اقامتگاه ها و اجتماعات من اصطلاح اقامتگاه را به معانی مختلفی در این کتاب به‌کار گرفته‌ام - نشر پیله

اقامتگاه ها و اجتماعات

کتاب جامعه شناسی فراسوی جامعه ها
Rate this post

جمع مقیم ها

من اصطلاح اقامتگاه را به معانی مختلفی در این کتاب به‌کار گرفته‌ام. این اصطلاح وام‌داری آشکاری به ‌هایدگر و به بحث او درباره اقامتگاه و خانه دارد. هایدگر نشان می‌دهد که خانه و اقامتگاه کم و بیش یک بودند. ساختن (bauen) متضمن گرامی داشتن و محافظت، زیر و رو کردن خاک و پرورش انگور است. چنین خانه‌ای در بردارنده مراقبت و امور عادتی بود.

اما آیا حس مطبوع نسبت به خانه، یعنی اقامتگاه، با فناوری مدرن به فراموشی سپرده شد. بشریت بدون ریشه مدرن دیگر چندان به طور واقعی بر روی زمین اقامت ندارد. هایدگر می‌کوشد تا اطمینان یابد که ساختن و اقامتگاه چگونه می‌توانند دوباره با هم ترکیب شوند به‌طوری که ما درک نماییم که بنیان ساختمان یک فناوری انتزاعی نیست بلکه روشی است که چنین بنایی آن را مهیا می‌کند تا در آن اقامت امکان‌پذیر و تسهیل گردد. او این امر را “امکان دادن به زندگی” نام می‌نهد.

برای هایدگر اقامتگاه یا (or wohnen) به‌معنای سکونت کردن یا ماندن، اقامت کردن در صلح و آرامش، درون یک مکان یا ساکن بودن در یک موقعیت می‌باشد. این شیوه‌ای است که مطابق آن انسان‌ها در زمین زندگی می‌کنند. او از مکان‌های اقامتی به مثابه امری متضاد با دیگرانواع ساختمان نظیر ساختمان ایستگاه‌های راه‌آهن و پل‌ها سخن می‌گوید. مردم در ساختمان‌های مزبور ساکن می‌شوند اما در آن‌ها اقامت نمی‌گزینند.

اقامتگاه همیشه متضمن ماندن در کنار چیزهاست. لذا او علیه جدایی انسان و فضا، به‌گونه‌ای که آن‌ها در دو طرف مقابل هم تلقی شوند، استدلال می‌کند. به‌جای سخن گفتن از انسان باید از کسانی سخن گفت که درون این فضاها و در میان این فضاها همواره اقامت دارند: گفتن اینکه انسان‌ها هستند، به این معناست که بگوییم آن‌ها در گستره فضا و با پرهیزی مصرانه از قرار داشتن در میان اشیاء یا موقعیت‌ها حضور دارند.

اما انسان‌ها فقط بدان خاطر که بنابر ماهیت خود به‌نحوی مصرانه در فضا راه می‌گشایند می‌توانند از میان آن گذر کنند. اما افراد فقط به طریقی از میان فضا عبور می‌کنند که روابط آن‌ها با افراد و اشیاء دور و نزدیک‌شان تداوم یابد. وقتی فردی در یک اتاق را می‌گشاید او همواره بدل به بخشی از آن اتاق می‌شود. فرد مورد نظر، یک بدن کپسولی جدا نیست زیرا چنین شخصی همواره بخشی از درون مایه فضای اتاقی است که دیگران می‌خواهند بدان راه یابند. فقط به‌سبب شکل اقامتگاه است که رفتن به درون آن از طریق در خاص ممکن می‌شود.

تقریباً مشابه با نظریه کنشگر- شبکه، اشیاء نقشی اصلی در تحلیل هایدگر در مورد چگونگی اقامت مردم در خانه و در مکان‌های مختلف بازی می‌کند. (اگرچه او تاکید بیشتری بر ویژگی منحصربه‌فرد از این انسانی دارد). او برای مثال از یک کوزه سخن می‌گوید که صرفاً وسیله‌ای برای اهداف انسانی نیست بلکه چیزی است که به ایجاد جهان کمک می‌کند. زیمرمن مطلب را چنین خلاصه می‌کند: هستی انسانی و یک شیء در یک رقص یا بازی مشترک به هم می‌پیوندند و این‌گونه جهان می‌تواند خود را تداوم بخشد.

هایدگر درباره ساختن یک شی‌ء مانند پل بحث می‌کند. کران‌هایی که اکنون به هم ارتباط ندارند را به هم متصل می‌سازد. کران‌های مزبور به مثابه پیامد ساختن پلی که اکنون در عرض رودخانه ساخته شده است، هستند. پل کران‌هایی را به‎وجود می‌آورد که اکنون در دو سوی آن قرار دارند و ابزاری است که سرزمین‌هایی که اکنون در دوسوی پل قرار دارند را به یکدیگر متصل می‌سازد.

هایدگر نشان می‌دهد که پل: رودخانه و کران‌ها و زمین‌های دو طرف خود را با یکدیگر همسایه می‌سازد. پل زمین را به چشم‌اندازی در اطراف رودخانه بدل می‌سازد. برای دیدن توضیح هایدگردرباره درها بنگرید به به‌علاوه، پل نحوه اقامت مردم در آن منطقه را از نو سازمان می‌دهد. پل‌ها موجب الگوهای تازه‌ای از روابط اجتماعی می‌شوند، محله‌های تازه می‌آفرینند، بخش‌های مختلف یک شهر را به هم، یا یک شهر را به بقیه مناطق کشور و یا یک شهر را به‌شبکه حمل و نقل میان مناطق دور دست به‌شکلی با سرعت‌تر و با حداکثر عملکرد پیوند می‌دهند.

یک پل همچنین امکان حرکت آرام در امتداد خود، راه طولانی عبور مردم از یک کران به کران دیگر را از طرق خود ممکن می‌سازد. هایدگر در جایی دیگر راننده کامیون را همچون فردی ساکن در بزرگراه توصیف می‌کند که در آنجا اقامت ندارد، اما در منزل خود اقامت می‌گزیند.

من در این بخش می‌کوشم تا با جزئیاتی مفصل‌تر آنچه از اقامتگاه مدنظر دارم را به‌خصوص با بیان برخی اشکال معاصر تعلق یافتگی (فراسوی نمونه‌های نسبتاً محدود مورد بحث هایدگر) بسط دهم. من نشان خواهم داد که همچون موارد بیان شده از سوی هایدگر درباره پل و راننده کامیون، اشکال معاصر اقامتگاه تقریباً همواره متضمن اشکال مختلف تحرک‌اند.

توضیح این موارد همچنین مستلزم بررسی این موضوع است که چگونه اجزاء خاص چنین تحرک‌هایی، مانند نقشه‌ها، خودروها، قطارها، مسیرها، رایانه‌ها، و امثال آن‌ها، به‌شکل موثری روابط مربوط تعلق یافتگی و جابجایی را بازسازی می‌کنند. برخلاف هایدگر، من نمی‌گویم که اشکال غیراصیلی از زندگی اجتماعی وجود دارند، یا اینکه تنها شکل زندگی اصیل، الگویی از زندگی است که ریشه در یک زمین یا جهان خاص دارد.

لذا این بخش به توسعه توضیح هایدگر درباره پل می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه مردم از خلال دیالکتیک ریشه‌ها و مسیرها یا آنچه کلیفورد آن را “اقامت – در – حرکت” می‌نامد، در خانه و از طریق حرکت در درون و بیرون آن، اقامت می‌گزینند. فرایندهای اجتماعی معاصر برخی اشکال بسیار جدید اقامت گزینی‌ها را به‌وجود آورده‌اند که در محدوده مرزهای ملی فقط به‌شکلی ناقص قابل بازنمایی هستند. اغلب همبستگی‌های اجتماعی مشروط‌تر و متحرک‌تر از آن هستندکه نوعاً به‌نظر رسیده‌اند.

در جامعه‌شناسی معنای اقامتگاه به شکل معمول در قالب “اجتماع” به‌عنوان راهی برای توصیف شکل معمول زندگی قابل مشاهده در مناطق روستایی و برخی مجموعه‌های محدود انسانی در مناطق شهری مفهوم‌پردازی شده است. (بنگرید به  Frankenberg 1966) بخش بزرگی از این ادبیات برداشت نوستالژیکی از اجتماع روستایی را به‌کار گرفته است که اغلب شکلی تقلیل یافته از برداشت‌های‌‌ ایدئولوژیک بازتولید شده از سوی کسانی است که به شکل واقعی در مناطق روستایی زندگی می‌کنند یا کسانی که آرزو دارند در آنجا زندگی کنند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب جامعه شناسی فراسوی جامعه ها

قیمت اصلی 171800تومان بود.قیمت فعلی 155000تومان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *