وانوسازی
از نظر دریدا، وانوسازی این سنت کلاممحور فراگیر و بهظاهر اجتنابناپذیر از طریق ژست مضاعف واژگونسازی و جابهجاسازی رخ میدهد.
واژگونی شامل برعکسکردن سناریوی موجود در تقابل مفهومی استاندارد، تأکید عمدی بر اصطلاح منسوخ «نوشتار» در مقابل اصطلاح مطابقِ معمول ممتازِ «گفتار» است.
- این وارونگی – مانند همه واژگونیها و مداخلات انقلابی – بهنحو اجتنابناپذیری اختلالآمیز است.
و تاثیر این اختلال میتواند با در نظر گرفتن چگونگی ایجاد تقابل شدید و اخراجهای فوری بیتعمق از سوی افرادی سنجیده شود که به نتیجهگیری اشتباه برخی واقعیتهای انسانشناختی رسیدهاند.
چنانکه رنه وِلِک به دریدا اعتراض میکند که «با طرح نظریه مضحک تقدم نوشتار بر گفتار به طرح ادعایی میپردازد که از سوی هر کودک و هزاران زبان گفتاری فاقد هیچ سابقه نوشتاری رد شده است».
دریدا هم در پاسخ مستقیم به ولک (و بسیاری افراد دیگر پیرو راه گمراهکننده او) وارد بحث میشود و میگوید این نتیجهگیری نسبتا ناشیانه تنها در صورتی حاصل میشود که فرد به ارزیابی و فهم کامل ژست مضاعف وانوسازی دست نیابد.
بههمین دلیل است که وانوسازی در مرحله اول واژگونی صرف یا وارونگی ساده متوقف نمیشود و نمیتوان آن را راضی کرد. همیشه مرحله دومی وجود دارد، یعنی ظهور فورانی چیزی که دریدا آن را «مفهوم جدید» مینامد، چیزی که نمیتواند درون نظام موجود تقابلهای دوگانه قرار گیرد یا توسط آن تنظیم شود.
در اینجاست که همه چیز پیچیده میشود، زیرا مفهوم جدید برآمده از وانوسازی تقابل کلاممحورانه گفتار/نوشتار، با عنوان «نوشتار» یا بهتر بگوییم، «کهننوشتار/سر-نوشتار» مطرح میشود.
این اصطلاح به مفهوم دیگری از نوشتار اشاره میکند که مقدم و خارج از مفهوم مرسوم یا مبتذل نوشتارِ متضادِ گفتار تعریف و مشخص شده است.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب وانوسازی