نظریه ‌های توطئه ریشه در ایدئولوژی‌ های قوی دارند مردم گاهی چنان روی عقاید - نشر پیله

نظریه ‌های توطئه ریشه در ایدئولوژی‌ های قوی دارند

کتاب روانشناسی نظریه های توطئه
Rate this post

نظریه های توطئه و ایدئولوژی

مردم با نگاه اخلاقی به جهان، رفتار خود و دیگران را درست یا نادرست می‌نامند. این قضاوت‌های ارزشی، اساس باورهای ایدئولوژیک است.

باورهای ایدئولوژیک، فردی هستند، گرچه غالباً مردم دوست دارند نظرات متفاوتی برای حل مسائل اجتماعی داشته باشند. این تکثر ایدئولوژیکی در خیلی از عقاید سیاسی مختلف شهروندان، احزاب سیاسی متفاوت، در بحث‌های آب و هوا، فقر و سلامت همگانی منعکس می‌شود.

مردم گاهی چنان روی عقاید ایدئولوژیکی خود پافشاری می‌کنند که گویی عقاید دیگران قابل پذیرش نیست. به نظر می‌رسد حقیقت غیرقابل انکاری را تحمیل می‌کنند. این باورها قوی ایدئولوژیکی باعث حمایت از جنبش‌های سیاسی تندرو و یا سازمان‌های بنیادگرای مذهبی می‌شود. ترس و ناامنی چنین باورهای ایدئولوژیک تندرو و انعطاف‌ناپذیر را برمی‌انگیزد.

احتمالاً این ادعا تناقض‌آمیز باشد. چون می‌دانیم یک ویژگی افراط‌گرایی ایدئولوژیکی، اعتقاد به صحت دیدگاه فرد است. ولی افراط‌گرایی به عنوان یک عملکرد در شرایط اجتماعی که ترس و ناامنی را برمی‌انگیزند مثلاً بحران‌های اقتصادی و آشفتگی‌های اجتماعی، افزایش می‌یابد.

یک نظریه روان‌شناختی برای توضیح چنین تناقضی، این است که ترس و ناامنی به پروسه‌ای به نام «اعتقاد جبرانی» منتهی می‌شود. مردم احساس ناامنی خود را در حوزه‌ای با امنیت بیش‌تر، اغلب در باورهای ایدئولوژیک جبران می‌کنند.

این اعتقاد جبرانی به عناون یک توضیح ایدئولوژی‌های افراطی، مطابق با دیدگاه‌های کلان سیاسی نسبت به افراط‌رگرایی  است.

دانشمند علوم سیاسی «مانوس میدلارسکی» تحقیق وسیعی روی افزایش رژیم‌های تندرو در قرن بیستم انجام داد و آن‌چه او «دستاوردهای زوگذر» نامید، یک نقش علت و معلولی برای ناامنی شهروندان دارند.

جوامعی که بعد از یک دوره رونق و شکوفایی، افت و کاهش رشد را تجربه می‌کنند، تندروتر هستند. بعد از کاهش رونق و شکوفایی، آشفتگی‌های اجتماعی، شهروندان را به استقبال از خیزش‌های سیاسی تندرو می‌برد تا دوباره جامعه را به دوران خوش گذشته برگرداند.

در فصل پنجم دیدیم کسانی که معتقد به ایدئولوژی‌های تندرو هستند، نسبت به معتقدان به ایدئولوژی‌های میانه‌رو، به احتمال زیاد، نظریه‌های توطئه را باور می‌کنند.

شاهد این مطلب در اسناد تاریخی (یعنی رژیم‌های تندرو نسبت به دولت‌های دمکراتیک و میانه‌رو نظریه‌های توطئه بیش‌تری را رواج می‌دهند) و تحقیقات روان‌شناختی (یعنی افرادی با باورهای ایدئولوژیک تندرو نسبت به معتقدان به باورهای ایدئولوژیک میانه‌رو بیش‌تر به نظریه‌های توطئه باور می‌کنند.) و تحقیقات کیفی (یعنی گروه‌های تندرو مخفی و پنهان به احتمال زیاد نظریه‌های توطئه را به عنوان بخشی از ایدئولوژی اصلی خود رواج می‌دهند) وجود دارد.

ارتباط نظریه‌های توطئه و افراط‌گرایی، تقریباً به دیدگاه قبلی در مورد منازعه بین گروه‌ها ربط دارد: ایدئولوژی‌های افراطی، گرایش شدیدی به تقسیم جهان به منازعه میان «ما» در مقابل «آن‌ها» یعنی نخبگان فاسد دارند.

ولی موضوع از این هم فراتر می‌رود. باورهای تندرو در توضیح شفاف مشکلات اجتماعی با نظریه‌های توطئه همانند هستند. ایدئولوژی‌های تندرو به جای درک پیچیدگی‌های پیشرفت در جامعه، ادعا می‌کنند که آن‌ها به دلایل ساده رخ داده‌اند، مثلاً عمداً توسط برون گروه‌های فاسد اتفاق افتاده‌اند.

ایدئولوژی‌های تندرو و رادیکال، هرچند در قرن گذشته آسیب‌های زیادی در دنیا وارد کرده‌اند، اما به هیچ وجه حاصل بیماری روانی نیستند. وقتی مردم از بی‌عدالتی اجتماعی نگران می‌شوند، ایدئولوژی‌های افراطی تقویت می‌شود. باید اشاره کنم اعتقادات ایدئولوژیک قوی برای انسان نکات منفی و مثبت هم دارند.

معمولا تندروها توسط افرادی که موافق هر موضوعی مثلاً حقوق اساسی بشر هستند، متوقف نمی‌شوند. اما توسط تندروهای دیگر مثل فعالان جنبش‌های سازمان‌یافته که برای هر موضوعی قضاوت ارزشی می‌کنند، متوقف شده‌اند.

ایدئولوژی‌های تندرو همیشه مسئول تروریسم، سرکوبگری، برده‌‌داری، و هم‌چنین تغییرات اجتماعی مهم از جمله حمایت از حقوق اساسی بشر، دمکراسی و برابری هم بوده‌اند.

زمان دوری نیست که خواستن حقوق مساوی بدون ارتباط به یک نژاد، موقعیت ایدئولوژیک تندرو تلقی می‌شد. (مثل مورد مربوط به سیستم آپارتاید در آفریقای جنوبی) یکی از نمودهای ایدئولوژی‌های قوی، نظریه‌های توطئه، اکثراً هم در مورد گروه‌های مخالف ایدئولوژیکی هستند.

این سه دیدگاه تکمیلی، توضیح مستقیم برای شیوع نظریه‌های توطئه ارائه می‌دهد. چرا نظریه‌های توطئه میان شهروندان عادی رواج دارند؟ چون ریشه در پروسه‌های روان‌شناختی عادی که با ترس و ناامنی تقویت شده‌اند، دارند. ترس و ناامنی، درک الگو و کشف سازمان را فعال‌تر می‌کنند. هم‌چنین دسته‌بندی جهان به «ما» و «آن‌ها» و قضاوت‌های ارزشی انسان‌ها را شدت می‌بخشند.

به هر حال، تمام نظریه‌های توطئه غیرعقلانی نبوده و توطئه‌ها گاهی واقعاً رخ می‌دهند. یکی از نمودهای طبیعت انسان، استعداد او در باور به نظریه‌های توطئه است.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب روانشناسی نظریه های توطئه

44000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *