چرا تجربه شکست رژیم‌های سوسیالیست گذشته سوسیالیست‌های امروز را برحذر نمی‌کند؟ - نشر پیله

چرا تجربه شکست رژیم‌های سوسیالیست گذشته سوسیالیست‌های امروز را برحذر نمی‌کند؟

سوسیالیسم
Rate this post

شکست سوسیالیست‌های امروزی

چه چیزی برایشان سوسیالیسم را زنده نگه می‌دارد؟ پاسخ روشن است: رویای سوسیالیست.

بله رویای سوسیالیستی هم مثل رویای آمریکایی وجود دارد. نه بحث‌های علمی و نه بحث‌های اقتصادی هیچ کدام برای به‌گور فرستادن سوسیالیسم کفایت نمی‌کند. به همین علت نقدهای آزادی‌خواهی و محافظه‌کاری سوسیالیسم اثر ندارد.

محافظه‌کاران و آزادی‌خواهان پیوسته تأکید می‌کنند سوسیالیسم فایده ندارد و آمار و ارقام برای ثابت کردن ارائه می‌کنند. سوسیالیست‌ها این آمار و ارقام را دیده و باز با اصرار بیش‌تر به سوسیالیسم گرایش دارند. علت آن است که هیچ موضوعی نمی‌تواند فرد را از یک رویا باز دارد.

شعار سوسیالیست‌ها این است «ما اهمیتی نمی‌دهیم اگر سوسیالیسم به‌کار گرفته نشود ما راهی برای آن ایجاد خواهیم کرد.»

منتقدان به دیروز نگاه می‌کنند ولی سوسیالیست به فردا تمرکز دارند. اوون جونز این امید به آینده را این‌طور بیان می‌کند: یک جامعه سوسیالیست هنوز وجود ندارد اما روزی باید وجود داشته باشد.

این مطلب من را یاد اولین صحنه «سیر و سلوک زائر» از جان بونیان می‌اندازد. یک کشیش مسیحی به زائر «کریستین» اخطار می‌دهد که زندگی ابدی را دنبال کند و از خشم دوری کند اما چگونه؟ کریستین پرسید: آیا می‌توانم این کار را بکنم؟ کشیش به سرزمین خیلی وسیعی اشاره می‌کند که در انتهای آن یک دریچه وجود دارد. آیا آن دریچه را می‌بینی؟ کریستین گفت: نه. آیا نور درخشان را می‌بینی؟ کریستین به سختی می‌توانست ببیند.

او فکر می‌کرد چیزی می‌تواند ببیند. کشیش منصرف نشده و کریستین را وادار می‌کند که نور را دنبال کند و به سرنوشت مطلوبش برسد. وقتی همسر و فرزندان کریستین می‌فهمند که او به قصد جست‌وجو می‌خواهد آن‌جا را ترک کند مخالفت نمی‌کنند.

ولی وقتی برمی‌گردد با همه همسایگان دور او حلقه می‌زنند. در حالی که او را مسخره می‌کنند به او طعنه می‌زنند که مسئولیت خود را رها کرده و یک رویا را دنبال کرده است.

اما کریستین همه را نادیده گرفته و ادامه می‌دهد. به قول بونیان «انگشت به گوشش گذاشت فرار کرد در حالی که فریاد می‌زد: زندگی جاودان! زندگی جاودان!»

این در مورد سوسیالیست‌ها هم صدق می‌کند. آن‌ها در مسیر تحقیق و جستجو هستند و نمی‌خواهند به عقب نگاه کنند. خود را قهرمان یک آرمان اخلاقی می‌دانند. تنها راه منصرف کردن آن‌ها این است که به آرمان آن‌ها برچسب «خیالبافی» بزنیم و باد آرمانشهر آن‌ها را خالی کنیم.

سوسیالیسم

معمولاً مردم آرمانشهر را با خیال و فانتزی خواندن، باطل می‌کنند اما روش مناسبی نیست چون خیال همیشه جذاب است و انسان‌ها به آن می‌پردازند.

بنابراین دلیل رد کردن من کمی متفاوت است. من آرمانشهر سوسیالیستی را نه به عنوان خیال بلکه حقه‌بازی می‌دانم.

سوسیالیسم یک وسوسه ارائه می‌کند. همان وسوسه‌ای که بعضی رهبران مذهبی و کشیشان تلوزیونی به تماشاگران ساده‌لوح خود القا می‌کنند.

آن‌ها به پیروان خود وعده بهشت و رهایی از رنج و مشقت‌های زندگی می‌دهند.سوسیالیست‌ها هم این کار را می‌کنند. تفاوت آن‌ها در این است که کشیش‌های تلویزیونی این عجایب را در زندگی بعدی ولی سوسیالیست‌ها در این دنیا وعده می‌دهند.

مردم باید از مالکیت خودشان صرف‌نظر کنند، حقوق، کرامت و استقلال افکار خود را به خاطر پول از دست بدهند.

آگوستین در مورد تسلط میل جنسی هم هشدار می‌دهد. سوسیالیسم حقیقتاً‌ ایدئولوژی دزدها و ستمگران است.

مردمی که گرفتار هوس شدند به عنوان احمق فرض می‌شوند چون آن طرح به نفع آن‌ها طراحی نشده بود.

این کتاب برای این منظور نوشته نشده که ستمگران و دزدان را ترغیب کند بلکه می‌خواهیم نشان دهیم چطور بر سوسیالیسم پیروز شویم.

ما بیشتر در مورد این کتاب در این برگه مطلبی را نوشته ایم

برگرفته از کتاب آمریکا تحت لوای سوسیالیسم

نوشته دینش دسوزا

ترجمه لیلا نوری

قیمت اصلی 145600تومان بود.قیمت فعلی 133000تومان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *