نئولیبرالیسم در حمایت از تجارت آزاد نیز دچار پیامدهای مشکلآفرینی شد. البته دکترین اصلی آن صحیح بود: کشورهایی که موانع تجاری را میان یکدیگر کاهش میدهند، شاهد گسترش بازار و کارایی خواهند بود که خود، منجر به درآمد کل بالاتر برای همه طرفهای ذینفع خواهد گردید. خیزش شرق آسیا در اواخر قرن بیستم میلادی و کاهش چشمگیر فقر جهانی در آن دوره نیز بدون گسترش تجارت ممکن نبود.
نئولیبرالیسم و تجارت آزاد
بااینحال، همان نظریهپردازان حامی تجارت نئولیبرال، در خفا شرح میدادند که لزوماً تمامی افراد در هر کشوری از تجارت آزاد سود نخواهد برد. بهطور ویژه، احتمالاً کارگران دارای مهارت اندک در کشورهای ثروتمند، مشاغل و فرصتهای خود را در برابر کارگران ماهر مشابه در کشورهای فقیر از دست خواهند داد، زیرا شرکتهای چندملیتی کارفرمای آنان، تأسیسات خود را فراتر از مرزهای ملی در اختیاردارند.
راهکاری معمولی که در آن زمان به این معضل داده شد این بود که کارگرانی که شغل خود را به این صورت از دست میدهند، از طریق بازآموزی شغلی و سایر اشکال حمایت اجتماعی یاری داده خواهند شد. دولت کلینتون مخالفت اتحادیههای کارگری با توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی را با دادن وعده این نوع از برنامهها فرونشاند. اما تعداد اندکی از حامیان تجارت آزاد نئولیبرال، زمان، تلاش و منابع کافی را برای چنین برنامههایی همانگونه که برای برنامه تسهیل تجارت انجام دادند صرف کردهاند.
بسیاری از نئولیبرالها از مهاجرت آزادانه نیز حمایت کردهاند، به این دلیل که دادن مجوز به نیروی کار برای حرکت بهسوی محدوده دارای بیشترین تقاضای شغلی، منجر به کارایی بهتر میشود. البته این اندیشه که تحرک نیروی کار رفاه کل را بهبود خواهد بخشید، صحیح بود، اما نولیبرالها توجه کمتری به پیامدهای محتمل این کار در حوزه توزیع و واکنشهای اجتماعی ناشی از آن داشتند.
در همه این موارد یک مشکل سیاسی وجود دارد: تعداد کمی از رأیدهندگان به لزوم حفظ ثروت کل میاندیشند. آنها با خود نمیگویند، «بسیار خب، من ممکن است شغلم را ازدستداده باشم، اما حداقل فرد دیگری در چین یا ویتنام، یا یک مهاجر جدید به کشور من به نسبت وضعیت بسیار بهتری دارد». علاوه بر این، افزایش ارزش سهام و پاداش با خرید شرکتها توسط صاحبان جدید در کنار اخراج کارمندان در فرایند تعدیل نیرو یا توانایی سود جستن از بیمه بیکاری برای خرید کالاهای مصرفی ارزانتر چینی در فروشگاه وال مارت محلی، احساس نیکی برای مردم پدید نمیآورد.
در این زمینه: از لیبرالیسم به سوی نئولیبرالیسم
برگرفته از کتاب چالش های نوین لیبرالیسم