چرا سوسیالیست ها طبقه کارگر را رها کردند؟ سوسیالیسم روشی برای ارتقاء طبقه کارگر - نشر پیله

چرا سوسیالیست ها طبقه کارگر را رها کردند؟

کتاب آمریکا تحت لوای سوسیالیسم
Rate this post

سوسیالیست ها و طبقه کارگر

سوسیالیسم روشی برای ارتقاء طبقه کارگر بود. اکنون طبقه کارگر رها شده است. برنامه‌ای که قرار بود وضعیت شهروندان و کارگران را بهبود دهد، حالا به سمتی می‌رود که آنان احساس ناخوشایندی در کشور خود دارند.

سوسیالیسم امروز در آمریکا مقابلِ سیاه علیه سفید، زن در برابر مرد، هم‌جنس‌گرایان و تراجنسی‌ها در مقابل دگر جنس‌گرایان است. سوسیالیست امروز یک مرد اتحادیه نیست که دستمزد بالاتر می‌خواهد بلکه یک اکوفمنیست تراجنسی است که در آنتیفا راه می‌رود و در جنبش «زندگی سیاه مهم است» شرکت کرده و به مخالفان سیاسی بلوک سیمانی پرت می‌کند.

اگر فرانکلین دلانو روزولت امروز زنده بود حزب دمکرات مدرن را که خودش ایجاد کرده بود، هم‌چنین سوسیالیسم و ترقی‌خواهی که از ارکان حزب اوست، نمی‌شناخت. مانند مارکس، برای روزولت هم سوسیالیسم در درجه اول مربوط به طبقه بود، ثروتمند در مقابل فقیر، و زمینه سیاسی آن طبقه کارگر بود.

مخصوصاً طبقه کارگر سفیدپوست که امروز اکثریت طبقه کارگر آمریکا را تشکیل می‌دهد. در صورتی که سوسیالیست چپ‌گرا هنوز معنای قدیمی رفاه طبقه را به کار می‌گیرد، سوسیالیسم مدرن ریشه در طبقه ندارد و به علاوه مردان سفیدپوست طبقه کارگر الآن دشمنان و بدخواهان آن هستند.

اگر روزولت در بحث‌های مقدماتی حزب دمکرات شرکت کرده بود شاید می‌شنید که هیلاری کلینتون با سندرز موافق بود: «اگر ما قطع رابطه کنیم با بانک‌های بزرگ، آیا به تبعیض نژادی پایان می‌بخشد؟»

اخیراً او با این توئیت عجیب از الیزابت وارن روبه‌رو شد: «افراد دوجنس‌گرای سیاه‌پوست، زن همسو جنس (یعنی زنی که جنسیت خود را می‌پذیرد)، افرادی که رفتار آن‌ها مطابق با هنجاری جنسی زنانه یا مردانه نیست، و افرادی که دارای هیچ تمایل جنسی نیستند یعنی افراد غیرباینری همه جزء ستون دمکراسی ما هستند.»

اگر فرانکلین دلانو روزولت زنده بود نمی‌دانست وارن از چه چیزی حرف می‌زند. این مردم چه کسانی هستند و چگونه می‌توانند ستون دمکراسی باشند. به نظر می‌رسد آن‌ها ستون جناح چپ سوسیالیسم باشند. در ملاقات اخیر سوسیالیست‌های دمکرات، اگر  روزولت وجودد اشت با مجموعه‌ای شگفت‌انگیز از فعالانی که خود را اکو سوسیالیست می‌نامند روبه‌رو می‌شد: از قبیل: سوسیالیست آفریقایی، سوسیالیست اسلامی، سوسیالیست چیکانو، سوسیالیست پناهگاه، ، سوسیالیست ناتوان، سوسیالیست وسواسی و سوسیالیست تغییر جنسیت داده.

سوسیالیت بارز نوع جدید «استیسی آبرامز»است، دمکراتی که در انتخابات فرمانداری ایالت جرجیا سال 2018 نتیجه را واگذار کرد. او می‌گوید: «مبارزه انتخاباتی من دفاع کرد از اصلاحات برای حذف شلیک پلیس به آمریکایی‌های آفریقایی، برای حمایت از جامعه LGBTQ در مقابل تصویب آزادی مذهب ساختگی، گسترش مدیک اید برای حفظ بیمارستان‌های روستایی، و تأکید دوباره به این‌که مهاجران فاقد مدرک قانونی شایسته حمایت‌های قانونی هستند. فقط یکی از این چهار مورد، در مورد حفظ بیمارستان‌های روستایی، برای روزولت به عنوان برنامه ترقی‌خواهی قابل تصدیق بود.

به سیاست هویت کاندیداهای حزب دمکرات در انتخابات 2020 دقت کنید. یکی از آن‌ها «بتو اوروک» فردی سفیدپوست که وانمود می‌کند مکزیکی است و یک نام اسپانیایی به خود می‌گیرد، کاری که من وسوسه به انجام آن شدم وقتی در حبس فدرال بودم. همسر لاتین من پیشنهاد نام داد: «دیه‌گو دی‌سوزا».

الیزابت وارن بیش‌تر دوران فعالیت خود را وانمود کرد که یک آمریکایی بومی است. در یک مقاله مروری حقوقی در 1990، وارن به عنوان اولین «زن رنگ» دانشگاه حقوق هاروارد معرفی شد. بعد از گرفتن یک آزمایش ژنتیک وارن روحیه خود را از دست داد، ولی هم‌چنان ترجیح داد یک آمریکایی بومی شناخته شود.

شخص دیگر «کوری بوکر» است که به سیاه‌پوست بودن خود افتخار می‌کند. اگرچه مزیتی به «کامالا هریس» ندارد، کسی که ادعای اصلی او این است که هم زن است هم آمریکایی آفریقایی است. بودجج در برنامه‌های تلوزیونی شرکت کرده و مسیحیان را به خاطر باور کردن جملات کتاب مقدس در مورد مخالفت با هم‌جنس‌بازی سرزنش می‌کند. هم‌چنین در مورد این‌که بعد از انتخاب، شریک او چطور «زن اول» کاخ سفید می‌شود، شوخی می‌کند.

«کریستین جیلی بردن» یک زن سفیدپوست، تأکید می‌کند که به عنوان رئیس‌جمهور به نوعی نماینده مردم سفیدپوست خواهد بود. در همان زمان «ماریان ویلیامسون» اصلاح نژاد را محور اصلی فعالیت خود قرار داد. به نظر می‌رسد سندرز و جو بایدن در این رقابت قربانی شدن تاریخی، بی‌ربط هستند. به عنوان مردان سفیدپوست، آن‌ها چه چیزی به جز توجیه می‌توانند ارائه کنند؟ امروزه در جناح چپ و حزب دمکرات سیاست هویت خیلی مهم است.

به تازگی، فیلمساز جناح چپ «مایکل مور» استراتژیست‌های دمکرات را که ناگهان دنبال به‌دست آوردن دوباره طبقه کارگر سفیدپوست بودند، مورد خطاب قرار داد. او به «MSNBC» گفت: «اخبار هشدار می‌دهند، آن‌ها نمی‌آیند».

مور خاطرنشان کرد که حزب دمکرات از بیل کلینتون تا اوباما برنده ریاست جمهوری، بدون حتی یک رأی سفید، شدند. در سال2016 طبقه کارگر سفید پوست به ترامپ رأی داد. پیام مور ساده بود: سفیدپوستان را فراموش کنید. بیایید خود را در مقابل آن‌ها آماده کنیم. بیایید زمینه‌های «زن، جوانان و رنگین‌پوستان» حزب دمکرات را از آن خارج کنیم. مفاهیم این موضوع از سیاست حزب فراتر می‌رود. آن‌ها دربردارنده چگونگی نگاه جناح چپ به خود کشور هستند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب آمریکا تحت لوای سوسیالیسم

133000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *