پاسداری از دین
پاسداران حقیقتِ دین، این مبارزان با خطا که تحمل تفرقه را ندارند، فقط وقتی تعصب آتشینشان برای خدا برافروخته میشود که حمایت حاکم مدنی پشتوانه آنها باشد!
آنها در نبود چنین حمایتی، تا وقتی که حاکم به آنها برتری و حق محاکمه دیگران را نداده است؛ زندگی در شرایط عادلانه را میطلبند و رواداری را موعظه میکنند اما اگر حاکم مدنی دست بالا را به آنها بدهد، صلح و خیرخواهی مذهبی را فورا کنار میگذارند؛ وقتی که قدرت مدنی به اندازه کافی از ماموریت خودساخته آنها برای سرکوب کلیساهای رقیب، حمایت نکند، میتوانند با نهایت بردباری و بدون هیچ آزاری، حتی رواج بتپرستی، خرافات و کفر را هم تحمل کنند.
و اگر این خطاها مورد حمایت حاکم مدنی باشد، آزادانه و شجاعانه علیه آن زبان نمیگشایند. و این درحالی است که تنها راه نشر حقیقت از طریق استدلال و عقلانیت به همراه ملایمت و مهربانی است، نه استفاده از قدرت حاکم مدنی.
هیچ شخص یا کلیسا یا اجتماعی حق ندارد به بهانه دین و مذهب به حقوق مدنی و اموال دنیوی هیچ شخص دیگری تعرض کند. اگر تو با این سخن مخالفی، به این فکر کن که چه بذر مسمومی از هرجومرج و جنگ را میان انسانها پراکنده میکنی، به این فکر کن که تو -یا لااقل عقیدهی تو- چه انگیزه قدرتمندی برای روی آوردن به تنفر، غارت و کشتار به بشریت میدهد.
مادامی که مردم فکر میکنند حکومت از خدا به حاکم رسیده است و دین باید به وسیله زور و سلاح منتشر شود، هیچ صلح و امنیتی بین انسانها، نمیتواند وجود داشته باشد، چه رسد به دوستی عادی.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب رساله ای درباره رواداری