد میشود. اگرچه بیش فعالی بر روی تمرکز، سازماندهی ذهن، حافظهی فعال و کنترل کردن افراد تأثیر میگذارد، اما توجه به این نکته مهم است که این علائم از عملکردهای شناختی_رفتاری نشاءت نمیگیرند، بلکه بیشتر از نحوهی پاسخگویی سیستم عصبی فرد به محرکهای مختلف بروز پیدا میکنند. اغلب اوقات این علائم ممکن است کودک مبتلابه بیش فعالی را بینظم، بیانضباط و یا حتی غیر قابل کنترل کند. در این زمان دلیل این مشکلات چیزی نیست جز بیش فعالی.
همهی افراد در یکزمان یا زمانی دیگر علائم بیش فعالی را بروز میدهند، اما کودکانی که مبتلابه بیش فعالی هستند نسبت به کودکان هم سن و سال خودشان بیشتر با این علائم دستوپنجه نرم میکنند. مغز آنها بهگونهای کار میکند که بعضی از کارها را بهطور طبیعی چالشبرانگیز میکند. نظارت بر علائم بیش فعالی در کودکان مهم است زیرا تشخیص زودهنگام آن، کلید موفقیت درمان علائم و اثرات داروی و دیگر موارد است.
دامنهی باورهای غلط در مورد اختلال بیش فعالی بسیار گسترده است. از افسانههای رایج گرفته تا تعمیمهای مغرضانه، این فرضیات نادرست شامل موارد زیر است (اما قطعاً به این موارد محدود نمیشود)
در تجربهای که داشتم، متوجه شدم که هرکسی میتواند در مورد رفتار یا تمایلات یک فرد مبتلابه بیش فعالی قضاوتی داشته باشد اما این امر زمانی واقعیت دارد که آنها از علائم بیش فعالی رنج نبرند.
مانند هر برچسب پزشکی یا بیماری دیگر، این واقعیت هم چنان وجود دارد که عوامل خاصی خطر ابتلا به بیش فعالی را افزایش میدهند مانند ترکیب ژنتیکی فرد، یا قرار گرفتن در معرض مواد مختلف طی رشد جنین. ژنتیک میتواند کودک را مستعد ابتلا به بیش فعالی کند و بنابراین کودکی با والدین یا خواهر و برادر مبتلابه بیش فعالی نیز احتمال بیشتری دارد که به این اختلال مبتلا شود.
سیگار کشیدن در دوران بارداری میتواند بر سلامتی کودک متولدشده تأثیر منفی بگذارد و یکی از این تأثیرات منفی ممکن است افزایش احتمال ابتلای کودک به بیش فعالی باشد. علاوه به این، قرار گرفتن بیشازحد در معرض مواد شیمیایی مضر خانگی، مانند سموم دفع آفات، علفکشها (قاتلان علفهای هرز)، مقادیر بالای جیوه (موجود در برخی از ماهیها)، الوارهای آغشته شده با آرسنیک (چوبهای موجود در فضای آزاد را اغلب با مس، کروم یا آرسنیک آغشته میکنند تا از آنها در برابر پوسیدگی، قارچها، کپکها و موریانهها محافظت شود)، و آزبست (که درگذشته در بسیاری از مصالح ساختمانی استفاده میشد)، احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش میدهند. بااینحال تحقیقات بیشتری موردنیاز هست.
شاید یکی از ناراحتکنندهترین نگرش های منفی در مورد بیش فعالی این است که این اختلال مطلقاً وجود ندارد بلکه برچسبی است که برای افرادی که تنبل هستند یا افرادی که بهاندازهی کافی تلاشی برای تمرکز در فعالیتهای روزانه انجام نمیدهند، بکار میرود.
این کاملاً اشتباه و گمراهکننده است. تجربه و تحقیقات من به یک نتیجهگیری ساده منجر شده است: افراد مبتلابه اختلال بیش فعالی ممکن است بهاندازه افرادی که مبتلا نیستند رشد کنند اما آنها برای مقابله با علائم خود احتمالاً نیاز به انجام برخی اصلاحات، ملاحضات و مستمری های خاصی دارند. بهمنظور بهرهگیری کامل از آن، در سطح جهانی به آگاهی بیشتر در مورد تغییرات و چالشهای سبک زندگی معمولی یک فرد مبتلابه بیش فعالی نیاز است.
من دریافتم که برخی از نگرش های منفی مربوط به این اختلال از خود علائم این اختلال دردسرسازتر است. برای مثال وقتی اعتقاد بر این است که کودکی صرفاً تنبل یا بیانگیزه است، درحالیکه درواقع در آن روز خاص بهترین عملکرد را داشته است، او مدام این عبارات را میشنود:
” بیشتر تلاش کن، تو میتوانی آن را بهتر انجام دهی”. بنابراین آنها معتقدند که این کودکان گنگ هستند و تلاش خود را متوقف میکنند. آنها فکر میکنند که کودک هرگز نمیتواند بهاندازهی کافی خوب باشد پس دلیل ندارد که خود را بیشتر از این بهزحمت بیندازند.
ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب قدرت شفا بخش موسیقی