پروپاگاندای مارکسیستی-لنینیستی پروپاگاندای مارکسیستی لنینیستی - نشر پیله

پروپاگاندای مارکسیستی لنینیستی

کتاب کمرهای خم شده
Rate this post

پروپاگاندا

پروپاگاندای مارکسیستی-لنینیستی کار دشواری پیش‌رو داشت. پروپاگاندای نازی پایبند صداقت نبود. اگرچه هیتلر دروغ‌گویی را به‌مثابه یک سیاست کلی توصیه نمی‌کرد، اما سودمندی آن را قبول داشت.

پروپاگاندا نیز قابل‌تغییر بود، زیرا ایدئولوژی سست ناسیونال سوسیالیستی بیشتر به آنچه هیتلر در آن لحظه می‌اندیشید متکی بود تا به اصول نظری.

از سوی دیگر، پروپاگاندای جمهوری دموکراتیک آلمان مدعی پیروی از قوانینی اثبات‌پذیر بود و در عالم نظر دروغگویی را که ازقرارمعلوم روش دشمن بود نفی می‌کرد.

این نگرش مانع از دروغ‌گویی دست‌اندرکاران پروپاگاندای جمهوری دموکراتیک آلمان نشد، اما آنها را در موقعیت دشواری قرار داد.

هیتلر توده‌ها را بی‌ارزش نمی‌دانست، اما می‌پنداشت که آن‌ها تصور چندانی از خیر و صلاح خویش ندارند. لفاظی‌های پرطمطراق مارکسیسم-لنینیسم توده‌ها را تواناتر می‌دانست.

طبقۀ کارگر «انقلابی‌ترین طبقه در تاریخ بشریت و نیروی محرکه در عصر کنونی گذار از سرمایه‌داری به سوسیالیسم» بود.

کلاوس ادعا می‌کرد:

«برخلاف فریبکاری امپریالیستی، ما نمی‌خواهیم احساسات تخیلی ایجاد کنیم که مردم را به “نتیجه‌گیری‌های موردنظرشان” (که در واقعیت برنامه‌ریزی شده‌اند) و “تصمیم‌گیری‌های آزادانه” (که در واقع جلوه‌هایی از برده‌داری روشنفکرانه است) سوق دهد.

به‌جای آن شرایط مساعد را برای تشویق تفکر آزادانه ایجاد می‌کنیم که تحت‌تأثیر نیروهای فریبنده قرار نداشته باشد». توده‌ها را می‌توان با پروپاگاندای ماهرانۀ سرمایه‌داری گمراه کرد.

این پروپاگاندا منافع واقعی‌ توده‌ها را پنهان می‌کرد و آنها را فریب می‌داد تا از سیاست‌هایی حمایت کنند که به طور عینی به ضررشان بود، اما آنها می‌توانستند مسائل پیچیده را درک کنند و اگر درست راهنمایی شوند تصمیمات صحیح را اتخاذ کنند.

برگرفته از کتاب کمرهای خم شده

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *