انقلاب اکتبر و توطئه یهودی بلشویکیاستفاده از رنگین‌پوستان در جنگ جهانی اول - نشر پیله

انقلاب اکتبر و توطئه یهودی بلشویکی

کتاب هایدگر و ایدئولوژی جنگ
Rate this post

توطئه یهود

استفاده از رنگین‌پوستان در جنگ جهانی اول و حتی بیشتر از آن انقلاب اکتبر، انقلابی که به گفته اشپنگلر، روسیه با آن نقاب سفید را کنار می‌گذارد، به تجربیاتی آسیب‌زا بدل گشتند. به موجب این مسئله تصویری از مغرب‌زمین به عنوان قلعه‌ای محاصره شده از سوی دشمنانی سترگ در آلمان گسترش می‌یابد، در عین حال که یهودیان نیز به طور روزافزون از دشمنان محسوب می‌شوند.

درست همانند موضوعات بنیادی ایدئولوژی جنگ، موضوعاتی که به دنبال انقلاب اکتبر گسترش می‌یابند نیز به هیچ وجه محدود به آلمان نیستند، حتی اگر این موضوعات در آلمان از ریشه‌های عمیق تری نسبت به سایر مناطق برخوردار باشند و ابعاد مصیبت‌بارتری به خود بگیرند.

ترس از سقوط مغرب‌زمین و تمدن به سایر کشورهای اروپایی نیز سرایت می‌کند. به گفته چرچیل نخست وزیر انگلیس، بلشویک‌ها کشور خود را «به وضعیت بربریت که وخیم‌تر از عصر حجر است، فرو برده‌اند» و این خطر وجود دارد که در سایر کشورها نیز همین کار را انجام دهند. تحریکات انقلابی آنها «تبه‌کاران و جنایت‌کاران شهرهای بزرگ اروپا و آمریکا» را بسیج می‌کند.

این محکومیتِ کلان شهرها و شهرهای مدرن به عنوان مکانی ممتاز برای خراب‌کاری، براندازی و ریشه‌کنی موضوعی است که نقشی محوری در فرهنگ و روزنامه‌نگاری آلمان ایفاء می‌کند. حتی توصیف نیچه از سوسیالیسم به عنوان شورش برده‌ها، نیز تا حدودی در اظهارات چرچیل دیده می‌شود.

تهدید وحشتناک غرب و مغرب‌زمین می‌بایست بی‌تردید مبتنی بر زد و بندهای مخفی و بر شبکه‌ای بسیار منشعب و مخفی از هم‌دستان باشد.

به این جهت انقلاب اکتبر به عنوان نتیجه یک توطئه یهودی-بلشویکی احتمالی تفسیر و محکوم می‌شود: چنین اعتقادی حتی در افکار عمومی کشورهایی با سنت حاکم لیبرالیِ نیز وجود دارد، شخصیت‌های موجه و بلندپایه‌ای نظیر وینستون چرچیل نیز با چنین دیدگاهی موافق هستند: وی خواستار مبارزه «علیه توطئه جهانی برای سرنگونی تمدن» می‌شود، تمدنی که در جریان انقلاب فرانسه و مشارکت تعیین‌کننده یهودیان سازماندهی شده بود.

 یهودستیزی حتی از اقیانوس اطلس نیز عبور می‌کند و به آمریکا می‌رسد: در اینجا یهودستیزی مشتاقانه مورد حمایت هنری فورد، نویسنده کتاب پرفروشی در مورد یهودستیزی قرار می‌گیرد، کتابی که بلافاصله در آلمان ترجمه می‌شود و از موفقیت بزرگ آن حتی پس از اینکه هنری فورد، شخص صاحب نفوذ در صنعت اتومبیل‌سازی به دلیل اعتراضات در آمریکا، مجبور به کوتاه آمدن شد، کاسته نمی‌شود.

تهدیدی که بر مغرب‌زمین سنگینی می‌کند، با سنت‌های ملی خاصی ارتباط دارد، سنت‌هایی که بلشویک‌ها در نظر دارند، بر روی ویرانه‌های آنها «جمهوری بین‌المللی» را بنیان نهند، که در اصل به یهودیت آلوده است. به این ترتیب یک موضوع بنیادی دیگر مطرح می‌شود (موضوع یهودی بین‌المللی یا بدون ملیت)، که بعدها در آلمان پیروزی خونین خود را جشن خواهد گرفت.

اشاره‌ای کوتاه و خلاصه به توسعه ایدئولوژیک در کشورهایی نظیر انگلستان و آمریکا برای درک بهتر اتفاقات آلمان، اتفاقاتی که در نگاه اول غافل‌گیرکننده به نظر می‌رسند، ضروری بود. همان‌گونه که در ادامه اشاره خواهد شد اشپنگلر در سال 1933 از «یهودستیزانِ اروپا و آمریکا» فاصله می‌گیرد، اندیشمندی که از تصرف قدرت توسط نازی‌ها با خوشحالی استقبال می‌کند و از بیماری‌ای که از وجود آن در دیگران انتقاد می‌کند، مصون نیست.

البته تأکید بر ابعاد بین‌المللی بودن برخی پدیدهای ایدئولوژیک به این معنا نیست که ویژگی‌ها و خشونت بی‌رحمانه آن می‌بایست انکار شوند، خشونتی که این پدیده‌ها در نهایت در آلمان، آن را به خود می‌گیرند. حال می‌توان بار دیگر فارغ از کلیشه‌های غیرضروریِ تاریخ‌نگاری، به این مسئله پرداخت.

برگرفته از کتاب هایدگر و ایدئولوژی جنگ

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *