چارلز اول
پادشاه انگلستان، چارلز اول با زنی کاتولیک بود و اعضای پارلمان انگستان از این اتفاق راضی نبودند. در نهایت، در سال 1646، جنگ داخلی به پایان رسید. چارلز دستگیر و اعدام شد. اولیور کراموِل حکومتی جمهوری تشکیل داد که به مرور تبدیل به یک حکومت استبدادی نظامی شد،. کرامول به دلیل عفونت مثانه از دنیا رفت و استبداد نظامی فروریخت. در سال 1649 پارلمان انگلستان، چارلز دوم را به پادشاهی برگزید و سلطنت را احیا کرد. در این زمان جان لاک 17 ساله بود.
چارلز دوم از ابتدا تا انتهای سلطنت خود با پارلمان درگیر بود و بارها پارلمان را منحل کرد. او نیز مثل پدرش قصد داشت سلطنت مطلق داشته باشد و به کاتولیکها گرایش داشت. داستان کشمکش چارلز با پارلمان جایی به جان لاک ارتباط پیدا میکند که در سال 1683 عدهای از اعضای پارلمان و صاحبان مقامهای سیاسی برای قتل شاه دسیسهای طراحی کردند.
اما نقشهی آنها برملا شد و چارلز دوم دستور دستگیری و اعدام گروههای فتنهانگیز را داد. این اتفاق به چارلز بهانهای داد تا بسیاری از چهرههای منتقد سلطنت را نیز مجازات کند. به همین دلیل جان لاک در همان سال از انگستان به هلند گریخت. البته روشن نیست که او نیز از دسیسه برای قتل شاه خبر داشت یا نه.
حقیقت اینجاست که حتی خود دسیسه نیز هرگز اثبات نشد و ممکن است حربهی سیاسی شاه برای سرکوب رقبای سیاسیاش بوده باشد. اما میدانیم که جان لاک با چند تن از افرادی که به دسیسه برای قتل شاه محکوم شدند مراوده و روابط دوستانه داشت. جان لاک تا سال 1688 در تبعید در هلند ماند و به صورت پنهانی زندگی کرد و در همین دوره بود که «رسالهای دربارهی رواداری» را نوشت.
به علت سختگیریهای مذهبی حاکمان مطلق اروپایی، که گریبانگیر خود جان لاک نیز شده بود، بحث رواداری میان اندیشمندان این دوره تاریخی که تعریف کردیم، داغ بود. این رسالهی لاک، بدون شک یکی از درخشانترین آنها است.