یک روش برای رشد و پرورش شفقت “بده بستان” نامیده میشود. ما رنج را میگیریم و در عوض آن، شفقت را میبخشیم. بهعنوان تمرین آماده شدن، حداقل برای چند دقیقه نسبت به خود مهربانی میورزیم. سپس همانطور که نفس میکشیم، تنفس خود را همچون دودی سیاه تصور میکنیم. تصور کنید نفس خود را بر رنج خود میدمید. همانطور که نفس خود را بیرون میدهید، آن را شبیه به نوری سفید و خالص تصور کرده و فکر کنید که رنج شمارا التیام میبخشد. ما معمولا این کار را با رنج خود یا دیگری انجام میدهیم.
شفقت
در ابتدا احتمالا کمی عجیب برسد که بخواهیم نفس خود را به رنج بدمیم. درواقع، این کار گشودگی به هرآن چه از پیش وجود داشته است، می باشد. این کار روی آوردن و پذیرفتن است و ما هرلحظه در هر نفس آن را انجام میدهیم. اگر این کار طاقتفرسا و غیرقابلتحمل شود، به این معناست که درگیر داستانی مملو از رنج و درد شدهایم. افکار ما دائماً در حال تغییر و چرخش هستند، بنابراین سعی کنید احساسات بدنی خود را درک کنید، دوباره و دوباره به آنها برگردید، هر بار تنفسی عمیق داشته باشید.
نفس بیرون دادن شبیه به آرزوست. ما از اعماق قلب خود آرزو میکنیم که تمام رنجها و دردها تسکین یابند و تصور میکنیم که این آرزوها درون بازدم ما وجود دارند. گاهی آرزوی ما کمی سطحی بوده و خیلی جدی نیست. ایرادی ندارد، ما فعلاً کاری را که میتوانیم انجام میدهیم و به خاطر داشته باشید که این یک تمرین است. بهتدریج گنجایش قلبمان افزایش مییابد بهطوریکه با رنج بیشتری با شفقت مواجه شویم، و به آن چیزی که زندگی بر ما روا میدارد بیشتر و بیشتر احاطه پیدا کنیم.
در این زمینه: همه درد دارند
برگرفته از کتاب هشت گام برای بهبودی آموزش غلبه بر اعتیاد