شاید از نظر همه آنهایی که به تاریخ آلمان علاقهمندند، سوال اصلی قرن بیستم را بتوان از این قرار صورتبندی کرد که: هیتلر چگونه به قدرت رسید؟ این سوال بارها مطرح شده و پاسخهای بسیاری نیز بدان داده شده است.
هیتلر
با این حال، هرچند ظاهرا اطلاعات فراوان و تفاسیر بسیاری درباره نحوه روی کار آمدن هیتلر در 30 ژانویه 1933 به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای قرن ارایه شده، اما همچنان این موضوع با ابهام و پیچیدگی زیادی روبرو است.
واقعیت نخست از این قرار است که هیتلر زمانی به قدرت رسید که مارشال هیندنبورگ او را به مقام صدر اعظمی منصوب کرد. این واقعیتی مسلم و بیچون و چرا است.
به عبارتی، نه گروههایی چون صاحبان صنایع، نه نظامهایی چون سرمایهداری و نه اندیشهها و ایدههای اقتدارگرایانه هیچیک رهبر حزب نازی را بر سر کار نیاوردند بلکه رهبر حزب نازی تنها وقتی به قدرت رسید که رییسجمهور هیندنبورگ وی را به این سمت برگزید. به همین ترتیب، هیتلر نه با کودتا یا انقلاب که اتفاقاً از طریق انتصاب درون چارچوب قانونی جمهوری وایمار قدرت را در اختیار گرفت.
بنابراین سوال اول دو سوال دیگر را هم درون خود دارد: چرا هیندنبورگ هیتلر را به این مقام منصوب کرد و چگونه توانست دست به چنین کاری بزند؟ آدمی تنها بر اساس انگیزهای شخصی دست به عمل نمیزند بلکه از آن مهمتر، شرایط و موقعیتهای خاص وی را به انجام برخی اقدامات سوق میدهد.
انسانها نمیتوانند هرکاری که دلشان بخواهد انجام دهند بلکه تنها دست به کارهایی میزنند که تواناییاش را داشته باشند. بنابراین در درجه اول نه انگیزههای هیندنبورگ که باید شرایطی که طی آن وی دست به چنین کاری زد واکاوی کنیم.
میتوان یک پاسخ ساده برای این سئوال در نظر گرفت: هیندنبورگ به این خاطر هیتلر را به مقام صدارت برگزید که رهبر قویترین حزب آلمان بود. این گزاره نیاز به موشکافی دارد اما این پاسخ را هم مثل اولی میتوان قطعی و مسلم دانست. سئوال بعدی این خواهد بود که چگونه حزب نازی بدل به قدرتمندترین حزب آلمان شد.
فرضیات فوق با ایرادی روبرو میشود که در سوال دوم مستتر است. حزب نازی شش ماه قبل، در خلال انتخابات 31 جولای 1932 بدل به قدرتمندترین حزب شد. لذا باید پرسید که چرا هیتلر طی شش ماه قبل صدر اعظم نشد. پاسخ بار دیگر قابل پیشبینی است: نازیها چه در تابستان 1932 و چه در زمان انتصاب هیتلر اکثریت پارلمان آلمان، رایشستاگ، را در اختیار نداشتند.
هیتلر با اکثریت پارلمانی به قدرت نرسید چرا که تقریباً دوسوم شرکتکنندگان در انتخابات آلمان به او رای ندادند. این واقعیت فهم ما از رویدادها را پیچیده میکند. اگر حزب نازی اکثریت پارلمان را در اختیار داشت خیلی راحت میشد انتصاب هیتلر به صدارت را توضیح داد. آن وقت میبایست این سئوال را میپرسیدیم که اکثریت مزبور چگونه شکل گرفت.
با این وصف، اگرچه نازیها حایز اکثریت پارلمان نبودند، اما موفقیتهای انتخاباتی محدودشان منجر به انتصاب هیتلر به مقام صدارت عظمی شد. این مهم ما را به سئوال سومی رهنمون میشود: حزب نازی چرا و چگونه به وجود آمد؟ این پرسش را باید از سئوالات مربوط به موفقیتهای حزب در انتخابات جدا کرد زیرا این موفقیتها تنها پس از سال 1929 به دست آمد، در حالی که حزب در سال 1919 تاسیس شد.
در این زمینه: هیتلر در تاریخ
برگرفته از کتاب هیتلر در تاریخ