جهان استکبار
نبرد جهانی با استکبار، به معنای فروپاشاندن نظامی مادی بود که استکبار بر آن سوار شده بود. در مسیر این پیکار جهانی، جمهوری اسلامی، با توسل به الگوی محلی ازبینبردن ماشین مدرن پهلوی عمل میکرد.
فیزیک جهان مدرن پهلوی متلاشی شده و امکان بیرونزدن اشعههای الوهیت متافیزیک مقدس اسلامی از درون لایههای سخت مدرن فراهم شده بود.
حال باید اشعههای متافیزیک مقدس، در سطح جهان ساطع میشد؛ بنابراین، برای گسترش عدل اسلامی باید مادیت و فیزیک جهان کنونی- که براساس سرمایهداری مدرن به وجود آمده است- از هم گسسته میشد. با ازبینرفتن بلوک شرق کمونیست بهمثابه قطب رقیب جهان سرمایهداری، تمرکز مبارزه با فیزیک جهان غرب، روی پروژۀ سیاسی صدور انقلاب جمهوری اسلامی قرار گرفت.
بدینترتیب، برای نشاندن جهان اسلام سیاسی به جای جهان سرمایهداری نمیتوان بر موجودیت فیزیک مدرن غربی چیزی را استوار کرد یا حتی تغییرات و اصلاحاتی در آن به وجود آورد، بلکه باید آن را از بین برد تا مجالِ اندیشیدن دربارۀ ضرورت متافیزیک اسلامی به وجود آید.
متافیزیک اسلامی، بر حقانیت وعدهدادهشده ازسوی خدای اسلام در قرآن نسبت به مالکشدن جهان ازسوی مستضعفان و ظهور امام دوازدهم بهمثابه منجی عالم بشریت مبتنی است. نبرد نهایی با مستکبران، بر عهدۀ منجی است که خارج از دایرۀ فیزیک نازل میشود، زیرا او از دایرۀ جهان فیزیکی غایب است.
پروژۀ اضمحلال فیزیک جهان سرمایهداری، برآمده از تجربۀ اضمحلال فیزیک جهان سرمایهداری نظام پهلوی در ایران بود. با ازبینرفتن فیزیک تاریخی جامعۀ ایران که در سلسلۀ پهلوی شکل گرفته بود، ما وارد جامعهای بدون تاریخ در وضعیت تهی شدیم که باید سامانههای جدید ارزشی برایش تعریف میشد؛ بدینترتیب، بهترین فرصت به وجود آمد تا قالب متافیزیک، برای جامعهای که قالب فیزیکیاش را از دست داده است تعریف شود.
انقلاب ایران با شعار «دیو چون بیرون رود فرشته درآید» همراه شد و آیتالله خمینی در قامتِ فرشتهای نمایان شد که جای دیو فراری حاکم بر ایران نشست. فرشتهها ماهیت متافیزیکی دارند که مأمور اجرای دستورات خدا هستند و گویی آیتالله خمینی فرشتهای بود تا بهواسطۀ او جامعۀ ایران، روحش را از قالب سخت فیزیکی نظام مدرن شاهنشاهی رهایی بخشد.
پیروزی انقلاب 57 حاصل نبرد حق علیه باطل تعریف شد که حق ازآنِ خدای اسلام و قرآن است و مردم ایران نیز بهواسطۀ انقلاب و شورش علیه مستکبر، مشمول لطف خدا و پیوستن به اردوگاه حقاند. در سیاست جمهوری اسلامی، مفهوم حق، ماهیت متافیزیکی دارد و چیزی نیست که از دل قراردادها و گفتمان سیاسی اجتماع مادی بیرون آمده باشد. حق ازجانب خدا فرود آمده است و برآمده از مناسبات جهان فیزیکی نیست.
جهان فیزیکی، جزئی از حق خدای اسلامی است و حق مادی، زیرمجموعۀ جهان فیزیکی است. مردم ایران با پیوستن به جبهۀ حق الهی، به امت «حزبالله» تبدیل شدند؛ بهعبارتدیگر، آنها نه جزئی از حزب کمونیستی یا لیبرالیستی، بلکه جزئی از حزب خدا بودند که تقدیرشان فرمانروایی بر کرۀ زمین بود.
برگرفته از کتاب سیاست متافیزیک و فیزیک در ایران معاصر
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم.