روسو و جهان پیرامونش
ژان ژاک روسو که پدرش یک ساعت ساز کالوینیستی بود در ژنو به دنیا آمد، وی ناتوان از برخورداری از یک زندگی عادی، در سنین جوانی به فرانسه گریخت و در آنجا تحت تأثیر آشنایان مادرش به کاتولیک گروید. در سال 1741 وی به پاریس رفت و در آنجا با دانشنامه نویسان و به ویژه با دیدرو آشنا شد. روسو در سال 1750 هنگامی که آکادمی دیژون به رساله وی جایزه اول را اعطا نمود، ناگهان به شهرت دست یافت.
در واقع روسو در تناقض با روح زمانه به این پرسش آکادمی در این مورد که آیا پیشرفت علم و هنر در بهبود اخلاق سهیم بوده است، با نوشتن مطلبی با عنوان «رسالهای دربارۀ علم و هنر» پاسخ منفی داد. تلاش بعدی روسو برای تکرار موفقیت قبلی خود با نوشتن رسالهای با عنوان «گفتار درباره منشأ نابرابری میان انسانها» اما ناکام ماند.
در این بین وی در سال 1754 به ژنو بازگشت و در آنجا بار دیگر به کالوینیسم روی آورد، تابعیت سوئیسی گرفت و دختری جوان و بیسواد را به عنوان شریک زندگی خود برگزید. وی با دعوت دوستان خود به فرانسه بازگشت و در آنجا با حمایت مالی آنها به سرعت آثار اصلی خود را به رشته تحریر درآورد، آثاری نظیر «هلوئیز جدید»، «امیل یا تربیت» و «قرارداد اجتماعی».
با این حال انتشار «امیل» به یک تعقیب سیاسی چندین ساله منجر شد، چون اعتقادنامه موجود در این اثر که به تبلیغ مذهب طبیعت و احساس میپرداخت، به شدت مورد انتقاد محافل کلیسایی قرار گرفت. پارلمان پاریس حکم دستگیری روسو را صادر کرد، کتاب او به صورت علنی در پاریس و ژنو سوزانده شد و ژان ژاک روسو مجبور بود زندگی مخفیانهای در پیش گیرد، به همین دلیل وی به همراه دیوید هیوم راهی انگلستان شد و در آنجا شروع به نوشتن اثر خود با عنوان «اعترافات» نمود. روسو در سال 1767 در حالی که به دلیل ترس از تعقیب و گریز در هم شکسته شده بود، به فرانسه بازگشت و آخرین سالهای عمر خود را در آنجا و در انزوای کامل سپری نمود.
ژان ژاک روسو به عنوان منتقد شرایط سیاسی و فرهنگی در فرانسه به منتقد مطلقگرایی و روشنگری نیز بدل گشت، و حتی به پیامبر اصالت قدیم و در عین حال جدید تبدیل شد. اولین رساله وی انتقادی پرشور و ضد روشنفکرانه از تمدن است. بر اساس این رساله، علوم و هنرها بیفایده و زیان بخش هستند، علوم و هنرها ماهیت در ابتدا خوبِ انسان و به ویژه فضایل اصلی اجتماعی وی را تباه کردهاند.
روسو در رساله دوم خود میکوشد تکامل بشریت را با شیوهای متفاوت تر مورد بررسی قرار دهد، بر اساس این رساله انسان طبیعی در ابتدا به صورت فردی و راضی زندگی میکرده و انسانها صرفاً در دوران جفت گیری دور هم جمع میشدند. صرفاً در لحظهای که انسانها به یکدیگر احتیاج دارند، برابری ابتدایی از بین میرود، با شروع کشاورزی و تقسیم کار مالکیت خصوصی و به این ترتیب جامعه شهروندی با نابرابریها، محدودیتها و و ابستگیهای خود که توسط قرارداد حکومتی مورد تأیید و تصویب قرار میگیرند، به وجود میآید.
خوددوستی طبیعیِ ابتدایی از این طریق به یک خودپرستی زیان بخش و افسار گسیخته تبدیل میشود. ژان ژاک روسو در «قرارداد اجتماعیِ» خود که بخش عمدهای از آن را در سال 1754 نوشته بود، گام دیگری در جهت درک تاریخی- انتقادی از شرایط کنونی اجتماعی بر میدارد، قرارداد اجتماعی حال به عنوان گامی ضروری در مسیر «خودتکاملی» انسانی تلقی میشود. انسان طبیعی موجوی آزاد و خودکفا است که از آزادی طبیعی خود، تنها برای به دست آوردنِ دوباره آن در سطحی بالاتر از آزادی شهروندی، صرف نظر کرده است.
در قرارداد اجتماعی یک اراده عمومی تشکیل میشود، که از یک اولویت هنجاری مطلق نسبت به همه ارادههای خاص برخوردار است، اما نباید این اراده عمومی را با جمع ارادههای فردی، «اراده همه» اشتباه گرفت. قرارداد اجتماعی از فرد، زندگی و دارایی او محافظت میکند.
شهروند خوب خود را در اراده عمومی بازیابی میکند، وی آزاد باقی میماند، چون وی با اطاعت و تبعیت از اجتماع که روسو آن را ملت یا مردم مینامد، در واقع از خود اطاعت میکند. به همین دلیل حاکمیت مردم غیر قابل تقسیم و غیر قابل واگذاری است، حتی اگر به تفصیل توافقاتی در مورد تقسیم قدرت در کشور امکان پذیر باشد.
ژان ژاک روسو با این نظریه حاکمیت مردمی راه را برای نظریههای کشور داری ملی گرایانه و توتالیتر، همان گونه که در انقلاب فرانسه و قرن نوزدهم و بیستم میلادی به وجود آمدند، هموار نمود.
انتقاد ژان ژاک روسو از شرایط اجتماعی و جستجوی او برای یافتن جامعه حقیقی به ناچار وی را به مسائل اخلاقی و تربیتی سوق میدهد. رمان نامه نگارانه «هلوئیز جدید» که «رمانی فلسفی» است به موضوع حل یک اختلاف عشقی فردی میپردازد.
در رابطه سه گانه بین قهرمان رمان، همسر و معشوقش، ژولی تصمیم به انتخابِ وظیفه و از خود گذشتگی میگیرد، اما پیروزی اندوه بار عقل، در اصل جایگاه احساس را تقویت مینماید. این اثر به پرفروش ترین کتاب زمان خود تبدیل شد. در «امیل» روسو درک جدیدی از دوران کودکی ایجاد کرد.
کودکان همانند همه موارد اصیل به طور طبیعی خوب هستند، مهم ترین وظیفه اصلی تربیت میبایست دور نگه داشتن کودکان از تأثیرات زیان بخش تلقی شود (امری که البته صرفاً از طریق تربیت خصوصی امکان پذیر است). علاوه بر این طبیعت میبایست همه مراحل رشد را در نظر داشته باشد و کودکان میبایست متناسب با کودکی آموزش ببینند. علاوه بر این تربیتی صحیح شامل آموزشهای مختص جنسیت نیز میگردد. به این ترتیب ژان ژاک روسو بنیانهای برداشت جدید از زن به عنوان یک موجود احساسی و طبیعی را پایه ریزی مینماید.
برداشت روسو از جهان، درک پر شور و احساس وی از طبیعت، بالا بردن ارزش احساس از سوی وی، برداشت جدید وی از جامعه سیاسی، کشف دوران کودکی از سوی وی، نفسیر مجدد او از رابطه جنسی، زبان پر شور و حرارت وی، همه این موارد نه تنها فلسفه، سیاست و علوم تربیتی (به خصوص در آلمان)، بلکه ادبیات را نیز به معنای واقعی کلمه تحت تأثیر قرار داد. حال همه جا گرایشهای روسوئیستی، زندگیهای بیپیرایه هنجاری، به رقابت با گرایشهای خردگرایانۀ روشنگری میپردازند.
اگر چه هنوز هم ادبیات کلاسیک روشنگری وجود داشت، اما موفقیتهای بزرگ حال بیشتر به سبک جدید تعلق میگرفت. وجه مشترک نویسندگان جوان این بود که همه آنها شرایط اخلاقی در فرانسۀ اواخر دوران حکومت استبدادی را مورد انتقاد شدید قرار دادند، از این حیث آنها از منظر تاریخی در عمل در آستانه انقلاب قرار گرفتند.
برای نمونه ژاک آنری برناردن دو سن پیر به طور کامل تحت تأثیر ژان ژاک روسو قرار داشت، نویسندهای که در رمان موفق خود با عنوان «پل و ویرژینی» شکست دو کودک طبیعی در جامعه بد پاریس را به تصویر میکشد. نیکولا ادم رستیف در رمان نامه نگارانه خود با عنوان «دهقان منحرف یا خطرات شهر» الگوی مشابهی از شهر و روستا را مبنای کار خود قرار میدهد، به این ترتیب که در این رمان یک خواهر و برادر روستایی در برابر خطرات شهر به زانو در میآیند و به این طریق کشته میشوند.
با این همه از بین این نویسندگان، پیر آمبرواز شودرلو دو لاکلو از همه موفق تر بود. وی در رمان نامه نگارانه خود با عنوان «روابط خطرناک» ضمن انتقاد از طبقه اشراف به موضوع بیگناهی و معصومیت مورد عذاب و شکنجه قرار گرفته شده میپردازد. در عین حال ایده طبیعتی خوب در رمانهای مارکی دو ساد که در آنها با افراطگرایی شدید آزادی غرایز تبلیغ میگردد، به نقطه مقابل آن ایده تبدیل میشود.
حال در تئاتر نیز گرایش انتقادی از اجتماع به ویژه در کمدی که مناسب برای این کار است، حاکم میگردد. در این زمینه پیر بومارشه تا به امروز نه به خاطر موعظههای روشنگرانه اخلاقی، بلکه به دلیل نمایشهای مضحک و مرموز مشهور باقی مانده است.
اولین موفقیت بزرگ او اثری با عنوان «آرایشگر سویل» نام داشت که دارای پیوندی نزدیک با الگوی ایتالیایی خود «کمدی مهارت» بود و بنابراین به «اپرای کمیک» متمایل بود. در این نمایش قهرمان اصلی نه کنت آلماویرا، بلکه فیگارو مستخدم او است که پرده از طبقه اشراف بر میدارد.
کمدی «ازدواج فیگارو» که دنباله معروف تر «آرایشگر سویل» به شمار میرود، در سال 1784 و پس از سالها درگیری با سانسور، اجازه نمایش یافت. در این اثر لحن سیاسی انتقاد از طبقه اشراف آشکارتر میشود و به نوعی کمدی از تراژدی عبور میکند.
در سال 1789 در پاریس (پس از شورشهای مختلف در کشور) انقلاب بزرگ شروع شد. به دلیل مشکلات مالی جاری، لوئی شانزدهم در فوریه سال 1789 برای اولین مرتبه از سال 1614 دستور به تشکیل پارلمان فرانسه، موسوم به مجمع عمومی را صادر نمود.
از آنجا که نمایندگان شهروندان در این مجمع عمومی مورد تبعیض قرار گرفته بودند، با حمایتِ کنت دو میرابو (و با اعتماد به نفسی تقویت شده بواسطه جزوهای سیاسی با عنوان «طبقه سوم چیست؟» از امانوئل ژوزف سیس) خود را به عنوان تنها مجمع عمومی پذیرفتنی اعلام کردند و به فرمان پادشاه برای کناره گیری، توجهی نکردند.
این اولین اقدام انقلابی به شمار میرفت. اندکی بعد، در حالی که مجمع ملی در ورسای تشکیل جلسه داده بود و در مورد قانون اساسی بحث میکرد، در پاریس یک قیام مردمی ایجاد شد و در تاریخ چهاردهم ژولای سال 1789 باستیل مورد حمله قرار گرفت، بسیاری از دهقانان نیز به این شورش پیوستند و شروع به بیرون راندن اشراف کردند.
در ماه اکتبر جمعیت زیادی به رهبری زنانِ بازار پاریس به ورسای رفتند و خانواده پادشاهی را به عنوان زندانی به پاریس آوردند. مجمع ملی نیز به پاریس نقل مکان کرد و تحت فشار جمعیت حاضر در خیابانها قرار گرفت. سرانجام اعتدال گرایان حاضر در مجمع ملی توانستند در سال 1791 اولین قانونی اساسی را تصویب و به مرحله اجرا درآوردند، قانونی که بیشتر در آن منافع شهروندان متمول منعکس شده بود.
هنگامی که پادشاه تلاش میکرد از کشور فرار کند، دستگیر میشود و به این ترتیب فرانسه در عمل به جمهوری تبدیل میشود.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب عصر روشنگری