روح سوادگری و نظامی گری
نظامیگری آلمانی چه چیزی غیر از روح آلمانی است؟ فیالواقع، همین روح آلمانیست که فرد میتواند آنرا در فعالیّت پویای خویش، در شکلگیری آن در اشکال بیرونی زندگی ابراز دارد.
نظامیگریْ تجلیِ اعمال قهرمانانۀ آلمانی است. نظامیگری، تحقّق اصولِ قهرمانانه، بالاخص تا درجهایست که سَر و کار آن با آمادهسازی و اجرای جنگ گره میخورد.
نظامیگری، روحِ قهرمانانهایست که به روحِ جنگجویانه ارتقاء یافته است. نظامیگری، پوتسدام و وایمار در عمیقترین اتحادِ خویش است. نظامیگریْ “فاوست” و “زرتشت” و پارتیتورِ بتهوون در سنگرهای خاکی است. حتّی “اروئیکا” و “پیشنوای اگمونت”، از خالصترین نظامیگریها به شمار میآیند.
امّا اگر ما به تفصیل سؤال کنیم که نظامیگری چیست، آنگاه لازم است به منظور حصول بینشی کامل نسبت بدان از رهگذر درکی ملموس، به مؤلفههای ذیل در روح نظامی اشاره کرد.
مهمتر از همه، ما باید درک کنیم که منظور از نظامیگری ممکن است تفوّق منافع نظامی در کشور باشد. هر آنچه به موضوعات نظامی مربوط میشود، در میانِ ما اولویت دارد. ما ملّتی جنگجو هستیم. جنگجویانْ سزاوارِ بالاترین احترام در کشوراند. اینها چیزهاییست که از منظر ظاهری در بسیاری امور بازنمود دارد و به بیگانگان ضربه میزند.
قیصر ما همواره در اونیفورم رسمی در برابر انظار ظاهر میشود؛ و بالاترین ردههای بوروکراتیک و مقامات رسمی ما نیز، حتّی در مناسبتهای جشن و سرور اگر در موقعیّت نظامی قرار گیرند، به همین گونه رفتار میکنند؛ اینطور که میگویند، اُمرا از سربازان زاده میشوند، و از عنفوان جوانی به ارتش تعلّق دارند. تمامی دیگر شاخههای زندگی ملّی در خدمت منافع نظامیاند؛ بالاخص زندگی اقتصادی نیز تابع آن است، و الخ.
دومین ویژگی نظامیگری، تکریم و تمجید و مراقبت از تمامی فضائل جنگی است؛ بالاخص دو فضیلت اساسی جنگجو، یعنی شجاعت و اطاعت، از فضائل حقیقی آزادمردان به شمار میآیند. عجیب است که با چه هماهنگی، اخلاقگرایان بزرگ ما مکرراً این دو فضیلت را موعظه کردهاند. من در این خصوص، به متفکّرانی چون هگل، و به ویژه نیچه میاندیشم:
تو میپرسی که چه چیز خوب است؟ شجاع بودن خوب است… سرکشی، مزیتِ بردگان است … مزیت تو، اطاعت است! چیرگیِ تو، در اطاعت است.
برگرفته از کتاب سوداگران و قهرمانان
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم