ناپیدایی ها معادلی بصری برای اقتباس کیج از ثورواز سویی - نشر پیله

ناپیدایی ها

کتاب جهان تجسمی جان کیج
Rate this post

ناپیدا

«ناپیدایی‌ها» معادلی بصری برای اقتباس کیج از ثورو، که «موسیقی ممتد است؛ تنها گوش دادن متناوب است» ایجاد کرد. «ناپیداییها» هم‌چنین میتواند مرتبط با علاقه دوشان به چرخش «اشیای سه بُعدی درون یک بُعد چهارم عمودی» درنظر گرفته شود، که همانند بیانیه ثورو، نشانگر حضوری متوالی، حتی هنگامی‌که مشهود نیست، باشد.

فرایند پیچیده ولی منطقی کیج در تولید این چاپ‌ها، علیرغم غیرقابل تشخیص بودن، حاکی از نظمی در تقلید از طبیعت است، چنانچه همانند طبیعت، دارای تنوع، شگفتی و حتی تصادف، امّا نه بی‌نظمی، می‌باشد. کیج خاطرنشان می‌کند که «اکثر کسانی که معتقدند من علاقمند به شانس هستم، متوجه نیستند که من از شانس به عنوان یک دستورالعمل استفاده می‌کنم.

آن‌ها تصور می‌کنند که من از آن به عنوان روشی برای ترک تصمیم‌گیری بهره می‌گیرم. امّا انتخاب‌های من شامل انتخاب این است که چه سوالاتی پرسیده شود» (Cage, 1978: 5). در دگردیسی‌ها و ناپیدایی‌ها، هر مجموعه از سوالات، سوال بعدی را به وجود می‌آورد: تعداد صفحات برای شروع، تعداد و طول اضلاع روی نقشه گرید شده کاغذ؛ برای هر ورق، نوع خطوط و تصویر ترسیم شده، رنگ انتخابی و محل قرارگیری آن‌ها.

کیج برای هر سوال، نمودارهای ئی چینگ و نمودارهای هم ارز برای تبدیل، با ضرب یا تقسیم، بر اساس شماره انتخاب‌ها نسبت به اعداد 64 تایی ئی چینگ، ایجاد کرد. او دلایل بسیاری در انتخاب چنین پیچیدگی‌ای داشت که تماماً از نگاهش به طبیعت نشأت می‌گیرد.

شاید به طور ابتدایی، بتوان آن را تمایلی به ایجاد یک موقعیت نزدیک به خائوس در نظر گرفت، یعنی موقعیت‌هایی فراتر از توانایی بشری برای درک، که به وسیله نظریه‌پردازی یک‌پارچه یا قابل یک‌پارچگی است. علاوه بر آن، اجرای این روش‌ها توسط کیج و چاپگرها در کراون پوینت پرس، در یک معنا، نمایشگر پرفورمنسی مشابه با پرفورمنس‌های موسیقی، نظیر قطعات سیرک موسیقی و اچ پی اس سی اچ دی،‌است. این چاپ‌ها به واسطه فرایندهای متعدد تولیدشان و تقلید از عملکردهای طبیعت، به یک ثبت از پرفورمنس بدل شده‌اند.

کیج با اشاره به آکندگی بوم‌های جاسپر جونز و فقدان فضای منفی‌شان، اذعان می‌کند که «چیزی که تقریباً در هر جا اتفاق افتاده باشد. پس، بسیار زیاد باعث پیچیدگی هستی می‌شود. هدایتگر ما به لذت پیچیدگی» (Cage & Retallack, 1996: 106). کیج با لذت از پیچیدگی، آن را ابزاری برای ایجاد خلاقیت از طریق آشکارسازی احتمالات پیش‌بینی نشده، می‌بیند که آن را می‌توان در موسیقی‌اش در 1970، هم‌چنین در سه مجموعه چاپش که با دگردیسی‌ها و ناپیدایی‌ها آغاز می‌شود، دنبال کرد.

در همین راستا، کیج، برای ارائه «نمونه‌ای از عملی بودن غیرممکن»، قطعاتی پیچیده نظیر اتودهای فریمن را ساخت تا به قول خودش «عمداً همان اندازه دشوار که او می‌توانست آن‌ها را بسازد» باشد (Pritchett, 1993: 198). او با مقایسه دگردیسی‌ها و ناپیدایی‌ها با اتودها، اشاره می‌کند که «آن‌ها به همان اندازه پیچیده‌اند که چیزی می‌توانست باشد» و «دشوار برای چاپگرها تا بدان تحقق بخشند» (Brown, 2002: 78). این آثار پیچیده‌اش به نوعی ادای احترامی نسبت به ایمانش هم به طبیعت و هم به نوآوری‌های بشری می‌باشد.

پیچیدگی بصری این چاپ‌ها، غربالی نیز برای ناراحتی کیج با خودبیانگری، قصد و خودانتقادی ایجاد کرد. چنان‌چه کاتان براون اشاره می‌کند که هر زمان که کیج «به نقطه دشواری در هنرش برخورد می‌کرد: او عملکردهای شانسی را تکثیر می‌کرد. بنابراین می‌توانست صفحه را با عمل پُر کند» (Ibid: 49). جیمز پریتچت، هم‌چنین، به استفاده کیج از «وفور زیبایی‌شناختی» در ساخت قطعاتش از این دوره، به منظور تضعیف تسلط نیت شخصی‌اش روی مخاطب، اشاره کرده است (Pritchett, 1993: 158).

کیج، مجموعه روی سطح (تصویر 9) را در سال 1980، مادامی‌که هنوز روی دگردیسی‌ها و ناپیدایی‌ها کار می‌کرد، آغاز کرد. این عنوان اشاره به یک عبارت از ژورنال ثورو دارد: «تمام اصوات تقریباً شبیه به سکوت هستند، این یک حباب روی سطح است که بلافاصله منفجر می‌شود» (Crown Point Press, 1982: 22).

این 36 چاپ، بر روی کاغذ دست‌ساز سفید روشن، اثریست از خرده‌ریزهای شبح‌گونه شیشه‌ای شناور در فضا که توسط همپوشانی چاپ‌شان درون کاغذ درک شده‌اند و در آن‌ها هیچ نشانه‌ای از اتچینگ عمدی و تصاویر فوتوگرافیک وجود ندارد. کیج از کیفیت سراسر سکوت این چاپ‌ها، به‌ عنوان پاسخی به نگارش سفید مارک توبی و همچنین الهامی از خاطره یک ملاقات با موزییس گریوز در سال 1939، در یک بازار ماهی در سیاتل، یاد می‌کند (Ibid).

آخرین مجموعه چاپ‌های کیج در 1982، دور (تصویر 10) نیز، ترکیبی از تجربه‌های پیشینش در زمینه چاپ، بود. عنوان این مجموعه 38 چاپی، ترکیبی از واژگان «دکور» و «ثورو» است. در این مجموعه، کیج با یک انتخاب مبنی بر شانس از 24 طراحی ثورو، آغاز می‌کند.

سپس دوازده طراحی در طی فرایند فوتوگرافیک مبنی بر شانس «ناپدید شدند» و دوازده تای باقی‌مانده به عنصری ثابت در فوتو-اتچینگ بدل شدند که در اندازه‌های یکسان چاپ شده و در تمامی چاپ‌ها، رنگ‌هایشان بر اساس پالت‌های انتخاب شده و ترکیب رنگی مبنی بر شانس، صورت پذیرفته است.

بنابراین، مادامی‌که دگردیسی‌ها و ناپیدایی‌ها و روی سطح، به طور فزایندهای، از طریق تکثیر و تقسیم عناصر، پیچیده‌تر می‌شدند، در دِرو، کیج به متوازن‌سازی سکون و تغییر، به‌منظور کسب هم‌سطحی سرتاسری، دست می‌زند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب جهان تجسمی جان کیج

51000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *