ادوارد سعید شرقشناسی را گفتمانی تعریف کرد که برای تولید و بازتولید ساختارهای قدرت جهانی وجود دارد. در انجام این کار، او به این سوال پرداخت که آیا استعمارزدایی را واقعاً میتوان گسستی حقیقی از گذشته دانست. او میگوید که سلطه اروپا حتی تحت حاکمیت مستقل هم همچنان ادامه داشت.
شرق شناسی
اندیشههای سعید نشان داد که چگونه گفتمان استعماری از طریق فعالیتهای جهانی مدرن ادامه مییابد. کتاب او به ایجاد زمینه لازم برای مطالعه بیشتر پویاییهای قدرتی کمک کرد که استعمار از خود بر جای گذاشت.
کتاب شرقشناسی بهامپراتوری بهمثابه چیزی بیش از یک نظام حکومتی و اقتصادی نگاه میکند. این یک شیوه دیدن جهان بود. تمرکز اولیه سعید بر مفهوم و اثرات امپراتوری و استعمار باعث ایجاد مطالعات مدرن پسااستعماری غربی شد.
این موضوع به مفاهیم و زیرگروههای جالبتوجه بسیاری مانند فرودستبودگی، دورگیت، فراملیگرایی (این حقیقت که امروزه مردم میتوانند آزادانهترحرکت کنند)، و مطالعات جنسیت و جنسینگی میپردازد.
مطالعات فرودستان در دهه 1980 آغاز شد و در ابتدا توسط گروهی از مورخان آسیای جنوبی مطرح گردید که منتقد جدی هدایت تاریخ دانشگاهی در شبهقاره هند توسط آثار استعماری و پسااستعماری بودند. هدف مطالعات فرودستان این است که افراد فرودست – دهقانان فقیر و غیرسفیدپوست – در مرکز توجه قرار گیرند.
برغم کار با منابعی متفاوت با منابع مورد استفاده سعید در شرقشناسی، مطالعات فرودستان بر تعدادی مسائل مشابه تمرکز دارد. شرقیها چگونه بازنمایی میشوند؟ و مهمتر اینکه چه کسی مجاز به بازنمایی آنها است؟ این امر باعث آشکار شدن مسائل قدرت پدید آمده در هنگام انجام عمل بازنمایی میشود.
در این زمینه: زبان و بیان شرق شناسی
برگرفته از کتاب تحلیلی در باب شرق شناسی ادوارد سعید